شنبه تا پنجشنبه : 17 - 8
تهران - شهرک صنعتی باباسلمان
شهریار، شهرک صنعتی باباسلمان، خیابان صنعت

آبکاری نیکل

  • آبکاری نیکل از نگاه متال فینیشینگ 2014

    آبکاری نیکل از نگاه متال فینیشینگ 2014


    آبکاری نیکل دراصل نشاندن لایه ای از نیکل روی یک جسم میباشد.این فرایند شامل حل شدن یک
    الکترود )اند( وته نشین شدن نیکل فلزی بر روی الکترود دیگر )کاتد( میباشد.در این روش جریان مستقیم
    بین اند)مثبت( و کاتد )منفی( اعمال میشود. هدایت الکتریکی بین الکترودها توسط یک محلول ابی از
    نمک نیکل ایجاد می گردد.
    زمانی که نمک نیکل در اب حل شود نیکل در محلول بصورت یون دوظرفیتی موجود می باشد )یون بابار
    مثبت + Ni2 ( .زمانی که جریان برقرار میشود یونهای نیکل 2ظرفیتی با دو الکترون واکنش می دهند و به
    نیکل فلزی 0 Ni در کاتد تبدیل میشوند. عکس این فرایند در اند رخ میدهد و نیکل فلزی بصورت یون دو
    ظرفیتی حل میشود.
    واکنش الکتروشیمیایی در ساده ترین فرم بصورت زیر میباشد:
    - Ni0
    چون یون های نیکلی که در کاتد تخلیه بار میشوند توسط یون های نیکل در اند جایگزین میشوند فرایند
    ابکاری نیکل میتواند برای دوره زمان طولانی بدون توقف ادامه پیدا کند.


    محاسبه ضخامت نیکل


    میزان نیکلی که در کاتد نشانده شده است توسط حاصلضرب جریان بر حسب امپر و زمان بر حسب ساعت
    تعیین می گردد.تحت شرایط ایده ال ،شار جریان 2.62 A برای یک ساعت می تواند 2.62 گرم نیکل را ته
    نشین کند) 560.1 g/A-hr (. اگر مساحت منطقه ابکاری شده مشخص شده باشد میانگین ضخامت نیکل
    ترسیب شده قابل محاسبه میباشد.برای مثال اگر 2.62 گرم نیکل بر روی 5 ft2 رسوب داده شود ضخامت لایه
    رسوب داده شده 060052 اینچ میباشد.)ضخامت برابر است با وزن نیکل تقسیم برحاضلرب مساحت در
    دانسیته نیکل.استفاده از ثابت واحدها مهم است.دانسیته نیکل 06322 lb/in3 است.(
    چون در صد کوچکی از جریان درکاتد صرف تخلیه بار یونهای هیدروژن میشود راندمان ته نشین شدن
    رسوب نیکل کمتر از صد در صد میباشد.این حقیقت در مورد محاسبه وزن و ضخامت نیکل ترسیب شده
    باید بر جسم مورد نظرباید موردتوجه قرار گیرد. جدول 5 شامل اطلاعاتی درمورد رسوب نیکل بر پایه کاتدی
    با راندمان 61 ..درصد میباشد.جدول شامل ضخامت رسوب ،وزن بر واحد مساحت،دانسیته جریان ، ومدت
    زمان ابکاری میباشد. برخی از فاکتور های مورد نیاز در انجام محاسبات ابکاری نیکل در جدول 2 داده شده
    است.
    راندمان اند معمولا صد در صد است. زیرا راندمان اند از راندمان کاتد به چند دلیل بیشتر است،یون های
    نیکل انباشته شده ودر نتیجه PH ظرف مورد استفاده افزایش می یابد.خارج کردن محلول نیکل ابکاری شده
    ممکن است سبب رفع نیکلهای فلزی ساخته شده در محلول شود،اما گاهی اوقات لازم است درصدی از
    محلول از ظرف ابکاری برداشته شده و توسط محلول اصلی جایگزین شود. pH محلول معمولا توسط افزایش
    اسید کنترل میشود.


    توزیع فلزی


    مطلوب این است که لایه ای با ضخامت یکسان از نیکل بر روی سطوح برای رسیدن به سطحی یکدست
    دست پیدا کنیم که این نیازمند کمترین مقدار ضخامت در پوشانندگی سطح در نقطه ای خاص از سطح
    میباشد می باشد.مقدار فلز رسوب کرده بر روی سطح مورد نظر ابکاری متناسب با جریانی است که به سطح
    می رسد.مناطق فرو رفته سطح مقدار کمتری از جریان را دریافت میکنند.دانسیته جریان وبالطبع سرعت
    نشست فلز در مناطق فرو رفته نسبت به سطح جسم کمتر میباشد.پوشش سطح با ترسیب الکتریکی در
    . مناطق فرورفته نازک و در مناطق برجسته ضخیم میباشد شکل 5
    ضخامت رسوب در کاتد وتوزیع پوشش را می توان توسط طبقه بندی وقرار دادن اجزا در محلول وبا استفاده
    از حفاظ واندهای کمکی بدست اورد.اجزای کار را میتوان برای بدست اوردن کمترین مشکلات طراحی
    کرد.ممکن است در یک قطعه خاص به ضخامت بیشتری از میزان معمول نیکل رسوب داده شده نیاز پیدا
    شود .
    فرایند آبکاری نیکل مورد استفاده در موارد نظر زینتی ،مهندسی و فرم دهی الکتریکی همانند واکنش
    الکتروشیمیایی میباشد.وزن نیکل ترسیب شده در کاتد که توسط قوانبن طبیعی کنترل میشود محاسبه
    ضخامت نیکل رسوب کرده را امکان پذیر میکند.این محاسبات باید با میزان تغییرات در راندمان کاتد در
    هرفرایند خاص تنظیم شود. .معمولا میزان راندمان کاتد بین 3.%تا 9.% برای اغلب فرایندهای ابکاری نیکل
    میباشد.برخی از کاتدها در فرایند ابکاری نیکل براق سریع نامیده میشوندکه ممکن است راندمان کمتری
    داشته باشند.ضخامت حقیقی در هر نقطه اط جسمی که داری شکل میباشد به شار جریان وابسته است.در
    طول انجام کار لازم است که ضخامت ترسیب در قطعات اندازه گیری شده وتنظیمات مورد نیاز در مورد
    طبقه بندی ،حفاظت برای رسیدن به ضخامت مورد نیاز در رنج مورد نظر کنترل شود.


    ابکاری نیکل زینتی


    توسعه محلول های ابکاری براق ونیمه براق نیکل ،ترسیب نیکل چند لایه ،ایجادمنفذ در حد میکرو ،شکاف
    های درحد میکرو کروم در نتیجه دست یابی به پیشرفت های بزرگ در پوشش دهی توسط ابکاری نیکل
    میباشد.پوشش های زینتی مدرن نیکل کروم درخشان وبا ماندگاری بالاهستند. –


    ابکاری درفرایندهای زینتی


    محلول های مورد استفاده برای ابکاری زینتی حاوی مواد افزودنی الی هستند که باعث بهبود ترسیب نیکل با
    درخشانی زیاد ،نیمه درخشان و کدر)زنگ زده( میشود.اجزا اصلی سازنده سولفات نیکل ،نیکل کلراید،
    وبوریک اسید با همان هدف مورد نظر در محلول واتس بکار میروند.
    سولفات نیکل منبع اصلی برای تولید یونهای نیکل است،کلرید نیکل فرایند تجزیه اند رابهبود میبخشد
    وهدایت الکتریکی محلول را افزایش می دهد بوریک اسید به صافی ویکدستی وافزایش ترسیب کمک میکند.
    ضد خوردگی های انیونی یا عوامل ایجاد خیسی برای کاهش حفره های ناشی ازچسبندگی حباب های
    هیدروژن در صفحه های موجود مورد نیاز است.عوامل ایجاد نمناکی غیر کفی که کشش سطحی کمتری
    دارند برای محلولهای هوا دهی شده مناسب هستند.
    ترکیبات و شرایط اعمال داده شده در جدول 3 برای محلول واتس برای محلولهای ابکاری نیکل زینتی
    معمول است اما رنج گسترده ای از غلظتها برای سولفات نیکل وکلرید نیکل موجود می باشد.از انجایی که
    اغلب فرایندهای ابکاری نیکل زینتی به ترکیب وشرایط انجام کار وابسته هستند حدود توصیه شده باید
    کاملا بکار گرفته شوند.


    محلول های نیکل درخشان


    محلول های نیکل درخشان حداقل حاوی دو عامل افزودنی الی هستند که مکمل یکدیگر بوده ورسوبات
    نیکل با درخشانی فراوانی ایجاد میکنند.
    یک نوع ازمواد ارایه دهنده رسوب با جلای اینه ای بوده اما قادر به نگه داشتن رسوب باظاهر اینه ای در
    حین افزایش ضخانت رسوب نمیباشد.این گروه بیشتر شامل ترکیباتی مانند اسید سولفونیک بنزن و بنزن
    تری سولفونیک اسید ،بنزن سولفانامید وسولفانامیدهایی مانند ساخارین است.حضور گروه سولفون و یک
    پیوند اشباع نشده سبب میشود که سولفونها ماهیت بحرانی داشته باشند.فرایند جذب عوامل افزودنی ناشی
    از پیوندهای اشباع نشده است .ترکیبات الی فرایند الکتروشیمیایی را در کاتد کاهش می دهند و این پدیده
    بعلت کاهش وایجاد پیوند در سولفوروتبدیل ان به سولفاید است. رسوبات نیکل کاملا براق معمولا شامل
    060 تا 0652 %سولفور هستند. .
    نوع دوم ممکن است بصورت عوامل اصلاح کننده باشند برای اینکه با افزایش ضخامت ترسیب سطح نرمتری
    را ایجاد می کنند. انها دارای ترکیبات بدون سولفور بوده ووان حاوی ترکیبات الی حاوی گروه های غیر
    اشباع وبطورمعمول شامل مقادیرکمی از مواد کربناتی میباشد.مثال معمول براق کننده
    فرمالدهید،کومارین،اتیلن سیانو هیدریل وبوتین دیول میباشد.


    نیکل نیمه درخشان


    محلولهای نیکل نیمه درخشان حاوی سولفات نیکل ، کلرید نیکل ،اسید بوریک و عوامل بهبود دهنده
    میباشد.فرایند اصلی مورد استفاده کومارین بعنوان یک افزودنی اصلی می باشد.فرایندهای بدون نیاز به
    کومارین )موادمعطر(در حال حاضر در دسترس میباشند.در این فرایندها رسوبات بصورت نیمه درخشان
    میباشند. رسوبات در فرایند نیمه درخشان بصورت نرم بوده وساختار ستونی شکل دارند برخلاف ظاهر
    نواری شکل رسوبات کاملا درخشان .
    محلولها برای تسهیل در امر صیقل دادن وسمباده کشی بهبود پیدا کرده اند.رسوبات نیکل نیمه درخشان
    براحتی سطح صیقلی اینه ای را ایجاد می کنند. برای حذف عمل صیقل دادن میتوان ترکیبی از ترسیب
    نیکل براق ونیمه براق استفاده کرد. تجربه نشان می دهد که پوشش چند لایه نیکل مقاومت بشتری برابر
    خوردگی نسبت به پوشش یک لایه باهمان ضخامت نیکل دارد.


    پوشش چندلایه وتک لایه نیکل


    پوششهای تک لاییه وچندلایه نیکل بعنوان پوشش زینتی مقاوم در برابر خوردگی استفاده میشوند. رسوبات
    تک لایه درخشان نیکل در برابر خوردگی کم مقاوم هستند. پوششهای دولایه مشخصا برای نگهداری در
    برابر خوردگیهای شدید وبسیار شدید استفاده میشوند. در پوشش دو لایه لایه نیکل اول از یک وان نیمه
    براق ترسیب میشود.سپس لایه دوم از یک وام درخشان رسوب داده میشود.همچنین ممکن است پوشش سه
    لایه جهت نگهداری در برابر خوردگی شدید و بسیارشدید استفاده شود.در این حالت ،لایه نازکی از سولفور
    نیکل درخشان بین لایه اولی که نیکل نیمه درخشان بوده ولایه بالایی که نیکل درخشان میباشد رسوب
    داده میشود. لایه بسیار نازک باید شامل حدود 50 %از کل ضخامت نیکل پوشش داده شده باشدو همچنین
    باید شامل بیشتراز 0651 %سولفور باشد)در مقایسه با . 060 تا 0650 % معمول در رسوبات کاملا براق(.
    پوشش چندلایه نیکل ایجاد حفاظت تکامل یافته ای میکند زیرا لایه فعال درخشان حاوی سولفور نیکل
    لایه داخلی بدون سولفور را حفاظت میکند .برای بدست اوردن بهترین میزان محافضت در برابر خوردگی این
    نکته ضروری است که لایه نیمه درخشان نیکل حاوی کاربید سولفور نباشد.


    میکروکروم منقطع


    ترسیب الکتریکی کروم در روی نیکل چندلایه در مصارف زینتی برای جلوگیری از سیاه شدن نیکل در
    معرض هوا بکار میرود.ضخامت لایه پوشش داده شده کروم در مقایسه با نیکل دارای ضخامت کمتری
    میباشد زیرا ترسیب الکتریکی کروم ذاتا براق نیست واگر لایه نگهدارنده نداشته باشد با افزایش ضخامت
    کنده میشود.مطالعات در مورد میزان کارایی در برابر خوردگی نیکل چندلایه بعلاوه پوشش کروم معمول
    نشان دهنده یک تمایل به تشکیل یک یا دوچاله خوردگی نسبتابزرگ است که میتواند بسرعت به فلز پایه
    نفوذ یابد.عقیده بر این است که این امر بدلیل وجودکمی تخلخل در لایه بالایی متشکل از کروم میباشد.با
    مطالعه وبررسی به این نتیجه میرسیم که ترسیب الکتریکی کروم بدون منفذ باید مقاومت در برابرخوردگی
    5 پدیدامدند از زمانیکه مشاهده شد .. رابهبود بخشد. فرایندهای ابکاری کروم بدون منفذ حدودا از سال 0
    لایه کروم در حین استفاده بدون منفذ باقی نمی ماند
    سایر مطالعات نشان میدهد که تشکیل رسوبات کروم با تخلخل بالا یا ترک در مقیاس میکروسکوپی قابل
    انتظار است.این مسله سبب میشود که بهبودترسیب کروم به روش ناپیوسته بامقادیر کم به دو صورت باشد:
    منافذ میکرو و ترک خوردگی میکرو.دراین رسوبات فرایند خوردگی را با توزیع تعداد زیادی از سلولهای
    کوچک در سطح پوشش بهبود می یابد. فریایند خوردگی بصورت یکنواخت در سراسر سطح اتفاق می
    افتدبجای اینکه خوردگی در یک یا دو حفره تجمع پیدا کند بنابراین سرعت نفوذ خوردگی در حفره ها
    کاهش می یابد.استفاده از ابکاری نیکل دولایه با ضخامت 20 میکرومتر به همراه کروم میکرو ترک دار یا
    میکرو حفره دار در مقابله با خوردگی های شدید حدود. 5 سال کارایی دارد.
    علاوه بر این کلیات مورد نیاز ،استانداردها در مورد ضخامت لایه نیکل کروم برای شرایط متفاوت حفاظت –
    دستور عملهای متفاوتی دارند.دستورالعمل مورد نیاز برای ترسیب نیکل کروم با استاندارد – ASTM B 456 و ISO 1456 ( در جدول 1 اورده شده است.هر عدد نمایانگر میزان متفاوت

    مقاومت در برابر خوردگی


    های محیطی می باشد :عدد 1نشان دهنده بیشترین و عدد 5نشان دهنده کمترین مقامت است.اعداد دسته
    بندی داده شده در ستون دوم جدول مشخص کننده خصوصیات ترسیب مورد نیاز برای رسیدن به میزان
    حفاظت مورد انتظار است.
    برای مثال شماره دسته Fe/Ni 35d مشخص می سازد که این ترسیب برای برای پوشش استیل (Fe) می
    تواند حفاظت بسیار زیادی داشته باشدبصورت ترسیب نیکل دولایه ) d ( ضخامت 31 میکرومتر به همراه یک
    لایه رویی از کروم با میکرو منفذ (pm) با ضخامت 063 میکرومتر است.
    نوع ترسیب نیکل توسط علایم ذکر شده مشخص میشود : b ترسیب الکتریکی براق نیکل d: ترسیب دو یا
    چندلایه نیکل p:ترسیب الکتریکی نیکل بصورت مات و زنگ زده )کدر( یا نیمه براق وغیر صیقلی s: ترسیب
    الکتریکی نیکل سیاه براق یا نیمه براق.این علایم برای کروم بدین صورت میباشد: r: ترسیب معمول کروم
    mp : کروم با میکرومنفذ mc : کروم با میکرو ترک
    استانداردها اطلاعات اضافی مورد نیاز برای رسیدن به کیفیت مورد نظر در ابکاری زینتی نیکل کروم را –
    در اختیار می گذارند.بر این اساس ، استانداردهای قابل دسترس که بیان کننده تجربه چندین سال بررسی
    خوردگی ها میباشد،نشان میدهد که ترسیب چندلایه نیکل نسبت به ترسیب تک لایه نیکل مقاومت
    بیشتری در برابر خوردگی دارد.پوشش منقطع میکرو کروم حفاظت بیشتری نسبت به پوشش معمول کروم
    ایجاد میکند.و میزان حفاظت درترسیب الکتریکی نیکل کروم در مصارف زینتی مستقیما با ضخامت نیکل –
    بکار برده شده متناسب است.هدف مورد نظر در ایجاد بهبو نهایی کیفیت بدون بکارگیری تکنیک های
    استاندارد حاصل نمی شود.


    مهندسی آبکاری نیکل


    بدلیل خواص مفید فلز از ترسیب الکتریکی نیکل در صنعت ومهندسی نیز استفاده میشود.ترسیب نیکل بکار
    گرفته شده برای کاربردهای ذکر شده بدلیل بهبود بخشیدن به خواص صطح می باشد ، مانند مقاومت در
    برابر خوردگی ، سختی ،پوشانندگی وخواص مغناطیسی .همچنین ظاهر پوشش مهم بوده وسطح ابکاری باید
    بدون نقص باشد.درخشان بودن و شبه اینه ای بودن رسوبا ت که در قبل ذکر شده است مورد نیاز نیست.


    مهندسی فرایندهای ابکاری


    شرایط و ترکیبات معمول برای برای الکترولیت های مناسب برای کاربردهای مهندسی در جدول 3 اورده
    شده است.بعلاوه ، الکترولیتهای مورد استفاده برای ابکاری صنعتی ، شامل تمام کلریدها ،سولفات کلرید، –
    نیکل سخت ،فلوبورات وابکاری الیاژنیکل کبالت توسط – Brow و Knapp توضیح داده شده است.


    خواص مکانیکی


    خواص مکانیکی که ناشی از ترکیب شیمیایی وشرایط وان ابکاری می باشد در جدول 3 نشان داده شده
    است. قابلیت کشش ترسیبات نیکل از 250 تا 5590 MPa وسختی از 510 تا 290 DPN با تغییر
    الکترولیت وشرایط کار می تواند قابل تغییر باشد.
    نحوه انجام کار مشخصا بر خواص مکانیکی ترسیب الکتریکی نیکل اثر دارد.شکل 2و 3 اثرات pH ،دانسیته
    جریان ودما را بر خواص رسوبات نیکل بدست امده از وان واتس رانشان میدهند.اطلاعات بیشتر در مورد
    اینکه چگونه میتوان خواص رسوب الکتریکی نیکل را میتوان کنترل کرد در دسترس میباشد.
    خواص مکانیکی ترسیب الکتریکی نیکل برای رسیدن به پوشش دهی مورد نظر با دما تغییر میکند .این
    مسله در شکل 1 نشان داده شده است.قابلیت کشش ، بازده کشش و شکل پذیری ترسیبات نیکل با استفاده
    از میزان کمی از دمای بالاتر از 220 درجه بدست می ایند. ترسیبات نیکل ناشی از محلولهای سولفامیت در
    دماهای پایین قویتر از ترسیب از وان واتس است.


    مقاومت در برابر خوردگی


    مهندسی ترسیب نیکل متناوبا در صنایع شیمی ، نفت ،غذا ونوشیدنی برای جلوگیری از خوردگی در جهت
    حفظ خلوص وجلوگیری از الودگی محصولات بکارگرفته میشود. بصورت یک قانون کلی، شرایط اکسایش
    خوردگی نیکل در محلولهای شیمیایی را تسهیل می کند ،در حالی که شرایط کاهش باعث به تاخیر افتادن
    خوردگی میشود.همچنین نیکل این توانایی را دارد که توسط ایجاد یک لایه فیلم اکسیدی خود را در برابر
    خوردگی محافظت کند.هنگامیکه یک لایه فیلم تشکیل شد ودر یک محل خاص توسط برخی از محلولهای
    کلریدی داغ از بین رفت ، این امکان وجود دارد که در نیکل منافذی ایجاد شود.در کل ، نیکل در برابر
    محلولهای خنثی وقلیایی مقاوم میباشد ، اما در برابر اسیدهای معدنی بدین صورت نیست.
    مقاومت در برابر خوردگی در کاربردهای مهندسی با بهینه کردن میزان ضخامت نیکل کنترل میشود. میزان
    ضخامت نیکل به میزان محافظت در برابر خوردگی ناشی از عوامل محیطی وابسته است.برای محافظت در
    برابر میزان بیشتر خوردگی ضخامت بیشتری نیاز میباشد.در مصارف مهندسی عموما ضخامت لایه نیکل 91
    میکرومتر است.


    ابکاری نیکل وطول عمر....
    شکنندگی هیدروژن


    استیلهایی با مقاومت وتنش بالا در مقابل شکنندگی هیدروژن در طول فرایند نرمال ابکاری بسیار حساس
    میباشند. چون فرایند ابکاری کارایی بالایی دارد ، بعید است اثرات خرابی هیدروژن در نتیجه ابکاری نیکل
    رخ دهد بر ثانیه ایجادگردد. قبل از اینکه استیل ابکاری شوددر هر حال ممکن است نیاز شودتا استیل در
    معرض اسید یا باز قرار گیرد.در طول انجام این فرایند، وجود میزان بیشتری از هیدروژن ممکن است در
    استیل های حساس ایجاد شکنندگی هیدروژنی کند. استیل های حساس به شکنندگی هیدروژن برای از
    بین بردن هیدروژن باید تحت حرارت قرار بگیرند. زمان مورد نیاز بسته به نوع استیل و میزان هیدروژنی که
    باید جدا شود ممکن است بین 2تا 22 ساعت بطول بینجامد. محدوده دمایی 201 درجه بوده ودمای دقیق
    به الیاژ وابسته است.


    تشکیل الکتریکی نیکل


    تشکیل الکتریکی نیکل در واقع ترسیب الکتریکی میباشد که به منظور حفاظت محصولات فلزی مورد
    استفاده قرار میگیرد.این فرایند شامل ابکاری محصولات بجای سمباده کشی میباشد. این یک تکنولوژی مهم
    بوده که پیوسته در حال رشد میباشد.


    روشهای معمول


    ترکیبات ،شرایط انجام کار و خواص مکانیکی رسوبات الکترولیتها مرسوم مورد استفاده برای ترسیب
    الکتریکی )نیکل واتس وسولفامت معمول ( درجدول 3 داده شده است. محلولهای نیکل سولفامیت معمولا
    بسیار رایج بوده بخار اینکه رسوبات ناشی از این روش نسبت رسوبات ناشی از محلولهای وات تحت تنش
    کمتری میباشند،سرعت بالای ترسیب امکان پإیربوده وضخامت رسوب کمتر تحت تاثیر تغییرات در دانسیته
    جریان است.با داشتن محلولی در حد امکان خالص وکمترین میران کلرید ممکن تنش داخلی رسوبات ناشی
    از نیکل سولفامید را میتوان در حد صفر نگه داشت.محلولهای واتس بسیا مقرون بصرفه هستند.


    روشهایی با سرعت بالاوتنش کم


    محلولهای نیکل سولفامید تغلیظ شده برای ایجاد ترسیب الکتریکی با سرعت بالا وتنش کم در رسوباتی که
    در انها از کاهنده های تنش الی استفاده نشده است توصیه شده است که میتواند معرفی کننده سولفورباشد.
    در این محلولهایی غلظت نیکل سولفامید 110 تا 10 . گرم بر لیتر،غلظت نیکل کلراید 1 تا 51 گرم بر لیتر
    وغلظت بوریک اسید از 30 تا 20 گرم بر لیتر میباشد.این محلول در pH 2، دمای 520 تا 5.0 فارنهایت و =
    دانسیته جریانی به میزان 200 A/ft2 عمل میکند.سرعت بالا در فرایند ابکاری توسط غلظت بالای نیکل
    امکان پذیر است.زمانی که شرایط ذکر شده در وان بدرستی ایجاد شد،کنترل تنش داخلی در حد صفر امکان
    پذیر است .جدول..
    پس از خالص سازی با کربن به منظور حذف الاینده های الی ، و اماده سازی اولیه الکترولیتهای مراحل انجام
    کار شامل : 5 الکترولیز با 061 A/dm2 در اند وکاتد به میزان 50 A-hr/L 2: الکترولیز 061 A/dm2 در اند و
    062 A/dm2 در کاتد به میزان 30 A-hr/L . ممکن است صفحات شیاردار استیل بعنوان کاتد استفاده
    شود.زمانیکه محلول تحت شرایط گفته شده قرار گرفت ،رسوبی براق تحت دانسیته جریان 1 A/dm2 و
    22± دمای 0.درجه باید ایجادشود و فشار داخلی که توسط کنتراکتومتر مارپیچی یا سایر وسایل باید 52
    مگاپاسکال باشد.
    برای کنترل تنش داخلی و شرایط دیگر در حین انجام کار،محلول متناوباتوسط دانسته جریان پایین
    الکترولیز میشود از طریق فرایند چرخه ای در یک مخزن کوچک جدا.این مخزن جانبی باید 50 تا 20 درصد
    از حجم مخزن اصلی راداشته بوده وکل محلول باید 2 تا 1 بار در ساعت سیرکوله شود. برای اینکار اندها در
    مخزن جانبی باید غیرفعال بوده درحالیکه اندها در مخزن اصلی باید کاملا فعال باشند.این کار به منظور
    کنترل پتانسیل اند در مخزن کمکی است تا تنها یک عامل کاهنده تنش که میزان سولفور نیکل را افزایش
    نمی دهد تولید شود.استفاده از یک اند فعال در مخزن اصلی سبب اکسیداسیون سولفامیت در این قسمت از
    سیستم میشود.
    حالتی با تنش صفر را میتوان توسط دما و دانسیته جریان داده شده درجدول .بدست اورد. همچنین سرعت
    ابکاری در جدول مشخص شده است. برای مثال در دمای 50C با 8A/dm2 تنش تقریبا صفراست. برای
    ترسیب نیکل در 32A/dm2 در فشارصفر دما تا 70C باید افزایش یابد. با وجود ظاهر پیچیده این فرایند ،از
    این روش بصورت بسیار موفقت امیزی برای تولید دیسک های فشرده استفاده می گردد با توجه به اینکه
    تخت بودن استمپر بسیار بحرانی است و ایجاد لایه بسیارنازک نیکل الکتریکی توسط چرخش متناوب در در
    استوانه های دوار صورت می گیرد.
    تنش داخلی در رسوبات ناشی از محلولهای سولفامید تحت تاثیر واکنش در اند است.زمانی که یک اند نیکل
    تحت تاثیر یک پتانسیل بالا حل میشود، کاهنده های فشار بر اثر اکسیداسیون انیون های سولفامید اند
    تولیدمیشوند. استفاده از نیکل خالص در مخزن کمکی ونیکل فعال در مخزن اصلی برای کنترل ماهیت
    ومیزان کاهنده های تنش تولید شده در وان با سرعت بالا می باشد.


    کنترل کیفیت


    بهبود در میزان کیفیت برای فعالیت تمام صنایع مورد نیاز است که این شامل ابکاری نیکل هم میشود.
    تضمین کیفیت شامل دست یالی به محلولهای خالص نیکل ابکاری وکنترل خواص رسوب میباشد. برخی –
    از این موارد در اینجا ذکرشده است.


    خالص سازی محلولها


    وانهای آبکاری نیکل از نمک های حاوی ناخالصی های الی وغیر الی تهیه میشوند که باید قبل از استفاده
    این ناخالصی ها از بین برده شوند. وان های قدیمی رفته رفته بر اثر انجام ابکاری الوده میشوند، این الودگی
    ناشی از ترکیباتی که اجازه داده میشود در وان بوده ،از محصولات خوردگی ناشی از تجهیزات کمکی وسایر
    منابع میباشد. این عوامل در حفظ خلوص وانها برای دست یابی به محصول با کیفیت مهم میباشد.
    ماکزیمم میزان غلظت ناخالصی مجاز در محلولهای ابکاری نیکل در جدول 9 اورده شده است. شرایط
    الکترولیتی عنوان شده در جدول بصورت شرایط مقدماتی شناخته میشوند ، شامل قرار دادن یک کاتد شیار
    دار بزرگ در محلول وابکاری تحت دانسیته جریان پایین میباشد برای 2 و 2 A/ft2 . مس ، سرب و استفده از
    برخی سولفورها تحت شرایط 2 A/ft2 جدا میشوند در حالیکه اهن و روی در 2 A/ft2 جدا میشوند.به این
    دلیل کاتد های شیا دار توصیه میشوند چون میتوانند رنج گستر ده ای از جریان را میدهند. در
    شرایط 2 A/ft2 ناخالصی ها باید پس از اینکه شرایط 2 A-hr/gal اعمال شد از محلول جدا شوند برای
    A/ft 5 اعمال 5 A-hr/ga میتواند کافی باشد.
    ایجاد ph بالا نیازمند انتقال محلول نیکل به یک مخزن کمکی میباشد. برای رسیدن به ph بالای 162 مقدار
    کافی کربنات نیکل افزوده میشود. حدودا 061 تا 560 ml/L از پراکسید هیدروژن 30 % افزوده میشود. وان
    هم خورده شده و برای 2 ساعت گرم نگه داشته میشود.پس از تنظیمات PH محلول فیلتر شده و به وان
    ابکاری اصلی برگردانده میشود.ممکن است محلول پس از ان توسط دانسیته ضعیف جریان الکترولیز شود تا
    رسوب به کیفیت قابل قبول برسد.
    زمانیکه الودگیهای الی جدا میشوند،قبل از انکه PH بالابرده شود کربن فعال اضافه میشود.حدودا 5تا 3 گرم
    بر لیتر از کربن فعال به مخزن کمکی اضافه میشود.سپس کربنات نیکل و پراکسید هیدروژن اضافه
    میگردد.سپس محلول فیلتر میشود.خالص سازی الکترولیتی بدین روش حاصل میگردد.


    کنترل خواص نیکل ترسیب شده


    روشهای اندازگیری ضخامت ،چسبندگی ومقاومت در برابر خوردگی نیکل ترسیب شده موارد مورد نیاز در
    کنترل کیفیت می باشد.خواصی مانند تخلخل ،شکل پذیری ،قدرت کشش ،فشار داخلی ،سختی ومقاومت
    پوشش برای کنترل کیفیت ابکاری الکتریکی مهم میباشند.روش اندازه گیری برخی از این خواص در ادامه
    گفته میشود.


    ضخامت


    معمولا میکرومتر برای اندازه گیری ضخامت پوشش در نقطه خاص بکار گرفته میشود هنگامیکه ضخامت
    رسوب بیش از 521 میکرومتر باشد.
    روش های دیگر برای تعیین ضخامت رسوبهای الکتریکی توسط استاندارد ASTM بیان میشود. ASTM standard B 487 بیان کننده روشی بر اساس ازمایشهای متالوگرافی از سطح مقطع جسم ابکاری شده
    است.با تست های دیگر شامل اندازه گیری مغناطیسی (ASTM B530) وکولومتریک (ASTM B 504) ضخامت اندازه گیری میشود.


    تست STEP


    تست هم زمان ضخامت وپتانسیل الکتروشیمی مشابه روش کولومتری برای بدست اوردن ضخامت میباشد.
    با استفاده از الکترود مرجع در مدار پتانسیل الکتروشیمی مواد حل شده قابل اندازه گیری است.این تست
    برای اندازگیری کیفیت در ترسیب چندلایه نیکل بکار میرود.برای مثال زمانی که پوشش چند لایه نیکل
    انجام میشود تغییر زیادی در پتانسیل رخ میدهد .اختلاف پتانسیل باکل مقاومت در برابر خوردگی نیکل
    چندلایه متناسب است.این تست استاندارد شده (ASTM B 764) و برای ابکاری اتوماتیک استفاده میشود.


    تست تخلخل وخوردگی


    ازمودن منطقه پوشش داده شده بعد از غوطه ور کردن در اب گرم به مدت 2تا 1ساعت برای ایجاد زنگ یکی
    از تکنیک های بکار رفته برای مطالعه خوردگی ورق استیل میباشد.تعداد حفره های زنگ زده در ناحیه مورد
    تست معیار سنجش برای قبول یا رد قطعه می باشد. شکل بهبود یافته این تست بصورت غوطه وری در اب
    مقطر بمدت 1 ساعت است که اب مقطر با دی اکسید کربن اشباع شده یا یا اب مقطر حاوی 061 % وزنی از
    سدیم کلراید در دمای 82-85C است.
    تستهای متنوع اسپری نمک برای شبیه سازی محیط دریا استفاده میشود.این تست ها معمولا برای پوشش
    نیکل کروم یا نیکل بر روی مواد اهنی وغیر اهنی استفاده میشود. تست های اسپری نمک همچنین بعنوان –
    تست های کنترل کیفیت پر سرعت بکار می روند که در ادامه این تست استاندارد بیان میشود: اسپری نمک
    (ASTM B 117) ; اسپری نمک اسید استیک – (ASTM B 267) ; اسپری مس اسید استیک –
    (CASS Test:ASTM B 368)
    تست فروکسیل تست دیگر تخلخل است که برای بررسی پوشش بر فلز اهن است وشامل تشکیل رنگ ابی
    نیلی در داخل حفره ها میباشد. تنها متد رضایت بخش جهت بدس اوردن عملکرد نسبی پوشش های
    متفاوت تست حفاظت است. بنابراین توجه کافی باد در تفسیر نتایج انجام گیرد.یک طول عمر حفاظت مورد
    قبول برای ضخامت هاو نوع پوشش خاص بدست امده که نمونه های دیگر با این مقایسه میشوند.


    سختی


    اندازه گری سختی شامل دندانه دار کردن سطح )یا سطح مقطع برای پوشش ( رسوب است.دندانه ها هندسه
    دارای خاص هستند . در این حالت پوشش صنعتی نیکل ،تعیین سختی معمول متد ویکر با ایجاد فشار بر
    روی یک نقطه از سطح توسط الماس تحت بهره برداری از پیش تعیین شده است)معمولا 500 گرم(. شکل
    بدست امده لزوما با خواص اصطکاکی مواد مقاومت در برابر پوشش یا سایش مرتبط نمی باشد.اندازه گیری
    سختی میکرو پوشش ابکاری در ASTM B 578 بیان شده.


    تنش داخلی


    میزان تنش داخلی موجود در رسوباتبا ابکاری بر روی یک طرف از نوار نازکی فلز پایه واندازگیری ونیروی
    موردنیاز برای خم کردن نوار تعیین میگردد. یک روش عمومی اندازگیری شامل ابکاری سطح خارجی یک
    نوار مارپیچ و اندازه گیری تغییرات حاصل از انحنا است. روش دیگر بر اساس ایجاد خم در دیسک های نازک
    فلز است.این تد در استاندارد ASTM B636 توضیح داده شده.


    شکل پذیری


    اغلب تست های بکار رفته میران شکل پذیری سطح ابکاری شده موجود میباشند.دو تست خمشی در
    ASTM B 489 و B490 بیان شده.هر دوی این تستها نیازمند مقدار کمی تجهیزات هستند.روش دیگر
    برای اندازگیری شکل پذیری تعیین میزان کشیدگی در ماشین تست کشیدگی است. روش خاص برای فویل
    نازک ابکاری مورد استفاده بعنوان تست تحدب هیدرولیک شناخته میشود. یک تست تحدب مکانبکی نیز در
    دسترس است.


    چسبندگی


    در کل چسبندگی بین پوشش نیکل و فلز پایه باید بیشتراز قدرت کششی ماده ضعیفتر است.در نتیجه زمانی
    که نیرو برای انجام تست اعمال میشود سبب کشیده شدن پوشش از روی فلز پایه شده وجدایی در ماده
    ضعیفتر در مرز بین پوشش نیکل وفلز پایه اتفاق می افتد.تعداد زیادی تست اندازه گیری موجود است مانند
    چکش خواری ،سنباده کشی، وتغییرشکل.تست های کمی همچنین درمتون امده اند.بدست اوردن
    چسبندگی خوب نیازمند ایجاد پیوند سالم بیم پوشش وماده است. یک پیوند متالوژی سالم نیازمند اماده
    سازی سطح قبل از ابکاری است. انتخاب سایش با سنگ ،صیقل دادن و شرایط انجام کار برای فلزات پایه
    مختلف متفاوت است وبه سطح اولیه فلز ارتباط دارد.انجام فعالسازی شامل صیقل دهی وتمیز کردن در
    جدول 2 امده است.استانداردهای ASTM اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار میدهند. پلاستیک های غیر
    هادی ومواد دیگر را میتوان با فلزی کردن مواد ابکاری کرد تکنیک (ASTM B 727) .


    مواد آند نیکل


    پیشرفتهای زیادی در خصوص مواد اند نیکل و استفاده انها به وقوع پیوسته است. بیشترین کارهای اولیه در
    5 بود. امروزه استفاده از سبدهای توپر اند تیتانیوم کشیده شده یا سوراخ .. مورد سبدهای اند تیتانیوم در 0
    شده به همراه نیکل با سایز کنترل شده در ابکاری نیکل استفاده میشود.استفاده از اند سبدی تیتانیوم از این
    جهت ارجحیت دارد که برای ابکار مزایای زیادی دارد.در ابتدا تشکیل نیکل می تواند سبب از بین رفتن
    کمترین میزان یون نیکل در منبع باشد. پر کردن دوباره اند اسان وبصورت اتوماتیک امکان پذیر است.
    فرم های متعددی از نیکل در سبدها مورد استفاده قرار میگیرند.اینها شامل کره های نیکل الکترولیتیک یا
    مستطیل ویا دکمه ای شکل هستند که شامل میزان کنترل شده ای از سولفور می باشند. گلوله های نیکل
    تولید شده بافرایند پالایش گاز وگلوله های مشابه حاوی مقدار کمی سولفور مورد استفاده قرار میگیرد.
    قبلا سبد های اند تیتانیو اماده میشدند با، ساختن و قالب بندی معمول.اینها هنوز استفاده میشوند اما قبل
    5 موجود نبودند.ساخت وقالب بندب مواد اند شامل رول کردن میله ها ای حاوی 0651 %اکسیژن .. از 0
    بود.نیکل رول شده تقریبا 0620 کربن و 0621 %سیلیکون دارد.میله های قالب بندی شامل تقریبا 0621 %کربن
    و 0621 %سیلیکون میباشند.اندهای کمکی حل شونده عموما بلبرینگ های کربن سیلیکون با قطر کم هستند.
    بجز مواد حاوی سولفور به حضور یونهای کلرید در وان اند نیکل برای حلالیت کافی نیاز است.یاتاقان های
    کربن رول شده یا قالب زده شده در ph=4.5 بکار میروند و یاتاقان اکسیژن ،میله های اند دپلار و رول شده
    زمانیکه کلریدها در محلول حضور دارنددر ph بالاتر از 261 قابل استفاده است.

  • آنالیز حمام نیکل

    آنالیز حمام نیکل

     

     آنالیز حمام نیکل الکترولیتی

    1-3- فلز نیکل

    1-2 میلی لیتر از نمونه را با پیپت درون بشر 200 میلی لیتر ی بریزید.

    2-50 میلی لیترآب مقطر اضافه کنید.

    3-10 میلی لیترآمونیوم هیدروکسید خالص (آزمایشگاهی)اضافه کنید.

    4-یک گرم مورکساید اضافه کنید

    5-باEDTA 0.1  مولار تا بنفش شدن رنگ تیتر کنید.

    محاسبات:

    حجمEDTA 0.1 مولار  بر حسب میلی لیتر  ×Fc × 2.9345 = نیکل(0) g/l

     

     

    2-1             کلرید نیکل 

    1-2 میلی لیتر از نمونه را با پیپت درون ارلن مایر 250 میلی لیتر ی بریزید.

    2-50 میلی لیتر آب مقطراضافه کنید.

    3-10 میلی لیترسدیم کرمات خالص (آزمایشگاهی) 10% اضافه کنید.

    4-با نیترات نقره 0.1 نرمال تیتر کنید تا رنگ قهوه ای قرمز پدیدار شود

    محاسبات:

    حجمAgNO3 مصرف شده  بر حسب میلی لیتر  ×Fc × 5.943 =g/l NiCl2.6H2O

     

    3-1             اسید بوریک

    1-2 میلی لیتراز محلول حمام را با پیپت درون ارلن مایر250 میلی لیتری بریزید.

    2-5 قطره بروموکرزول ارغوانی اضافه کنید.

    3-میزان اسیدیته را با افزودن سدیم هیدروکسید 1/0 نرمال تا رنگ آبی تنظیم کنید.

    4-10 میلی لیتر سوربیتول 70% خالص (آزمایشگاهی) اضافه کنید.

    5-با سدیم هیدروکسید 0.1 نرمال تا رسیدن به رنگ آبی تیتر کنید.

    محاسبات:

    حجمNaOH  0.1 نرمال مصرف شده  بر حسب میلی لیتر  ×Fc × 3.092 =g/l H3BO3

     

     

    4-3 سولفات نیکل

    محاسبات:

    مقدار گرم بر لیتر سولفات نیکل هفت آبه برابر است با 

     [(0.247×g/l NiCl2.6H2O)- (0)Ni g/l]×4.79= NiSO4.7H2O g/l

     

  • استاندارد B15 4140 پوشش هاي كروم الكتروليتي روي قطعات پلاستيكي

    استاندارد B15 4140 پوشش هاي كروم الكتروليتي روي قطعات پلاستيكي  - آبکاری پلاستیک

    1- موضوع و دامنه كاربرد

    استاندارد حاضر در برگيرنده پوشش هاي الكتروليتي مورد استفاده بر روي قطعات پلاستيكي است.

    اين لايه هاي الكتروليتي، كروم- نيكل يا كروم – نيكل- مس ممكن است باعث شكنندگي قطعات پلاستيكي شوند كه تحت نيرو قرار دارند؛ به همين خاطر مناطق موجود در نصب ها يا اتصالات بايد بدون پوشش باشند.

    با توجه به طراحي قطعات، پوشش ها به دو دسته تقسيم مي شوند:

    • قطعات بيرون خودرو
    • قطعات داخل خودرو

    2- نحوه بيان در مدارك

    پوشش مورد استفاده پس از شاخص استاندارد حاضر به وسيله نمادهايي (1-3) مشخص شده اند.

    مثال:PL- RE- M مطابق با استاندارد B15 4140

    تذكر:علاوه بر تعيين مشخصات استاندارد حاضر، قطعات بايد با موارد تعيين شده در عملكردهاي 100 يا 300 استانداردهاي B620100 و B620200(مربوط به قطعات پلاستيكي) مطابقت داشته باشد. ضمناً قطعات پلاستيكي اخير الذكر نيز بايد مطابق با استاندارد حاضر بيان شوند.


    3- تعريف پوشش ها

    1-3- نشانه گذاري

    گروه اول شاملدو حرف نشانگر اين هستند كه پوشش روي قطعه پلاستيكي به كار مي رود: PL

    دو حرف دومي كه در گروه ديگري قرار گرفته اند، با توجه به طراحي قطعات خودرو نشانگر اين هستند كه پوشش به چه گروهي تعلق دارد يعني:

    • RE براي قطعات خارجي
    • RI براي قطعات داخل

    يك حرف هم معرف شكل ظاهري است:

    M براي مات، S برايحالت اطلسي ، B براي براق و غيره.

    مثال:PL-RE-M يا PL-RI-S و غيره.

    2-3- جدول پوشش هاي گوناگون

    پوشش هاي مورد استفاده به جز موارد متناقضي كه در نقشه قيد شده اند، عبارتند از:

    1-2-3- موردي كه در آن از يك زير لايه مسي استفاده مي شود.

    ضخامت پوشش به سمبل ناحيه مورد استفاده
    كروم نيكل با ترك يا سوراخ ميكروسكوپي نيكل (1) مس (1)
    1.5 to 3.0 1 الي 2 12 25 PL- RE قطعات خارجي
    1.5 to 3.0 1 الي 2 7 15 PL- RI قطعات داخلي

    تذكر: (1)نسبت مس/ نيكل ترجيحاً بايد بيشتر يا مساوي 2 باشد (مطابق با صلبيت قطعه).

    ضخامت هاي مس و نيكل، حداقل ضخامت هاي اعمالي در نظر گرفته مي باشند.

    توضيح:در صورت استفاده از پوشش نيكل دولايه اي (Duplex) يا Bi- nickel، ضخامت كلي نيكل بايد از يك لايه نيكل نيمه براق (چكش خور)، با حداكثر ضخامت 3/2 و يك لايه نيكل براق، با حداقل ضخامت 3/1 تشكيل شده باشد (اين ضخامت ها بايد با برش ميكروگرافي مورد بررسي قرار گيرند).

    2-2-3- موردي كه در آن از لايه زيرين مسي استفاده نمي شود.

    اين مورد مربوط به يك نيكل ”خاص“ (نيمه براق ستوني) است:

    توضيح:تنها پوشش تأييد شده از اين نوع، پوشش فرمول بندي شده توسط شركت Enthone- oMi است كه مربوط به روش MONOLITH مي باشد.

    ضخامت پوشش به سمبول ناحيه مورد استفاده
    كروم نيكل با ترك يا سوراخ ميكروسكوپي نيكل (2) نيكل خاص (2)
    1.5 to 3.0 1 الي 2 15 20 PL- RE قطعات خارجي
    1.5 to 3.0 1 الي 2 10 20 PL- RI قطعات داخلي

    تذكر:(2) نسبت نيكل خاص / نيكل بايد ترجيحاً بيشتر يا مساوي 2 باشد (مطابق با صلبيت قطعه).

    ضخامت هاي نيكل خاص و نيكل، معادل حداقل ضخامت هاي اعمالي در نظر گرفته باشند.


    4- آزمايشات و كنترل ها

    مقاومت پوشش در برابر خوردگي بستگي به ضخامت پوشش هاي گوناگون و تعداد ترك هايا تخلخل هاي پوشش كروم دارد.

    ترك ها يا تخلخل هاي ريز در لايه نيكل باعث مي شود كه ترك يا تخلخل ها در لايه رسوبي كروم منظم باشند.

    1-4- ترك يا تخلخل در پوشش كروم

    اندازه گيري ترك يا تخلخل با بررسي سطح پوشش كروم بوسيله ميكروسكوپنوري انجام مي شود (روش در ضميمه آورده شده است).

    1-1-4- كروم با ترك هاي ريز يا ميكروسكوپي

    تركهاي لايه رسوبي كروم بايد حداقل 250 ترك در سانتي متر خطي باشد (شبكه ترك هاي بسته).

    2-1-4- كروم با تخلخلهاي ميكروسكوپي

    تخلخل در لايه رسوبي كروم بايد حداقل 10000 سوراخ زير در سانتي متر مربع باشد.

    2-4- اندازه گيري ضخامت پوشش

    يكي از روش هاي زير را براي اندازه گيري انتخاب كنيد:

    • اندازه گيري با روش حل كردن آندي، مطابق با روش آزمايشD25 1056.
    • اندازه گيري با ميكروگرافي، مطابق با روش آزمايشD25 1057.

    در صورت بروز اختلاف نظر، تنها روش ميكروگرافي معيار مي باشد.

    اندازه گيري بايد روي بخش مدنظر انجام شده و در نقشه مشخص شود.

    3-4- مقاومت در برابر شوك حرارتي (قطعات داخلي و خارجي)

    اين تست، پيوستگي ميان مواد پلاستيكي و پوشش فلزي را مورد بررسي قرار مي دهد.

    نمونه آزمايش به مدت 24 ساعت تحت سيكل حرارتي ذيل قرار مي گيرد:

    • 7 ساعت در دماي 80
    • 30 دقيقه در دماي محيط
    • 16 ساعت در دماي 30-
    • 30 دقيقه در دماي محيط

    براي قطعات خارجي چهار سيكل و براي قطعات داخلي يك سيكل اعمال كنيد.

    در پايان هر سيكل، نمونه را مورد بررسي قرار دهيد.

    هيچگونه عيب و نقص مانند پوسته شدن، ترك، از هم گسيختگي و تغيير شكل نبايد در قطعات پوشش دار ديده شود.

    4-4- مقاومت در آزمايش cass-test (قطعات خارجي)

    قطعات بايد قبل از آزمايش، سه بار تحت سيكل حرارتي (قطعات خارجي) به شرح زير قرار گيرند:

    • 60 دقيقه در دماي 30-
    • 15 دقيقه در دماي محيط
    • 60 دقيقه در دماي 80
    • 15 دقيقه در دماي محيط

    پس از سيكل هاي حرارتي، قطعات بايد 48 ساعت تحت آزمايشcass-test قرار گيرند. اين آزمايش ترك هاي نامرئي ايجاد شده در اثر شوك هاي حرارتي را آشكار مي سازد.

    اين آزمايشات بايد روي قطعات گوناگون اعمال شوند.

    ارزيابي نتايج پس از آزمايشcass-testمطابق با روش آزمايشD23 1001 اعمال مي شود. سطح قطعه مورد تست بايد حداقل معادلdm21 باشد. اگر قطعه بيش از حد كوچك باشد،‌ بايد تعداد قطعات را تا جائي افزايش داد كه بهdm21 برسد.

    اين آزمايشات براي اهداف زير اعمال مي شوند:

    • براي تأييد: قبل و بعد از شبيه سازي مونتاژقطعه تزئيني روي پايه اش
    • براي كنترل: رويقطعه تزئيني


    5-4- مقاومت در برابر سيكل هاي آب و هوائي ”تأثير گلخانه اي“

    اين آزمايش مربوط به قطعات داخلي در معرض تماس از نوع دكمه، برچسب كلگي ياسر دسته دنده، دستگيره بازكردن درب و .. مي باشد.

    هدف از اين آزمايش پيدا كردن قطعاتي است كه معايب قالبگيري و انسجام در طول عمر خودرو از خودنشان مي دهند.

    اين معايب به شرح زير در قطعات ظاهر مي شوند:

    • حفره هاي ريز
    • خطوط جوش : فرورفتگي كروم در سطح خطوط جوش خورده پايه پلاستيكي
    • تغيير شكل: فرورفتگي كروم متصل به ترك هاي روي پايه پلاستيكي
    • پوسته شدن يا تاول : كاهش پيوستگي ميان پايه و لايه فلزي

    اين سيكل، به مدت 2 ساعت كامل، براي شبيه سازي تغييرات حرارتي در يك روز تابستاني طراحي شده است.

    مقادير انتخابي، ماحصل ثبت هاي حرارتي اعمال شده روي خودروهاي مجهز به سنسورهاي حرارتي است كه اين خودروها در مناطق طبيعي Rochegude (جنوب فرانسه) و Arizona (آمريكا) در معرض آفتاب قرار گرفته اند.

     

    %50 رطوبت نسبي
    5 دقيقه در دماي 10 سطح صاف
    50 دقيقه (min/4/1) تا رسيدن به دماي  80 شيب سر بالايي
    10 دقيقه در 80 سطح صاف
    50 دقيقه (/min4/1) تا رسيدن به 10 شيب سر پائيني
    5 دقيقه در 10 سطح صاف
     
    سيكل آب و هوايي ”تأثير گلخانه اي“

     

    زمان برحسب دقيقه

    قطعه ها بايد به عنوان نمونه آزمايش در نظر گرفته شده و تحت آزمايشات قبلي، پيرسازي حرارتي، شوك، برش و غيره قرار نگرفته باشند.

    10 نمونه از يك مجموعه در لحظات مختلف توليد (شروع، پايان و نمونه برداري‌هاي ميان توليد) براي آزمايش برداشته مي شوند.

    دو سطح الزامات وجود داردكه عبارتند از:

    • مقاومت در 10 روز :
    • 2/24×10= 120 سيكل براي قطعاتي كه در معرض تماس كم مي باشند (دكمه ها، توري هاي استيل و غيره).
    • ·2/24×20= 240 سيكل براي قطعاتي كه داراي تماس زياد و ياً دائمي مي باشند (برچسب دسته دنده).
    • مقاومت در 20 روز:


    هر 24 ساعت يك بار بايد شرايط بروز معايب، ثبت شود.

    براي مقاومت ده روزه بايد ده ثبت و براي مقاومت بيست روزه بايد 20 ثبت اعمال شود.

    نتايج به شكل زير طبقه بندي مي شوند:

    • - 1 موردي مشاهده نشده
    • -2 بروز حفره هاي ريز، خط جوش ، تغيير شكل و پوسته شدن  يا تاول جزئي (اين موارد از عيوب جزئي است).
    • -3تشديد شدن معايب (كه كاملاً قابل مشاهده بوده و باعث كاهش زيبايي ظاهري است).
    • -4ظهور لايه فلزي با ايجاد خطر براي مشتري (كه خطر بريدگي و جراحت را به دنبال دارد).

    گزارش نتايج:

    • 1 و 2: قابل تأييد
    • 3 و 4:‌ غير قابل تأييد


    ضميمه

    تعيين ترك ها و سوراخ هاي ريز (تخلخل ها) در پوشش هاي كروم

    ترك ها يا سوراخهاي ريز موجود در سطح در نورمنعكس شده ازيك ميكروسكوپ نوري، با بزرگنمائي حداقل 100X، بررسي شود.

    با كمك يك عدسي چشمي ميكرومتري يا هر وسيله مشابهي، طول بخشي را كه ترك ها يا سوراخهاي ريز بايد در آن شمارش شوند تعيين نمائيد.

    براي شمارش تعداد تركها، طول اندازه گيري شده را به شكلي انتخاب كنيد كه حداقل 20 ترك شمارش شوند.

    براي شمارش تعداد سوراخهاي ريز، سطحي به ابعاد حداقل mm1/0× mm1/0 انتخاب نمائيد.

    تعيين تركها يا سوراخهاي ريز در لايه رسوبي

    روش كلي:

    لايه الكتروليتي مس كه برمبناي سولفات اسيد، تحت شدت جريان ضعيف و ولتاژ پايين ايجاد مي شود، تنها روي نيكل زير ساخت تشكيل مي شودكه در سطح خود داراي ترك، سوراخهاي ريز يا ساير ناهمواري ها مي باشد.

    طرز كار:

    مس را در حمامي از سولفات مس بلوري به ميزان g/l1±g/l200 و اسيد سولفوريك به ميزان g/l1±g/l20، تحت شدت جرياني معادل A/dm23/0 قرار دهيد.

    مس را به مدت 1 دقيقه غوطه ور كنيد.

    قبل از غوطه ور شدن مس، نمونه آزمايش و آند بايد به منبع جريان متصل شوند.

    اگر آزمايش 3 روز پس از قرارگيري لايه كروم روي نمونه اعمال شود، قبل از قرار دادن لايه مس نمونه را در اسيد نيتريك با غلظت g/l10 تا g/l20 به مدت 4 دقيقه در دماي 90 غوطه ور كنيد تا ساختار ترك دار به راحتي نمايان شود.


    5- تاريخچه و مدارك مورده اشاره

    1-5- تاريخچه

    1-1-5- تدوين

    • OR: 01/01/1983- تدوين استاندارد

    2-1-5- موضوع تغييرات

    • C: 16/01/2003- الحاق پاراگراف 5-4: مقاومت در برابر سيكلهاي آب و هوايي- تأثير گلخانه اي
    • B: 17/07/2000- تأييد عدم استفاده از زير لايه مس در زمينه كروم كاري الكتروليتي

    2-5- مدارك مورد اشاره

    1-2-5- مداركPSA

    1-1-2-5- استانداردها

    B62 0100        قطعات پلاستيكي- الزامات فانكشنال

    B62 0200        قطعات پلاستيكي- الزامات ويژه مواد

    D23 1001        پوشش هاي فلزي- آزمايش در سالت اسپري مس/ استيك

    D25 1056        پوشش هاي الكتروليتي- ضخامت (با روش حل كردن آندي)

    D25 1057        پوشش هاي فلزي- ضخامت (برش ميكروگرافي)

    5-1-2-5- غيره

    3-5- معادل با:

    4-5- مطابق با:

    5-5- كلمات كليدي

     

     

     

  • استاندارد آبکاری نیکل کروم روی مواد پلیمری پلاستیکی ملی 8242

    استاندارد ملی شماره 8242

    پوششهايفلزي-آبکاريالکتريکينيکلوکرومرويسطوحموادپليمريپلاستيکي- الزامات

    Metallic coating- Electroplated coating

    of nickel plus chromium on plastics materials-

    Requirements

    کميسيوناستاندارد"پوششهايفلزي-آبکاريالکتريکينيکلوکرومرويسطوحموادپليمريپلاستيکي "

    رئيس                                                   سمتيانمايندگي

    منصوري،يعقوب(دکترايشيمي)  --دانشگاهمحققاردبيلي

    اعضاء

    آقاييلشکري،وحيد(کارشناسارشدمتالورژي)  --شرکتکليداورنگ

    ابراهيمفر،رضا(کارشناسشيمي)  --ادارهکلاستانداردوتحقيقاتصنعتي --آذربايجانشرقي

    الفتشنبغازان،عليرضا(کارشناسارشدمهندسشيمي)   ادارهکلاستانداردوتحقيقاتصنعتي -آذربايجانشرقي

    خسروي،محمد(کارشناسارشدمتالورژي)  -شرکتريختهگريتراکتورسازيتبريز

    عمرانيخواه،جليل(کارشناسارشدشيمي) -شرکتکلرپارس

    دبير

    قديميکلجاهي،فريده(کارشناسارشدشيمي)  -ادارهکلاستانداردوتحقيقاتصنعتي -آذربايجانشرقي

    دويستوسيوچهارميناجلاسيهکميتهملياستانداردمکانيکوفلزشناسي

    مورخ 20/6/84

    رئيس --سمتيانمايندگي

    مصحفي،زهرا(کارشناسارشدشيمي)  --عضوهيئتعلميدانشگاهاميرکبير

    اعضاء

    آقاييلشکري،وحيد(کارشناسارشدمتالورژي)  --شرکتکليداورنگ

    الهياري،حسن(کارشناساقتصادصنعتي) --سازمانحمايتازحقوقمصرف کنندگانو --توليدکنندگان

    دلفي،حسين(کارشناس)  -نمايندهمديريتمکانيکوفلزشناسي  -موسسهاستاندارد

    سرابي،علياصغر(دکترايمتالورژي) -عضوهيئتعلميدانشگاهاميرکبير

    عقيلي،همايون(کارشناس)  -نمايندهمعاونتتحقيقاتصنايعفلزي --موسسهاستاندارد

    قديميکلجاهي،فريده --(کارشناسارشدشيمي)  --ادارهکلاستانداردوتحقيقاتصنعتي --آذربايجانشرقي

    منصوري،يعقوب(دکترايشيمي) --عضوهيئتعلميدانشگاهمحققاردبيلي

    موسوي،ليلا(کمککارشناس)  --کمککارشناسنمايندهمديريت هماهنگي -تدويناستاندارد

    نواني،محمد(کارشناسارشدمتالورژي) --دفترمنابعالکتريکيوفلزي

    نوروزي،سعيد(دکتري) --مشاورونمايندهرياستموسسهاستاندارد

    وصالي،رضا(کارشناس)  --قائممقاممديرعاملمرکزپژوهش متالورژيرازي

    دبير

    نوروزيزاده،حميرا(کارشناس) --نمايندهمديريتهماهنگيتدوين استاندارد

    پيشگفتار
    استاندارد "پوشش¬هاي فلزي- آبکاري الکتريکي نيکل وکروم روي مواد پليمري پلاستيکي "كه توسط كميسيون فني مربوطه تهيه وتدوين شده ودردويست وسي وچهارمين جلسه كميته ملي استاندارد مکانيک وفلز شناسي مورخ 20/6/84 مورد تصويب قرارگرفته است،اينك به استناد بند يك ماده سه قانون اصلاح قوانين ومقررات مؤسسه استاندارد وتحقيقات صنعتي ابران مصوب بهمن ماه٣٧١بعنوان استاندارد ملي ايران منتشرمي¬شود.
    براي حفظ همگامي وهماهنگي با تحولات وپيشرفت هاي ملي وجهاني درزمينه صنايع،علوم وخدمات،استانداردهاي ملي ايران درموقع لزوم وتجديد نظرخواهدشد وهرگونه يشنهادي كه براي اصلاح ياتكميل اين استانداردها ارائه شود،در هنگام تجديد نظردركميسيون فني مربوطه مورد توجه قرارخواهدگرفت بنابراين براي مراجعه به استانداردهاي ملي ايران بايدازآخرين تجديد نظرآنهابهره گيري كرد.
    درتهيه وتدوين اين استاندارد سعي شده است كه ضمن توجه به شرايط ونيازهاي جامعه،درحدامكان بين اين استاندارد و استاندارد ملي كشورهاي صنعتي پيشرفته هماهنگي ايجاد شود. منبع وماخذي كه براي تهيه اين استانداردبه كاررفته به شرح زيراست :

    ISO 4525, 2003: Metallic coating- Electroplated coating of nickel plus chromium onplastics materials

    مقدمه

    پوشش­هايفلزي-آبکاريالکتريکينيکلوکرومرويسطوحموادپليمريپلاستيکي

    روش سنتي آماده سازي پلاستيک ها براي آبکاري شامل الکتروترسيب١لايه مس اسيدي چکش خوارقبل از آبکاري با نيکل وکروم ،جهت برآورده کردن الزامات چرخه حرارتي مي باشد. حذف مس وجايگزين کردن آن با نيکل چکش خوار يک روش جديد جهت تسهيل بازيافت پلاستيک هاي آبکاري شده درپايان عمرمحصول مي باشد. نيکل وکروم به آساني مي تواند از پلاستيک جداشده وبه طور مستقيم درتوليد فولاد زنگ نزن بکاررود درحالي که پوشش هاي توام مس ونيکل وکروم به دليل اثرات مضر مس برروي خواص فولاد به جداسازي وحذف کامل مس نيازدارند. اگرچه روش سنتي هنوزبه طورگسترده بکار مي رود،لکن درحال حاضردراروپاصنايع خودروولوله­هاي ساختماني،نيکل چکش خواررابه دليل منافع حاصل ازبازيافت،جايگزين زيرپوشش هاي مس کرده اند. اين روش هادرتجديد نظراين استانداردمورد توجه قرارگرفته اند. درصورتي که مقاومت چرخه حرارتي يک الزام باشد،اين استاندارد ويژگي هاي پوشش نيکل آبکاري شده وکروم تزئيني برسطح مواد پلاستيکي رابا زيرپوشش مس يانيکل،مجازمي­کند.
    پيشرفته اي جديد درآماده سازي پلاستيک هابراي آبکاري ماننداستفاده ازکاتاليزورهاي پالاديوميوني، حذف ترسيب بدون جريان برق وخورنده هاي کروميک /سولفوريک اسيد،حتيضروري­تراز دستورالعمل هاي لازم جهت فرآيندهاي آبکاري است. آماده سازي مناسب سطح براي دستيابي به کارکرد رضايت بخش پوشش آبکاري شده برروي موادپلاستيکي لازم است.
    درمورد مصنوعات پلاستيکي که با تکنيک هاي ويژه که شامل يک تغييرفازاست (نظير--قالب­گيري) توليد مي شوند ،لازم استفر آيند آبکاري حداقل٢٤ساعت بعدازتوليد صورت گيرد.

    ١هدفودامنهکاربرد

    هدفازتدوينايناستاندارد،تعيينالزاماتپوشش­هايآبکاريشدهتزئينينيکلبهانضمامکروم،در حضورياغيابزيرپوششهاي٤مسبررويموادپليمريپلاستيکيمي­باشد . ايناستاندارداستفادهاز زيرپوششمسيانيکلچکشخوار٥رابرايتامينالزاماتچرخهحرارتيمناسبمجازميکند. ايناستانداردبرايپوششهايموادپلاستيکيکهدرمهندسيبهکارميروند،کاربردندارد.

    ٢مراجعالزامي

    مدارك الزامي زيرحاوي مقرراتي است كه درمتن اين استاندارد به آنهاارجاع داده شده است بدين ترتيب آن مقررات جزئي ازاين استاندارد محسوب مي­شود درمورد مراجع داراي تاريخ چاپ وياتجديد نظر،اصلاحيه ها وتجديدنظرهاي بعدي اين مدارك موردنظرنيست معهذابهتراست كاربران ذينفع اين استاندارد،امكان كاربردآخرين اصلاحيه ها وتجديدنظرهاي مدارك الزامي زيررامورد بررسي قراردهند درمورد مراجع بدون تاريخ چاپ ويا تجديدنظر ،آخرين چاپ وياتجديد نظرآن مدارك ارجاع داده شده موردنظر است .

    استفادهازمراجعزيربرايكاربردايناستانداردالزامياست :

    2-1  ISO 1463:2003 Metallic and oxide coatings- Measurement of coating thickness- Microscopical method

    2-2ISO 2064:1996 Metallic and other inorganic coatings- Definitions and conventions concerning the measurement of thickness

    2-3  ISO 2080:1981 Surface treatment, metallic and other inorganic coatings Vocabulary

    2-4ISO 2177:2003 Metallic coatings-Measurement of coating thickness- Coulometric method by anodic dissolution

    2-5  ISO 2361:1982 Electrodeposited nickel coatings on magnetics and nonmagnetic substrates-Measurement of coating thickness-Magnetic method

    6-2ISO 3497:2000 Metallic coatings- Measurement of coating thickness- X-ray spectrometric methods

    2-7  ISO 3543:2003 Metallic and non-metallic coatings – Measurement of thickness – Beta backscatter method

    2-8ISO 4519:1980 Electrodeposited metallic coatings and related finishes Sampling procedures for inspection by attributes

    2-9ISO 8401:1986 Metallic coatings-Review of methods of measurement of ductility

    2-10ISO 9227:1999 Corrosion tests in artificial atmospheres – Salt spray tests

    2-11ISO 10289:1999 Methods for corrosion testing of metallic and other inorganic coatings on metallic substrates- Rating of test specimens and manufacturedarticles subjected to corrosion tests

    2-12ISO 16348: 2003 Metallic and other inorganic coatings- Definitions and conventions concerning appearance

    2-13ASTM B764-94, Standard Test Method for Simultaneous Thickness and Electrochemical Potential Determination of Individual Layers in MultilayerNickel Deposit (STEP Test)

    ٣اصطلاحاتوتعاريف

    درايناستاندارد،اصطلاحاتو /ياواژه­­هاينوشتهشدهدراستانداردبندهاي2-2، 2-3 و  2-13 مورد استفادهميباشد.

     ٤آگاهي­هايلازمجهتآبکاري

    4-1آگاهي­هاياساسي

    هنگاميکهقطعاتسفارشدادهشدهطبقايناستانداردمليدرمعرضآبکاريقرارمي­گيرند،خريداربايد آگاهيهايزيررابهصورتمکتوب(درقراردادياسفارشخريدياروينقشهمهندسي)ارائهکند.

    4-1-2طرح(بند٦راملاحظهکنيد)

    4-1-2شکلظاهريموردنيازمانندروشني،ماتيارنگيبودن؛همچنيننمونه­ايکهموردتاييدخريدار استبايدتوسطخريدارتهيهشدهوبرايمقايسهطبقبند7-٢مورداستفادهقرارگيرد.

    4-1-3سطوحاصليکهبايددرنقشهقطعاتونمونههايتهيهشدهبهطورمناسب  علامت­گذاري شوند.

    4-1-4قسمت­هاياضافيازسطحاصليکهلازماستضخامتموضعيدرآن­هااعمالشود.

    4-1-5موقعيتسطوحاصليبراياثرمحل­هايتماس،موقعيکهايناثرهااجتنابناپذيرمي­باشند(بند7-2راملاحظهکنيد).

    4-1-6آيازيرپوشش­هايمسيانيکلبايدبرايفراهمکردنالزاماتچرخهحرارتيبکارروند(بندهاي7-3، 7-6 و 7-8)؛

    4-1-7آياآزمون­هايخوردگيبهطورمدامانجاممي­گيرنديابهصورتچرخه­اي(بند 7-7 را ملاحظه کنید)؛

    4-1-8 این که آیا آزمون­های خوردگی و حرارتی (بندهای 7-6 و 7-7) باید بهطور جداگانه روی آزمونه­ها انجام گیرد یا به طور متوالی با استفاده از همان نمونه­ها (به بند 7-8 مراجعه کنید) و این که آیا نمونه­ها باید با روش شبیه­سازی حین آزمون نصب یا جدا شوند (پیوست الف)

    4-1-9همهالزاماتآزمونSTEP(به بند 7-9  مراجعهکنيد)

    4-1-10روش­هاينمونه­برداريوسطحموردقبول (بهبند٨مراجعهکنيد)؛

    4-1-11طرحنوعپلاستيککهبايدآبکاريشود (به بند 7-1 مراجعهکنيد)؛

    4-2آگاهي­هايتکميلي

    آگاهي­هايتکميليزيرممکناستدرموقعمناسبتوسطخريدارارائهشود.

    الف)محدوديت­هايگسترهعيوبمجازسطح،حاصلازقالبگيري (به بند 7-1 مراجعه کنید).

    ب) گسترهعيوبمجازرويسطوحفرعي

    ٥ عددشرايطکاري

    عددشرايطکاريبايدتوسطخريداربرايتعييندرجهحفاظتمورداستفادهقرارگيردکهبستگيبهشدت شرايطيکهيکمحصولدرحينآزمونتحملمي­کندداشتهوبراساسدرجه­بنديزيرمورداستفادهقرار مي­گيرد.

    ٥فوقالعاده سخت
    ٤خيلي سخت
    ٣سخت
    ٢متوسط
    ١ملايم
    شرايط نوعي مورداستفاده که درآنهاعددهاي شرايط کاري مختلف مناسب مي باشند درپيوست ب آورده شده است.
    ٦طرح
    6-1 کليات
    منظورازطرح مشخص کردن نوع وضخامت هاي پوشش هايي است که براي هر شرايطکاري مناسب بوده (جدول١ملاحظه کنيد) وشامل موارد زيراست:
    الف) عبارت "پوشش آبکاري شده" ،شماره اين استاندارد ملي که به دنبال آن يک خط تيره قرارمي گيرد؛
    ب) حروف PL مشخص کننده يک ماده پلاستيکي که به دنبال آن علامت(/) آورده شده است.
    پ) علامت شيميايي Cu برای زیرپوشش مس (با علامت شیمیایی Niبرای زیر پوشش نیکل)، زيرزير پوشش های مس يانيکل فقط زماني بايد حذف شوند که بنابه اظهارخريدارلزومي براي مقاومت چرخه حرارتي وجودنداشته باشد.
    ت) عددمشخص کننده کمينه ضخامت موضعي براي زيرپوشش مس(يانيکل) برحسب ميکرومتر؛
    ث) حرف کوچک مشخص کننده نوعزيرپوشش مس يانيکل ) به بند٦-2 مراجعه کنيد)؛
    ج) علامت شيميايي Ni براي نيکل؛
    چ)عددمشخص کننده کمينه ضخامت موضعي براي پوشش نيکل برحسب ميکرومتر؛
    ح) حرف مشخص کننده نوع پوشش نيکل (به بند 6-3 مراجعه کنید)
    خ) علامت شيميايي Cr براي کروم
    د) حرف ياحروف مشخص کننده نوع وضخامت پوشش يالايه کروم (به بند 6-5 مراجعه کنيد).

    جدول۱- پوششهاي روي مواد پلاستيکي

     
     
    لایه  نوع پوشش نیکل

    ازدیاد طول ویژه

    (درصد)

    مقدار گوگرد

    درصد جزء وزنی

    ضخامت به عنوان درصدی از ضخامت کل نیکل
    دولایه سه لایه
    لايهزيرين(s) <٠/٠٠٥ ٦٠ تا
    لایه میانی (لایه با گوگرد زیاد) - > 15/0 - ١٠
    لايهبالايي(b) - 04/0> و 15/0< 10 تا 40 ٣٠

    ۱. روش آزمونبراياندازهگيريدرصدازديادطولويژه(ياچکش­ خواري)درپيوستپمشخص شده است.

    ٢مقاديرگوگردبراي نشان دادن نوع محلولآبکاري نيک لبه کارمي­رود. هيچ     روش ساد­اي براي اندازه­ گيري مقدار گوگرددرنيکل ترسيب شده روييکقطعه پوشش داده شده وجودندارد.بااين وجود،اندازه­ گيري­هاي دقيق روي کنمونهآزمونکهبهطورويژهتهيهشدهاستممکنمي­باشد (پيوستتراملاحظهکنيد).

    ٣معمولاتشخيصنوعواندازه­گيرينسبتلايه­هاينيکلباآزمون­هايميکروسکوپيقسمتصيقليشدهوخورده شده یک قطعه کهمطابقاستانداردبند 2-1 تهيهشدهباشديابهوسيله STEP ممکنميباشد.

     

     

    عدد شرایط کاری طرح پوشش جزئی برای پوشش های مس و انضمام نیکل و کرم طرح پوشش جزئی برای پوشش های نیکل به انضمام کروم
    5 PL/Cu 15a Ni30d Cr mp(or mc) PL/Ni20dp Ni20d Cr mp(or mc)
    4
    PL/Cu 15a Ni30d Cr r
    PL/Cu 15a Ni25d Cr mp(or mc)
    PL/Ni20dp Ni20d Cr
    PL/Ni20dp Ni20d Cr mp(or mc)
    3
    PL/Cu 15a Ni25d Cr r
    PL/Cu 5a Ni20d Cr mp(or mc)
    PL/Ni20dp Ni15b Cr r
    2
    PL/Cu 15a Ni15b Cr r
    PL/Cu 15a Ni10b Cr mp(or mc)
    PL/Ni20dp Ni10b Cr r
    1 PL/Cu 15a Ni7b Cr r PL/Ni20dp Ni7b Cr r
    6-٢انواع زيرپوشش مس يانيکل
    نوع زيرپوشش مس بايد باعلامت زيرمشخص شود:
    a براي مس چکشخوار ترازکننده سطح الکتروترسيب شده ازمحلول هاي اسيدي.
    نوع زيرپوشش نيکل بايدباعلامت زيرمشخص شود:
    dp براي نيکل ستوني چکشخوارالکتروترسيب شده ازمحلول هاي ويژه پيش آبکاري
    يادآوري نوعني کل لازم براي مقاومت چرخه حرارتي ممکن است به وسيله آبکاري واتزيامحلول نيکل سولفامات عاري ازافزودني هاي آلي يا براقکننده هاوهمچنين ازفرمولاسيون مخصوص که ارايه کنندگان فرآيند آبکاري عرضه می کنند، بدست مي آيد. براي اطلاعات تکميلي پايداري،مراجع ]5-3[ پيوست ها را ملاحظه کنيد.
    6-٣انواع نيکل
    نوع نيکل به کاررفته براي زيرپوشش هاي مسي يانيکلي بايدباعلامت هاي زيرمشخص شود:
    b براي نيکل ترسيبي درشرايط کاملا براق
    s براي نيکل کدريا شبه براق که نبايد به طورمکانيکي صيقلي شده باشد؛
    d براي پوششهاي نيکل دوياسه لايه که،ويژگيهاي آن درجدول٢ارائه شده است.
    6- ٤پوشش هاي دووسه لايه
    ويژگي هاي پوشش­هاي نيکلي دووسه لايه درجدول۲خلاصه شده اند.

    جدول۲- ويژگي هاي پوشش هاي نيکلي۲و۳لايه
    لایه نوع پوشش نیکل
    ازدیاد طول ویژه
    (درصد)
    مقدار گوگرد
    درصد جزء وزنی
    ضخامت به عنوان درصدی از ضخامت کل نیکل
    دولایه سه لایه
    لايه زيرين(s) >٨ <٠/٠٠٥ ٦٠≥ تا
    لایه میانی (لایه با گوگرد زیاد) - > 15/0 -
    ١٠≤
    لايه بالايي(b) - 04/0> و 15/0< 10 تا 40 ٣٠≥
    ۱. روش آزمون براي اندازه گيري درصد ازدياد طول ويژه(ياچکش­خواري)درپيوست مشخص شده است.
    ٢مقاديرگوگرد براي نشان دادن نوع محلول آبکاري نيکل به کارمي رود. هيچ روش ساده اي براي اندازه گيري مقدار گوگرددرنيکلترسيبشدهروييکقطعهپوششدادهشدهوجودندارد.بااينوجود،اندازه­گيري­هايدقيق روي يک نمونه آزمون که به طورويژه تهيه شده است ممکن مي باشد (پيوست تراملاحظه کنيد).
    ٣معمولاتشخيص نوع واندازه گيري نسبت لايه هاي نيکل باآزمون هاي ميکروسکوپي قسمت صيقلي شده وخورده شده یک قطعه که مطابق استانداردبند 2-1 تهيه شده باشديابه وسيله STEP ممکن ميباشد.
    6- ٥انواع وضخامت پوشش کروم
    انواع وضخامت هاي پوشش کروم بايدباعلامت­هاي زيرکه بعدازعلامت شيميايي ،Cr،قرارمي گيردبه شرح زيرمشخص شود.
    r : کروم منظم (متداول) داراي کمينه ضخامت موضعي3/0 میکرومتر؛
    mc –کروم ريزترک –که داراي بيش از ٢٥٠ترک درسانتيمتردرهرجهت باشد ويک شبکه بسته روي تمام سطح اصلي تشکيل دهد وبايک يازروش هاي مشخص شده درپيوست اندازه گيري شودوداراي 3/0 ميکرومترباشد. دربعضي فرآيندها ممکن است ضخامت بزرگ ترکروم (حدود 8/0 میکرومتر) براي به دست آوردن الگويترکل ازباشد،دراين حالت،کمينه ضخامت موضعي بايددرپوشش به شکل(8/0) Cr mc نشان داده شود.
    mp کروم متخلخل با منافذکمينه١٠٠٠٠درسانتيمترمربع زماني که بايک ياز روش هاي مشخص شده درپيوست ثتعيين مي شودوداراي کمينه ضخامت موضعي 3/0 ميکرومترمي­باشد. تخلخل­هابايدباچشم غيرمسلح يابينايي اصلاح شده،قابل رويت باشد.
    يادآوري١– کروم متخلخل اغلب باترسيبکرومروييک لايه نيکل نازک ويژه که حاوي ذرات نارساناي خنثي می­باشد، حاصل می­شود. لایه نیکل مخصوص روی نیکل نوعd يا b اعمال مي شود.
    یادآوری 2- درحالتي که کروم ازنوع ريزترک (mc) یا ريزسوراخ (mp) باشد، ممکن است پسازيک دوره کارکرد جلاي پوشش کاهش يابد. که براي بعضي کاربردها مناسب نيست. اين تمايل باافزايش کمينه ضخامت پوشش کروم تا٥/0 ميکرومتردرهرحالتي که کروم ريزسوراخ (mp) یا ریز ترک دار (mc) درجدول١مشخص شده است کاهش يابد.
    6-6 مثاليازشناسه
    پوشش آبکاري شده روي پايه اي پلاستيکي ( PL) داراي کمينه ضخامت١٥ميکرومترمس اسيدي براق(Cu15a) و کمينه١٠ميکرومترنيکل براق ( Ni10b) به انضمام کمینه 3/0 میکرومتر کروم ریز ترک یا ریز سوراخ [Cr mp (mc)] بايدبه طريق زيرمشخص شود.
    پوشش آبکاري شده(يا PL/Cu 15a Ni 10b Cr mp (mc
    پوشش آبکاري روي پايه پلاستيکي (PL) داراي ضخامت کمينه٢٠ميکرومترنيکل چکش­خوار (Ni 20 dp) وکمينه٢٠ميکرومترنيکل٢لايه (Ni20d )به انضمام کمينه 3/0 ميکرومترکروم ريزتخلخل ((Cr mp بايدبه شرح زيرمشخص شود.
    پوشش آبکاري PL/Ni20d Cr mp
    براي مقاصد سفارشي علاوه برويژگي هاي محصول جملات واضح درموردسايرويژگي هاي لازم جهت کارکردمحصول ويژه باشد. (بند٤راملاحظه کنيد).
    ٧الزامات
    7-١زيرآيند
    موادپلاستيکي بايدقابليت آبکاري داشته باشند وبايدطوري فرموله شده باشندکه پوشش هاي فلزي توانايي سازگاري بااين استاندارد ملي براي زماني که پوشش هابه طورصحيح به کارمي روند (به بند مراجعه کنيد) داشته باشند.
    عيوب درسطح پلاستيک هاي قالب گيري شده نظيرساچمه اي شدن،اثرات بيرون راني،پليسه،اثرات راهگاه،خطوط جدايش،بازشدگي وسايرموارد مي تواند تاثيرنامطلوب برروي شکل ظاهري ونحوه پوشش دهي روي مواد پلاستيکي داشته باشد. بنابراين ازمسئوليت آبکاري کننده درموردعيوب پوشش حاصل از به کاربردن پلاستيک هاي قالبگيري شده چشم پوشي مي شود،مگراينکه آبکاري کننده قالبگير هم باشد. همچنين بهتراست ويژگي هاي پوشش قطعات آبکاري،شامل محدوديت هاي مناسبي درميزان رواداري سطح معيوب حاصل ازقالبگيري باشد (به بند4-2 الف مراجعه کنيد).
    7-2 شکل ظاهري
    روي سطح اصلي نبايدعيوب قابل رويت واضح نظيرتاول زدگي،حفره ها،ناهمواري،ترک­ها،محل هاي آبکاري نشده،زنگزدگي يابيرنگ شدگي وجودداشته باشد. گستره عيوب که ممکن است روي سطح فرعي موجودباشدبايدتوسطخريدارمشخص گردد. هرجاکه نشانه هاي تماس روي سطوح اصلي غيرقابل اجتناب باشند،موقعيت آن بايد توسطخريدارمشخص گردد. شکل ظاهري بايديکنواخت وداراي رنگت وافق شده باشد.نمونه هاي تاييدشده دست سازبايد براي مقايسه مورداستفاده قرارگيرد (به بند۴-1 ب) واستانداردبند 2-12 مراجعه کنید.
    7-٣ضخامت زيرپوشش مس يانيکل
    کمينه ضخامت موضعي زيرپوشش مس بايد١٥ميکرومتروکمينه ضخامت موضعي زيرپوشش نيکل بايد٢ ميکرومترباشد (به بند٤-1 ج و جدول ١مراجعه کنيد).
    7- ٤ضخامت موضعي
    ضخامت يک پوشش مشخص شده طرح بايدکمينه ضخامت موضعي باشد. کمينه ضخامت موضعي پوشش الکتروترسيبي بايددرهرنقطه ازسطح اصلي که مي تواند باساچمه اي به قطر٢٠ميليمترتماس حاصل کند،اندازه گيري شود .ضخامت پوشش هاي الکتروترسيبي بايدبايک يازروش هاي داده شده در پيوست ج اندازه گيري شود.
    7- ٥چکش خواري
    کمينه مقدارچکشخواري براي مس،نيکل dp ونيکل شبه براق موقعي که باروش داده شده درپيوست پ آزمون مي شود،بايد٨ درصدباشد. درميان سطح محدب نمونه هاي آزمون شده هيچ ترکي نبايد موجود باشد. ترک هاي لبه کوچک نبايد منجربه عيب شود.
    7- ٦چرخه حرارتي
    آزمون چرخه حرارتي،براي ارزيابي ميزان چسبندگي مي باشدوتاثيرفرآيندآماده کردن پلاستيک براي آبکاري رانشان مي دهد. نوسانات زياد دما به هنگام اننخاب عددشرايط کاري والزامات چرخه حرارتي بايددرنظرگرفته شود. محدوده هاي مناسب دما براي هرعددشرايط کاري درجدول الف - ١آورده شده است.
    پس ازسه چرخه آزمون چرخه حرارتي مشخص شده دربندالف - ٣،قطعه هاي پوشش داده شده نبايد هيچ گونه عيوب قابل رويت باچشم غير مسلحيا ديداصلاح شده نظيرترک، تاول زدگي،حفره،فرورفتگي يا کج شدگي ازخودنشان دهند.
    يادآوري استفاده ازآزمون چرخه حرارتي نيازبه آزمون چسبندگي جداگانه راحذف مي کند.
    7- ٧آزمون خوردگي تسريع شده
    قطعات پوشش داده شده بايدباآزمون خوردگي CASS که دراستانداردبند 2-10 مشخص شده است، حداقل٢٤ساعت پس ازآبکاري، وبه مدتي که درجدول چ - ١بيان شده است درعددشرايط کاري ويژه موردآزمون قرارگيرد.
    يادآوري مدت زمان آزمون خوردگي که درجدول چ - ١نشان داده شده است وسيله اي براي کنترل پيوستگي وکيفيت پوشش هاست والزام ارابطه اي بامدت عمري اکارکردقطعه تکميل شده درعملکردواقعيت ندارد.
    زمان اشاره شده درجدول چ - ۱يابايد مداوم باشد وياشامل دوره زماني مناسب۸يا۱۶ساعته با دوره هاي استراحت بين۱تا۱۶ساعت طبق توافق خريداروآبکارباشد.
    درجه بندي حفاظتي بايدطبق استانداردبند٢-11 براي هريک ازقطعات آزمون شده نسبت داده شوند به طوري که ميزان جلوگيري پوشش نيکل به انضمام کروم ازخوردگي زيرپوشش مس ونيکل ونمايان شدن زيرآينده اي پلاستيکي باشد. ممکن است درجه بندي تکرقمي منحصرابرپايه وضع ظاهري قسمت هاپس ازآزمون خوردگي تعيين شود. براي پيرويازاين استانداردملي،درجه بندي ظاهري نبايدکمتراز٨ساعت پس ازآزمون خوردگي باشد.
    يادآوري- تخريب پوشش براي آزمون برخي پوشش هاقابل انتظاراست.
    7- ٨چرخه حرارتي ترکيبي وآزمون خوردگي تسريع شده
    ممکن است آزمون خوردگی با آزمون چرخه حرارتی برای اجزایی که با الزامات عدد شرایط کاری 5، 4 و 3 آبکاری می شوند ترکیب شود. برای قطعات آبکاری شده با عدد شرایط کاری 5 و 4 سه چرخه لازم است و برای آنهایی که با عدد شرایط کاری 3 آبکاری می­شوند دو چرخه لازم می­باشد.
    عیوب قطعات پوشش داده شده پس از هر چرخه، از چرخه ترکیبی حرارتی با چرخه خوردگی که مطابق پیوست چ آزمون شده­اند باید بررسی شوند.
    يادآوري-استفاده ازچرخه حرارتي ترکيبي وآزمون خوردگي،جايگزين آزمون هاي جداگانه تعريف شده دربند7-6 و 7-7 مي شوند.
    7-9 الزامات آزمونSTEP
    درصورتي که توسطخريدارمشخص شود،اختلاف پتانسيل الکترود بين لايه هاي مجزاي نيکل بايدبراي پوشش هاي چند لايه بروش آزمون STEP که دراستانداردبند 2-13 توضيح داده شده است،اندازه گيري شود. درپوشش هاي نيکل سه لايه،اختلاف پتانسيل STEP بين لايه نيکل خيلي فعال ويژه ولايه نيکل براق درمحدوده۱۵الي۳۵ميلي ولت است ولايه خيلي فعال هميشه فعالتر(آندي) ازلايه نيکل براق است. اختلاف پتانسيل STEP بين لايه نيکل نازک،بلافاصله زيرکروم (به عنوان مثال شامل ريزتخلخل ياريزترک دارشدن) ولايه نيکل براق۵تا۳۰ميلي ولت بوده ولايه نيکل براق هميشه فعالتر(آندي)ازلايه نيکل نازک بکاررفته قبلازکروماست.
    يادآوري- هرچندکه مقادير جهاني STEP تصويب نشده اندبرخي توافق هادرمحدوده خواسته شده وجوددارد. براي مثال،اختلاف پتانسيل STEP بين لايه نيکل شبه براق وبراق درمحدوده١٠٠تا٢٠٠ميلي ولت مي باشد ولايه نيکل شبه براق بهترازلايه نيکل براق کاتدي است.
    ٨نمونه برداري
    روش نمونه برداري بايدازروش داده شده دراستاندارد2-8انتخاب شود. سطوح قابل قبول بايدتوسط خريدارمشخص شوند (به بند 4-1- خ مراجعه کنید).
    ٩روش هاي آزمون
    به استثناي روش هاي داده شده درپيوست ث وپيوست ج،تمام روش هاي آزمون نبايد زودتراز۲۴ساعت پس ازآبکاري انجام گيرند.

    پيوست الف
    آزمون چرخه حرارتي
    (الزامي)
    الف. ١ دستگاه ها
    دستگاه بايدشامل محفظه عايقگرمايش وسرمايش هواي جاري باقدرت کافي براي تامين وکنترل دماي ازپيش تنظيم شده باشد.
    يادآوري-دومحفظه مي تواندجداسازي شده يابه نحوي ساخته شودکه متشکل ازيک محفظه باشد.
    کنترل کننده وثبت کننده مورداستفاده درکنترل محفظه کاليبراسيون وثبت بايدبادقت١± درجه سلسيوس دماي تنظيم شده راداشته باشد. تمام نقاط موجوددرمنطقه کاري محفظه آزمون بايددرمحدوده٣± درجه سلسيوس دماي تنظيم شده باقي بماند. جريان هواجهت حصول سرعت يکنواختي گرمايش وسرمايش بايد درطي آزمون درتمام قسمت هاکنترل شود.
    الف. ٢ فاصله زماني پس ازآبکاري
    فاصله زماني بين تکميل عمليات آبکاري وآزمون چرخه حرارتي برروي نتايج تاثيرمي گذارد. اين زمان بايد 2± ٢٤ساعت باشد.
    الف. ٣ روش اجراي آزمون
    ممکن است قطعات به صورت نصب نشده ياشده که باروش شبيه سازي که توسطخريدارمشخص شده است،درمحفظه قرارگيرد. محفظه باقطعاتي که بايدآزمون شوند،پرمي شود. جايگيري قطعات دردرون محفظه،باذکرشماره واندازه قطعات ثبت مي شود. محدوده دماي چرخه حرارتي بايدمطابق باعددشرايط کاري مشخص شده ازجدول الف. ۱انتخاب شود.
    يک چرخه حرارتي کامل بايدشامل قرارگرفتن قطعه هادراتاقک بادماي اتاق(5± 20درجه سلسیوس) و گرم کردن اتاقک تاآخرين حد،ياقراردادن قطعه هابه طورمستقيم درداخل اتاقک درحددماي نهايي و اجراي مرحله الف تا ت باشد.
    الف) قطعه هارابه مدتي ک ساعت دربالاترين دماقراردهيد.
    ب)دماي قطعه هارابه دماي٣±20 درجه سلسيوس برساني دودر این دما به مدت یک ساعت (این کار معمولا با خارج کردن قطعات از اتاقک انجام می­گیرد) نگهداری کنید.
    پ)قطعه هابه مدتي کساعت درپايين ترين دماقراردهيد.
    ت) دماي قطعه هارابه دماي٣±٢٠درجه سلسيوس برسانيدوآنهارابه مدت٣٠دقيقه دراين دما نگهداري کنيد.

    جدول الف. ١– محدوده دمايي چرخه حرارتي
    عدد شرایط کاری محدوده دما(درجه سلسیوس)
    بالا پایین
    5 85 40-
    4 80 40-
    3 80 30-
    2 75 30-
    1 60 30-

    پيوست ب
    مثالهايي ازشرايط مناسب براي عددشرايط کاري مختلف
    (اطلاعاتي)
    ب. ١عددشرايط کاري٥
    فضاي بيرون درشرايط بسياربسيارسخت براي مدت زمان طولاني(بيش از۵سال)براي پوشش هاي تزئيني موردنيازاست.
    ب. ٢عددشرايط کاري٤
    فضاي بيرون درشرايط بسيارسخت
    ب. ٣عددشرايط موردکاري٣
    شرايط بيرون،جايي که گاهگاهي به وسيله باران ياشبنم مرطوب مي شود.
    ب. ٤عددشرايط کاري٢
    شرايط داخل،جايي که احتمال تراکم وجوددارد.
    ب. ٥عددشرايط کاري١
    شرايط داخل دراتمسفرگرم وخشک

    جدولالف١– محدودهدماييچرخهحرارتي

     

    عدد شرایط کاری محدوده دما(درجه سلسیوس)
    بالا پایین
    5 85 40-
    4 80 40-
    3 80 30-
    2 75 30-
    1 60 30-


    پيوست پ
    آزمون چکش خواري

    (الزامي)

     

    پ. ١آماده کردن قطعه آزمون

    قطعه آزمون آبکاري شده به طول١٥٠ميلي­متر،عرض١٠وضخامت١ميلي متررابه روش زيرتهيه کنيد.
    صفحه برنجي نرم راکه درازاوپهناي آن درحدود٥٠ميليمتربيشترازقطعه آزمون نهايي باشد صيقلي کنيد. يک طرف صفحه رابا لايه اي ازنيکل(ويامس) به ضخامت٢٥ميکرومتردرهمان شرايط ودر همان حمام که قطعات مربوطه آبکاري مي شوند،بپوشانيد.
    قطعه مورد آزمون راازصفحه آبکاري شده بوسيله گيوتين ببريد. لبه هاي بلند قطعه آزمون راکمينه درطرفي که آبکاري شده است بادقت سوهانکاري کنيد.
    پ. ٢روشکار
    قطعه آزمون آبکاري شده رابافشارثابتي روي تيغه اي که قطرانحناءسرآن5/11 ميليمتراست ازدوطرف خم کنيدتا دوانتهاي قطعه آزمون بهحالت موازي بايکديگرقرارگيرد. اطمينان حاصل کنيدکه قطعه آزمون درطول مدت خم کردن باتيغه درتماس باشد.
    پ. ٣ارزيابي
    چنانچه درسطح محدب پوشش قطعه هاي آزمون هيچگونه ترکي وجودنداشته باشد،درصدازديادطول پوشش بزرگتراز۸مي باشد که ازفرمول زيرمحاسبه مي گردد:
    که درآن:
    E ازديادطول برحسب درصد؛
    T ضخامت کل فلزپايه و رسوب برحسب ميليمتر
    D قطرتيغه برحسب ميليمتراست.
    براي محاسبه E بايدواحدهايي کساني براي T و D مورداستفاده قرارگيرد.
    براي مقايسه،پوشش وضخامت کل قطعه هاي آزمون بايديک سان باشد.
    اين روش يک روش مطابق باروش تعريف شده دراستانداردبند٢-٩است.
    پيوست ت
    اندازه گيري مقدارگوگرددرنيکل الکتروترسيب شده
    (الزامي)
    ت. ١ اندازه گيري با روش احتراق وحجم سنجي محلوليدات
    مقدارگوگرد موجود درنيکل الکتروترسيب شده بايددرصورت لزوم به وسيله احتراق آزمايه نيکل در حضوراکسيژن دريک کوره القايي اندازه گيري شود. دي اکسيدگوگرد حاصله توسط محلول اسيدي شده پتاسي ميديد /نشاسته جذب مي شود. سپس بامحلول پتاسي ميداتکه به طورتازه نسبت به فولاد بامحتواي معلوم گوگرد براي جبران تغيير روزانه دربازيابي گوگرد دي اکسيد استاندارد شده است تيترمي شود.
    اين روش براي نيکل الکتروترسيب شده حاوي گوگرد بيان مي شود،درمحدوده۰۰۵/0 درصدتا۵ / 0 جزءوزني کاربرددارد.
    يادآوري- دستگاه­هاي تجاري دردسترس مي باشندکه بااستفاده ازآشکارسازي زيرقرمزوهدايت حرارتي مقدار دي اکسيدگوگرد حاصل ازاحتراق رااندازه گيري مي کنندوبااستفاده ازکامپيوترمقدارگوگرد رامستقيما نشان مي دهند.
    ت. ٢ اندازه گيري بااستفاده ازتشک يل سولفيد وحجم سنجي يدات
    مقدارگوگرددرنيکل الکتروترسيب شده بايدبااستفاده ازتبديل گوگردموجوددرنيکل به هيدروژن سولفيد دراثرواکنش با هيدروکلريدريک اسيد حاويه گزاکلروپلاتينيک اسيدمحلول،به عنوان تسريع کننده انحلال اندازه گيري شود. هيدروژن سولفيدتشکيل شده باروي سولفات آمونياک يواکنش مي دهد. روي سولفيد تشکيل شده بامحلول پتاسيم يدات حجمي استاندارد،تيترمي شود. نتايج براساس پتاسيم يدات به عنوان استاندارد اوليه بيان ميشوند.
    پيوست ث
    تعيين ترک وتخلخل درپوشش هاي کروم
    (الزامي)
    ث. ١کليات
    معمولاريزترک هابه وسيله بررسي هاي ميکروسکوپي مستقي بدون آماده سازي قابل تشخيص هستند. با وجوداين،روش ترسيب مس(به بند ث . ٣مراجعه کنيد) به عنوان وسيله اي براي آشکارکردن ترک هادر بررسي هاتوصيه مي شودوبراي آشکارکردن ريزتخلخل هاضروري است.
    ث. ٢بررسي ميکروسکوپي براي تعيين ترک هابدون آماده سازي
    سطح مورد نظررابراي تشخيص ترک ها درزيرنورمنعکس شده به وسيله يک ميکروسکوپ نوري با بزرگنمايي مناسب بررسي کنيد. ازريزسنج چشمي ياوسيله مشابه يبراي تعيين فاصله اي که ترک ها شمارش مي شونداستفاده کنيد. براي اندازه گيري طولي راانتخاب کنيدکه کمينه٤٠ترک شمارش شوند.
    ث. ٣روش ترسيب مس براي تعيين ترک هاوتخلخل ها (آزمون مس سولفات)
    ث. ٣,١اساس کار
    الکتروترسيبم سازي ک محلول اسيدي مس سولفات باچگالي جريان کمياولتاژ پايين فقط درروي لايه زيرين نيکل که ازطري قترک ها،تخلخل­هاوسايرناپيوستگي­هاکه درمعرض محلول قرارگرفته است اتفاق مي افتد. اين روش ممکن است به عنوان يک روش سريع براي بررسي چشمي يکنواختي ترک هايا تخلخل هايابراي شمارش آنهابه کاررود. درحالت اخيربايد ازيک ميکروسکوپ استفاده شود.
    ث. ٣.٢روش کار
    بهترين موقع استفاده ازاين آزمون بلافاصله پس ازاتمام عمل آبکاري است. چنانچه هرگونه تاخيري روي دهد،آزمون هراقبل ازآزمون چربي زدايي کنيد. ازچربي زدايي الکتروليتي خودداري کنيد. آزمون هرابه عنوان کاتد به مدتي ک دقيقه درداخل حمامي که حاوي٢٠٠گرم درليترمس سولفات٥آبه و٢٠گرم درليتر سولفوریک اسید (سولفوریک اسید با چگالی 84/1 گرم در لیتر) با دمای 5 ±20 درجه سلسيوس نگهداريد و با جریان 30 آمپر بر متر مربع پوشش دهید.
    لازم است آزمون هوآند قبل ازآن که درمحلول آبکاري غوطه ورشوند به جريان برق متصل شوند.
    درمواردي که آزمون چندروزپس ازآبکاري کروم انجام مي شود،براي کمک به ظهورترک هاوتخلخل ها، آزمون هرادرمحلول١٠تا٢٠گرم درليترنيتريک اسيد (باچگالي نسبي٤/1 گرم برليتر) به مدت٤دقيقه دردماي٦٥درجه سلسيوس قبل ازپوشش دادن مس غوطه ورکنيد .اندازه گيري رابراي طولي انجام دهيد که درآن کمينه٤٠ترکيا کمينه٢٠٠تخلخل شمارش شده باشد.
    پيوست ج
    روش هاي آزمون تعيين ضخامت
    (الزامي)
    ج. ١روش هاي مخرب
    ج. ١,١روش ميکروسکوپي
    ازروش مشخص شده دراستانداردبند۲-۱استفاده کنيد،درصورت لزوم ازمحلول خورنده نيتريک اسيد/ استيک اسيد گلاس يالکه دراين استاندارد مشخص شده است يااسيدي که درپوشش هاي مس به انضمام نيکل به کارمي روداستفاده کنيد (يک قسمت محلول نيتريک اسيد باچگالي۴/1 گرم درليتروپنج قسمت استيک اسيد گلاسيال).
    يادآوري- استفاده ازخورنده هاتشخيص واندازه گيري ضخامت لايه هاي مختلف در پوشش هاي دووسه لايه رامقدور مي سازد.
    ج. ١.٢روش هاي کولومتري
    روش هاي کولومتري اشاره شده دراستانداردبند۲-۴ممکن است براي اندازه گيري ضخامت پوشش هاي کروم،ضخامت کلي نيکل وضخامت مس درهرنقطه ازسطح اصلي که بتواند باگلوله اي به قطر۲۰ ميليمترتماس حاصل کندمورداستفاده قرارمي گيرد. ممکن است کمينه ضخامت موضعي موردنيازبراي قسمت هاي اضافي سطح اصلي توسط خريدارمشخص شود.
    ج. ٢روش هاي غيرمخرب
    ج. ٢.١روش مغناطيسي(فقط براي پوششهاي نيکل کاربرددارد)
    ازروشمشخص شده دراستانداردبند۲- ۵استفاده کنيد.
    يادآوري- اين روش به تغييرات نفوذ پذيري پوشش هاحساس است.
    ج. ٢. 2 روش اشعه برگشتيβ(فقطدرصورت عدم وجودزيرپوشش هاي مس کاربرددارد)
    ازروش مشخص شده دراستانداردبند٢- 7 استفاده کنيد.
    يادآوري- اين روش ضخامت کلي پوشش شامل زيرپوشش مس را-درصورتوجود-اندازه مي گيرد .بااين وجود ضخامت اين زيرپوشش مي تواندبااستفاده ازاين روش وتلفيق آن بااستانداردبند٢- 4 براي پوشش هاي نيکل وکروم ياتلفيق آن با روش مشخص شده دراستانداردبند٢- 5 براي پوشش هاي نيکل،ازپوشش بيروني ترتشخيص داده شود.
    ج. ٢.٣روش طيف سنجي بااشعهX
    ازروش مشخص شده دراستانداردبند٢-٦استفاده کنيد.
    ج. ٣گزارش آزمون
    گزارش آزمون بايدشامل آگاهي هاي زيرباشد:
    الف)روش آزمون مورداستفاده دراندازه گيري ضخامت،شامل اشاره به اين استانداردملي وپيوست ب.
    ب) شرايط ويژه آزمون
    پ)خلاصه اي ازنتايج آزمون ضخامت.
    ت)نام ومشخصات آزمون کننده.
    ث)تاريخ آزمون.
    پيوست چ
    تلفيق چرخه حرارتي وآزمون خوردگي
    (الزامي)
    چرخه اي ازآزمون حرارتي وآزمون خوردگي شامل مراحل الف تا پ است:
    الف) قطعه پوشش داده شده بايددرمعرض يک چرخه١٦ساعته مطابق با روش اجرايي ذکرشده در استانداردبند٢-10 قرارگيرد (آزمون.(SCAS
    ب) قطعات بايد فقطبعدازهرچرخه آزمون CASS با آب يون زدايي شده،شستشوداده شوند.
    پ) سپس قطعات آبکاري شده بايدتحت چرخه حرارتي مطابق با روش ذکرشده دربند الف. ٢وبا استفاده ازمحدوده دمايي داده شده درجدول الف. ١موردآزمون قرارگيرند.
    یادآوري درصورت نيازبراي عددچرخه حرارتي بند 7-6 وبراي عددچرخه ترکيبي آزمون هاي حرارتي وخوردگي بند٧- ٨ را ملاحظه کنيد.

    جدول چ. ١- مدت زمان آزمون خوردگي مناسب براي عددشرايط کاري
    عددشرايط کاري مدت زمان آزمون CASS(ساعت)
    5
    4
    3
    2
    1
    48
    32
    16
    8
    الف
    الف-باوجودي که هيچ مدت زمان آزموني براي عددشرايط کاري١داده نشده است،چنين پوشش هايي ممکن است تحت آزمون پاشش استيک اسيد نمک مطابق بااستاندارد٢ – 10 قرارگيرند.مدت زمان آزمون توافقي بوده ونبايد بيش از٨ساعت باشد.

     

    عددشرايطکاري مدتزمانآزمون CASS(ساعت)

    5

    4

    3

    2

    1

    48

    32

    16

    8

    الف

    الف-باوجوديکههيچمدتزمانآزمونيبرايعددشرايطکاري١دادهنشدهاست،چنين پوشش­هاييممکناست تحتآزمونپاششاستيکاسيد- نمکمطابقبااستاندارد٢ – 10 قرارگيرند.مدتزمانآزمونتوافقيبودهونبايدبيش از٨ساعتباشد.

    پيوست ح
    مرجع شناسي
    (اطلاعاتي)


    [1] ISO 1456, Metallic coatings - Electrodeposited coatings of nickel plus chromium and of copper plus nickel plus chromium.
    [2] ISO 2859-0, Sampling procedures for inspection by attributes — Part 0:
    introduction to the ISO 2859 attribute sampling system.
    [3] MÖBIUS, A. and TOLLS, E., Plating on Plastic — New Developments in the
    Field of Chemistry, Trans. IMF, 1999, 77 (1), B9.
    [4] HURLEY, J. L. and CHART, J. E., Dependence of Thermal Cycle Response of
    Plated Plastic on the Mechanical Properties of the Electroplate, Plating, 62, 127, 1975.
    [5] DI BARI, G. A., Decorative Electrodeposited Nickel-Chromium Coatings —
    Corrosion Performance on Steel, Zinc, Plastics and Aluminium, Metal Finishing, June
    1977.
    [6] Annual Book of ASTM Standards 2002, ASTM International, West Conshohocken
    PA, p. 489.
    ICS: 25.220.40

  • پوشش الکترولس نیکل بور

     آبکاری پوشش نیکل‌-بور الکترولس و بررسی خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی آن پس از آبکاری و عملیات حرارتی
     

    چکیده

    در تحقیق حاضر اثر غلظت عامل احیاکننده (یون بوروهیدرید) در حین آبکاری بر روی خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی پوشش نیکل-بور الکترولس بر روی زیرلایه فولادی قبل از عملیات حرارتی پوشش و بعد از آن مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی خواص فیزیکی پوشش Ni-Bالکترولس پوشش‌های اعمال‌شده بر روی فولاد از سطح و از مقطع مورد متالوگرافی قرار گرفتند. بررسی‌های متالوگرافی نشان‌دهنده درشت‌شدن ساختار کلوخه‌ای سطح و نیز افزایش ضخامت پوشش به دنبال افزایش درصد عامل احیاکننده در حمام آبکاری بودند. برای بررسی اثر عملیات حرارتی بر روی  تبلور پوشش نیکل-بور الکترولس با درنظر گرفتن یکی از غلظت‌های عامل احیاکننده، آنالیز پراش اشعه X روی دو مورد از نمونه‌ها که یکی در شرایط قبل از عملیات حرارتی و دیگری در وضعیت بعد از عملیات حرارتی قرار داشت به‌ عمل آمد. همچنین به منظور شناسایی عناصر حاضر در پوشش از دو مقطع همان دو پوششی که مورد آنالیز XRD قرار گرفته‌بودند آنالیز EDS به عمل آمد. بر اساس این آنالیز حضور عناصر نیکل، بور، آهن و سرب در این پوشش‌ها به اثبات رسید. جهت بررسی خواص مکانیکی، پوشش‌ها مورد آزمون میکروسختی قرار گرفتند. نتایج آزمون میکروسختی نشان‌داد که میکروسختی پوشش Ni-B الکترولس بعد از عملیات حرارتی بیشتر از میکروسختی این پوشش قبل از عملیات حرارتی است. در مورد پوشش‌های صرفا آبکاری‌شده افزایش غلظت سدیم بوروهیدرید حمام آبکاری منجر به کاهش میکروسختی گردیده است اما در مورد نمونه‌های عملیات حرارتی شده این روال برعکس می‌باشد یعنی افزایش غلظت عامل احیاکننده در حین آبکاری منجر به افزایش میکروسختی در شرایط پس از عملیات حرارتی می‌گردد. در نهایت برای بررسی خواص شیمیایی پوشش نیکل-بور الکترولس، آزمون پتانسیل مدار باز به عمل آمد. اثر غلظت عامل احیاکننده در حین آبکاری بر روی پتانسیل مدار باز پوشش در زمان‌های مختلف بسیار پیچیده بود و نیاز هرچه بیشتر به آزمون‌های XRD، EDS و XPS را برای دستیابی به تحلیلی درست در این خصوص را مستلزم می‌شد که در مطالعه حاضر استفاده از این ابزارها میسر نگردید.

     

    کلید واژه: پوشش نیکل-بور الکترولس، آبکاری الکترولس، عملیات حرارتی پوشش، سختی، مقاومت به‌خوردگی

     
    فهرست مطالب

    فصل اول: مقدمه

    فصل دوم: مروری بر منابع

    2-1-معرفی آبکاری الکترولس نیکل-بور

    2-1-1- آشنایی با آبکاری الکترولس

    2-1-2- آبکاری الکترولس نیکل

    2-1-3- اجزای حمام آبکاری نیکل-بور الکترولس

    2-2- مکانیزم تشکیل رسوب Ni-B الکترولس

    2-3- تبلور پوشش Ni-B الکترولس طی عملیات حرارتی

    2-4- ویژگی‌های پوشش‌ Ni-B الکترولس

    2-4-1- ویژگی‌های فیزیکی

    2-4-2- ویژگی‌های شیمیایی   

    2-4-3- خواص مکانیکی و خواص مرتبط با تریبولوژی پوشش Ni-B الکترولس

    2-4-4- خاصیت اتصال‌دهی پوشش‌ Ni-B الکترولس

    2-5- عوامل مؤثر بر آبکاری نیکل-بور الکترولس   

    2-5-1- اثر غلظت منبع نیکل

    2-5-2- اثر غلظت عامل احیاکننده   

    2-5-3- اثر غلظت عوامل کمپلکس‌ساز   

    2-5-4- اثر غلظت عوامل پایدارکننده    

    2-5-5- اثر دما   

    2-5-6- اثر عملیات حرارتی و دمای آن

    2-5-7- اثر بازیابی یا شارژ مجدد حمام     

    2-5-8- اثر انجام عملیات ترموشیمیایی

    2-5-9- اثر کامپوزیتی نمودن پوشش Ni-B

    2-6- آبکاری زیرلایه‌های مختلف  

    2-6-1- فولاد    

    2-6-2- آلومینیم  

    2-6-3- منیزیم   

    2-6-4- مس     

    2-6-5- تیتانیم   

    2-6-6- مواد پلیمری   

    2-6-7- فیبرهای کربنی   

    2-6-8- n-سیلیکون

    2-7- افزودن سایر اتم‌ها به پوشش Ni-B

    2-7-1-  پوشش Ni-Co-B

    2-7-2-  پوشش Ni-Cu-B

     

     

    در سال 1844 ورتز[1] پی‌برد که فلز نیکل می‌تواند از محلول آبی حاوی نمک آن به وسیله احیا شدن توسط هیپوفسفیت رسوب ‌کند.  با این حال رسوب نیکل به‌دست‌آمده در آن موقع به‌‌صورت پودر بود. اختراع فناوری نیکل الکترولس که امروزه مستعمل است در سال 1946 در پی دو سال کارِ برنر[2] و ریدل[3] اختراع‌گردید.

    کاربرد پوشش‌های نیکل الکترولس را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

    1-      هادی‌سازی مواد نارسانا با اعمال پوشش نیکل الکترولس بر رو‌ی آن‌ها

    2-      افزایش سختی و مقاومت به سایش زیرلایه‌های نرم و ضعیف در برابر سایش

    3-      محافظت زیرلایه‌های فعال در برابر خوردگی

    4-      قابلیت جایگزینی به جای  فرایند کروم سخت با ارائه مقاومت به خوردگی، مقاومت به سایش، عدم ایجاد آلودگی زیست‌محیطی و قابلیت پوشش‌دهی اشکال پیچیده

    5-      بهبود لحیم‌کاری برخی از زیرلایه‌ها.

    آبکاری پوشش نیکل-بور الکترولس فرایندی است که در آن از ترکیبات حاوی بور به عنوان عامل احیاکننده در حمام آبکاری استفاده شده و ترکیب شیمیایی پوشش آن علاوه بر نیکل، مقداری بور دارد. ‌پوشش‌هایی که در آبکاری آن‌ها از NaBH4 استفاده‌شده‌است خواص سایشی و سختی بالاتری را ارائه می‌دهند.

    نسل‌های مختلفی از پوشش‌های نیکل-بور الکترولس با استفاده از پایدارکننده و کاتالیزورهای مختلف ایجاد شده‌اند. در سال 1970 مک‌کوماس[4]  اولین فرایند تولید مقیاس‌پذیر، تکرارپذیر و قابل انتقال پوشش نیکل الکترولس که حاوی wt% 6-5 بور بود را ایجاد نمود. با این حال این فرایند به علت استفاده از پایدارکننده‌های بسیار سمی، فقدان در چگالی فضایی، وجود ترک‌هایی در بین دانه‌های ستونی پوشش و در معرض قرار گرفتن سطح ماده زیرلایه، کمبود مقاومت به سایش و خوردگی و ناکارآمدی و ناسازگاری برای تولید انبوه نیازمند بهبود بود.

     آخرین نسل پوشش Ni-B الکترولس، نسل پنجم این پوشش‌ها است که تحت عنوان تجاری اولتراسم[5] شناخته‌می‌شود. در نسل پنجم پوشش Ni-B الکترولس؛ اولتراسم، ضمن رفع مشکلات فوق قابلیت‌هایی مانند پیوند قوی با انواع زیرلایه‌ها همچون فولاد کربنی،فولاد زنگ‌نزن، چدن، آلیاژهای آلومینیم، منیزیم، مس، ایجاد عملکرد شبه‌‌چکش‌خوار، قابلیت هم‌رسوبی با ذرات کاربردی و... به پوشش اضافه‌‌گردیده‌است.

    نسل جدید پوشش‌های نیکل-بور در پوشش‌دهی انواع مختلف قطعات صنعتی قابل استفاده‌است. چند مثال عبارتند از:

    ·  قطعات دستگاه‌های تولید مواد غذایی: با به کارگیری این پوشش کاهش سایش و افزایش عمر خدمت‌رسانی در وسایلی همچون تسمه‌نقاله‌ها و چاقوهای اتوماتیک به دست آمده‌است.

    ·        صنایع نفت و گاز: افزایش هزینه استخراج نفت در چاه‌های نفت قدیمی ناشی از محتوای بالای شن در آن است که برای بهبود عملکرد، این چاه‌ها دوباره شیر و پمپ‌گذاری می‌شوند. چرخه عمر اجزای پمپی که در معرض چنین محیط ساینده هستند با استفاده از این فناوری پوشش‌دهی افزایش یافته است.

    ·        قالب‌های صنعتی: به کمک پوشش نیکل- بور الکترولس نسل پنجم، دوام این قالب‌ها بهبودیافته و کیفیت و چرخه عمر این تجهیزات قیمتی افزون گردیده‌است.

    ·        لوله تفنگ بدون روان‌کار: لوله تفنگ یک محیط پویا و پرتنش است و قبلا جهت کاهش اصطکاک نیازمند گریس‌کاری بوده که این نیاز با استفاده از پوشش اولتراسم مرتفع گردیده است.

    ·        صنایع خوردو: با استفاده از این پوشش در دیفرانسیل و چرخ‌دنده‌های قوای محرکه کاهش چشمگیری در اتلاف توان موتوری رویت گردیده‌است. این پوشش قابل به کارگیری در دنده‌پینیون، رینگ پیستون، شغالدست، کمک‌فنر و برخی سوپاپ‌ها می‌باشد.

    پوشش Ni-B الکترولس بوروهیدریدی نسبت به کروم سخت و فولاد ابزار مقاومت به سایش بیشتری ارائه‌می‌دهدو می‌تواند در صنایع الکترونیک جایگزین طلا گردد. به علاوه این پوشش لحیم‌پذیری خوبی نیز دارد.

    عوامل مختلفی بر خواص پوشش Ni-B الکترولس اثر می‌گذارند. از جمله این موارد می‌توان به نوع اجزای حمام آبکاری همچون نوع عامل احیاکننده، عامل کمپلکس‌کننده و  عامل پایدارکننده، غلظت اجزای حمام آبکاری، دمای حمام آبکاری، راکد بودن یا هم‌خوردن محلول حمام آبکاری، استفاده از مواد افزودنی همچون براق‌کننده‌ها و یا ذرات معلق در حمام (جهت کامپوزیتی‌کردن پوشش)،  نوع زیرلایه مورد آبکاری، انجام عملیات حرارتی روی پوشش و به دنبال آن دما، محیط و فشار محیطی حین عملیات حرارتی و... اشاره‌کرد. تغییر هر کدام از این عوامل علاوه بر اینکه می‌تواند خوصیاتی همچون سختی، مقاومت به‌سایش، زبری، ریزساختار، ترکیب، مقاومت به‌خوردگی و... را در پوشش دستخوش دگرگونی‌سازد، قادر است که بر روی اثر سایر عوامل نیز اعمال تغییر نماید. به عنوان مثال اگر عامل احیاکننده از دی‌متیل‌آمینوبوران به سدیم‌بوروهیدرید تغییر یابد برای پایداری حمام آبکاری لازم است تا pH حمام آبکاری را با افزودن عامل بازی‌کننده حمام آبکاری همچون هیدروکسید سدیم تا حداقل 12 برسانیم.

    در تحقیق حاضر با توجه به موارد ذکر شده اهداف پروژه را می‌توان در موارد ذیل خلاصه‌نمود:

    1-   یافتن محلول مناسب برای فعال‌نمودن سطح فولاد st37 جهت انجام آبکاری پوشش Ni-B الکترولس

    2-   دستیابی به پوششی یکنواخت طی انجام عمل آبکاری

    3-   بررسی اثر غلظت عامل احیاکننده در حمام آبکاری بر روی ضخامت، میکروسختی، توپوگرافی سطحی پوشش، مقاومت‌ به خوردگی پوشش قبل و بعد از انجام عملیات حرارتی بر روی پوشش

    4-   بررسی اثر عملیات حرارتی بر خصوصیات مذکور

    5-   مطالعه فازها و عناصر حاضر در پوشش پس از آبکاری و عملیات حرارتی

     

     

     

    فصل دوم:

    مروری بر منابع
     

    2-1-      معرفی آبکاری الکترولس نیکل-بور

    2-1-1-        آشنایی با آبکاری الکترولس

    فرایند آبکاری الکترولس یا غیرالکتریکی فرایندی است که در آن نیازی به منبع جریان خارجی نیست و الکترون‌های لازم برای احیای یون‌های فلزی به وسیله واکنش شیمیایی در حمام آبکاری تولید می‌شوند [1 و 2]. به طور کلی سه نوع فرایند برای رسوب‌دهی الکترولس وجود دارد:

    1-   رسوب‌دهی به وسیله مبادله بار یا یون؛ که در آن زیرلایه فلزی در محلولی محتوی نمک یون فلز دیگر فروبرده‌شده و  با انحلال جزئی زیرلایه فلزی، فلز دوم بر روی زیرلایه می‌نشیند. واکنش کلی این فرایند را می‌توان به صورت زیر نوشت:

     

    واکنش آندی:

    M1→ M1Z++Ze

    واکنش کاتدی:

    M2Z+ + Ze → M2

    2-   رسوب‌دهی به وسیله اتصال دو فلز در محلولی حاوی نمک فلز پوشش؛ که طی این فرایند زوجی گالوانیکی میان فلز زیرلایه که نجیب‌تر است و فلز متصل‌شده به آن شکل‌گرفته و درنتیجه فلز فعال‌تر در محلول حل‌شده و بر روی فلز نجیب‌تر می‌نشیند.

    3-   رسوب فلز از طریق محلولی حاوی یون فلز پوشش و عوامل احیا‌کننده؛ این روش که قادر به ایجاد پوشش‌های رسوبی ضخیم فلزی است تنها می‌تواند روی سطوحی که از نظر کاتالیتیکی فعال هستند انجام‌گیرد. الکترون‌های لازم برای احیای یون‌های فلزی از طریق عوامل احیاکننده Rn+ تامین‌شده  که z الکترون آزاد می‌نمایند. واکنش کلی این نوع رسوب به صورت زیر است:

    واکنش آندی:

    Rn+ R(n+z) + ze-

    واکنش کاتدی:

    Mz++ ze-→ M

    این روش پوشش‌دهی که بیشترین توجه را به خود جلب‌کرده است برای آبکاری الکترولس نیکل مورد استفاده قرار می‌گیرد [1].

     

    2-1-2-        آبکاری الکترولس نیکل

    فناوری پوشش‌دهی الکترولس نیکل که امروزه از آن استفاده‌می‌شود توسط برنر[6] و ریدل[7] در سال 1946 کشف‌شد [1]. برای آبکاری نیکل الکترولس از محلول‌های شیمیایی مختلفی استفاده ‌می‌شود. این محلول‌ها شامل ترکیباتی از جمله منبع نیکل، عامل یا عوامل احیا‌کننده، عامل کمپلکس‌ساز، عامل پایدارکننده، عامل تنظیم‌کننده pH و برخی مواد افزودنی هستند [1-3]. حمام‌های الکترولس را می‌توان برپایه نوع عامل احیاکننده، pH و یا دمای آبکاری تقسیم‌بندی نمود. مهم‌ترین روشی که حمام‌های الکترولس را بر پایه آن تقسیم‌بندی می‌کنند بر اساس نوع عامل احیاکننده است [1].  لذا بر اساس نوع عامل احیاکننده سه نوع حمام نیکل الکترولس وجود دارد: حمام‌های هیپوفسفیتی، حمام‌های حاوی ترکیبات بور و حمام‌های پایه هیدرازین [1]. پوشش‌های حاصل از حمام‌های هیپوفسفیتی علاوه بر نیکل حاوی مقادیری فسفر و پوشش‌های حاصل از حمام‌های حاوی ترکیبات بور دارای مقادیری بور هستند، بنابراین پوشش‌ حاصل از این فرایند‌ها به­طور اختصار بترتیب Ni-P و Ni-B می‌نامند. در مقابل پوشش‌های حاصل از حمام‌های پایه هیدرازین حاوی 97 تا 99 درصد وزنی نیکل می‌باشند [1].

     

    2-1-3-        اجزای حمام آبکاری نیکل-بور الکترولس

    در حمام آبکاری نیکل‌-بور الکترولس اجزای مختلفی با کارکردهای متفاوت حضور دارند. این اجزا علاوه بر ترکیبات محلول آبکاری که در فوق به آن اشاره‌شد شامل مواردی همچون منبع تامین انرژی حرارتی، عامل ایجاد تلاطم در حمام و... می‌باشند. [1-4].

     

    2-1-3-1-    منبع نیکل

    برای تامین نیکل حمام از هر نمک قابل حل نیکل می‌توان استفاده کرد. در حمام‌های آلکالین استفاده از کلرید نیکل مطلوب‌تر است زیرا آنیون آن نسبت به اجزای محیط خنثی است [5]. بعلاوه از نمک سولفات نیکل نیز می‌توان استفاده‌‌نمود [4].

     

    2-1-3-2-    عامل احیاکننده

    برای آبکاری پوشش نیکل-بور الکترولس دو نوع عامل احیاکننده وجود دارد. اولی ترکیبات نیتروژن-بور می‌باشند که عبارتند از: دی‌اتیل‌آمینوبوران، مونومتیل‌آمینوبوران، دی‌متیل‌آمینوبوران و تری‌اتیل‌آمینوبوران. عامل احیاکننده دیگر یون بوروهیدرید است که معمولا به‌‌صورت نمک سدیم بوروهیدرید یا پتاسیم بورهیدرید به حمام اضافه می‌گردد [1]. بوروهیدریدها عوامل احیاکننده قوی‌تری نسبت به آمینوبوران‌ها هستند [1 و 6]. سدیم بوروهیدرید می‌تواند 8 الکترون را برای احیای برخی فلزات مهیا سازد در حالی که عامل احیاکننده هیپوفسفیت تنها قادر به تهیه 2 الکترون می‌باشد [7 و 8، 9]. سدیم بوروهیدرید در محیط‌های بازی با pH 14- 12 قابل استفاده است [1 و 6 ] و در محیط‌های اسیدی و خنثی تجزیه‌می‌شود [8]. در حالی که آمینوبوران‌ها در محیط‌های خنثی یا اسیدی ضعیف کاربرد دارند [1]. مزیت عمده رسوب نیکل الکترولس تهیه‌شده با سدیم بوروهیدرید سختی و مقاومت به سایش بیشتر آن است [8 و 10].

     

    2-1-3-3-    عوامل کمپلکس‌ساز

    عوامل کمپلکس‌کننده به منظور جلوگیری از تجزیه‌ خود‌به‌خود محلول آبکاری و رسوب هیدروکسید نیکل و نیز کنترل واکنش‌هایی که روی سطح زیرلایه انجام‌می‌گیرد، به کار می‌روند. این عوامل می‌توانند به عنوان عامل بافری نیز عمل نمایند و از تغییر ناگهانی pH ناشی از تولید هیدروژن جلوگیری نمایند [4]. در عدم حضور عامل کمپلکس‌ساز یون نیکل توسط مولکول‌های آب احاطه‌می‌شود. عوامل کمپلکس‌ساز جای مولکول‌های آب را گرفته و غلظت یون نیکل آزاد را در حمام کاهش می‌دهند [1 و 2].  از جمله عوامل کمپلکس‌سازی که برای آبکاری Ni-B الکترولس با عامل احیاکننده بوروهیدرید به کار می‌روند می‌توان اتیلن دی‌آمین، ترکیبی از آمونیاک،تارتاریک اسید و نمک قابل حل تارتاریک اسید، عوامل کمپلکس‌ساز پایه سیترات و تارتارات [7]، و پلی‌آمین [8] را نام برد.

     

    2-1-3-4-    عوامل تسریع‌‌کننده

    عوامل کمپلکس‌ساز باعث کاهش سرعت رسوب‌می‌شوند. برای جلوگیری از این مشکل مقدار کمی افزودنی تحت عنوان عامل تسریع‌کننده به محلول اضافه می‌‌گردد تا سرعت رسوب افزایش‌یابد [4].

     

    2-1-3-5-    عامل پایدارکننده

    حمام‌های الکترولس نیکل-بور ممکن است پس از مدتی به صورت ناگهانی تجزیه‌شده و طی آن همراه با آزادشدن بیشتر گاز هیدروژن، هیدروکسید نیکل و بورید نیکل به‌‌صورت رسوبی سیاه‌رنگ ته‌نشین‌گردند. این تجزیه ناگهانی معمولا ناشی از حضور ذرات کلوئیدی جامد است که می‌تواند ناشی از مواد بیگانه‌ای چون گرد و غبار باشد. به علاوه در حین آبکاری لازم است تا فرایند رسوب با سرعتی قابل تعیین فقط روی سطح مورد نظر انجام گیرد. برای دستیابی به موارد فوق از مواد پایدارکننده استفاده‌می‌گردد [1، 4 و 6]. از جمله مواد پایدارکننده مورد استفاده در حمام‌های بوروهیدریدی نیکل الکترولس می‌توان به نیترات تالیم [7، 8، 11]، استات تالیم [7]، نیترات سرب [6، 8]، تنگستات سرب [12، 11] و مرکاپتوبنزوتیازول[8] [8] اشاره‌کرد. البته استفاده از یون تالیم بعنوان پایدارکننده به علت اثرات سمی آن نامناسب است [12 و 11]. تالیم نیترات در براق‌ساختن پوشش مؤثر است [11] و علاوه بر پایدارسازی حمام نرخ آبکاری را افزایش می‌دهد [8].

     

    2-1-3-6-    عامل تنظیم‌کننده pH

    همان‌طور که عنوان‌شد یون بوروهیدرید در محیط‌های خنثی یا اسیدی هیدرولیز می‌شود درنتیجه لازم است تا با استفاده از عاملی pH محیط را به بالای 12 رسانید [1]. ماده‌ای که در اکثر تحقیقات برای این کار از آن استفاده‌شده است هیدروکسید سدیم می‌باشد [6 و 7].

     

    2-2-     مکانیزم تشکیل رسوب Ni-B الکترولس

    رسوب الکترولس نیکل با استفاده از عامل احیاکننده بوروهیدرید در pH بالای 12 می‌تواند به‌‌صورت واکنش زیر نوشته‌شود:

    4Ni2+ + BH4- + 8OH- → 4Ni + BO2- + 6H2O

    و همچنین

    4Ni2+  + 2BH4- + 6OH- → 2Ni2B + 6H2O + H2     [1]

    مکانیزم رسوب نیکل بر روی زیرلایه فولادی در ابتدای فرو بردن زیرلایه در حمام‌های بوروهیدریدی بر اثر واکنش جابجایی نیست بلکه براساس اثر کاتالیکی می‌باشد. در ابتدا یک مرحله کوتاه القا وجود دارد که طی آن کمی نیکل روی سطح تشکیل می‌شود اما به شکل جوانه نیست. پس از مرحله القا جوانه‌های اولیه ترجیحا روی ناهمواری‌‌ها و عیوب سطح جوانه‌ می‌زنند. در ابتدا کل سطح از جوانه‌ها پوشیده‌نمی‌شود اما پس از مدتی این اتفاق می‌افتد. با توجه به اینکه هر جوانه توسط جوانه‌های همجوار خود محاصره گردیده‌است، فلذا رشد این جوانه‌ها ستونی می‌باشد.

    زمانی که جوانه‌ها سطح زیرلایه را پوشانده و به صورت یک لایه پیوسته در می‌آیند چگال شدن پوشش آغازگردیده و تخلخل‌ها پر می‌شوند. در این مرحله ممکن است طی یک برهه زمانی ضخامت پوشش افزایش نیابد اما رسوب انجام‌می‌پذیرد [13].

    همراه با رشد جوانه‌ها یک محدوده با غلظت یونی کم، مشابه لایه نفوذی در مجاورت سطح رسوب به وجود می‌آید که علت آن مصرف یون قابل ملاحظه ‌است. این لایه نفوذی کم‌غظت از سرعت واکنش رسوبی و رشد جوانه‌ها می‌کاهد. شکل 2-1 شمایی از مراحل رشد پوشش Ni-B را نشان می‌دهد. در موقعیت C و D نشان‌داده‌شده در تصویر کمی تفاوت وجود دارد، زیرا که جریان جابجایی طبیعی که لایه نفوذی را تخریب می‌کند به‌سختی به ‌گوشه‌ها می‌رسد. این امر باعث‌می‌شود که در نقطه D نسبت به C سرعت رشد بیشتری داشته‌باشیم. با گذر زمان و رشد دانه‌ها (و کاهش غلظت حمام)، لایه نفوذی ضخیم‌تر می‌گردد. با وجود اینکه لایه نفوذی از رشد دانه‌ها ممانعت می‌کند در مناطقی که لایه نفوذی توسط خروج H2 همراه با واکنش اکسایش-کاهش تخریب می‌شود، جوانه‌های جدیدی تشکیل‌شده و شروع به رشد می‌کنند [14].

     

    شکل 2-1- شمای مرحله جوانه‌زنی و رشد دانه‌های نیکل در آبکاری نیکل-بور الکترولس [14].

     

    کیون-لی رائو[9]  و همکارانش [14] بیان‌کردند تعداد جوانه‌هایی که در این مرحله تشکیل‌می‌شوند کم است  و بنابراین جوانه‌ها می‌توانند در همه جهات رشد کرده و ساختاری هم‌محور را ایجادکنند. اما ویتری  و همکارانش [13] نشان‌دادند که در این مرحله نیز رشد ستونی است اما اندازه ستون‌ها کوچکتر است. ستون‌ها الگویی در حال تکسیر را نشان‌می‌دهند و ستون‌های اولیه می‌توانند به چندین ستون ریزتر تبدیل‌شوند و این ستون‌ها نیز کماکان تقسیم‌شده و ریزتر می‌گردند. با این حال ستون‌های کوچکتر ممکن‌است بخاطر چگال‌شدن در حال پیشرفت پوشش قابل تشخیص نباشند.

    ساختار کریستالی در فصل‌مشترک پوشش و زیرلایه ترکیبی از فاز آمورف و بلوری است اما هر چه که از این فصل مشترک به سمت سطح پوشش حرکت کنیم ساختار بی‌نظم‌تر می‌گردد. کیون‌-لی رائو وهمکارنش [24]  بیان‌داشتند که در حمام بوروهیدریدی ساختار باید کاملا بی‌نظم (آمورف) باشد ولی به‌موجب رسوب ترجیحی نیکل بر روی زیر لایه فولادی و به­موجب اعوجاع شبکه میان‌ آن‌ها همانند آنچه که در رشد هم‌محور[10] اتفاق می‌افتد فیلم رسوب در ابتدای شکل‌گیری‌اش ساختاری را تشکیل‌می‌دهد که بیشتر بلوری است تا بی‌نظم. اما رفته‌رفته با رشد این لایه رسوب ساختار بی‌نظم‌ می‌گردد [14].

    همچنین غلظت بور در ضخامت‌های مختلف پوشش متفاوت است. در فصل‌مشترک پوشش و زیرلایه کم‌ترین مقدار بور را داریم و هر چه که از فصل‌مشترک به سمت سطح پوشش می‌رویم غلظت بور افزایش می‌یابد. علت این امر این‌گونه توجیه می‌شود که در ابتدای رسوب پوشش، وجود غلظت بالای نیکل و مقدار pH بالای محلول که مصرف یون نیکل را سرعت می‌بخشد باعث می‌گردد که احیای نیکل فرایند اصلی رسوب‌دهی باشد اما با گذر زمان و کاهش pH محلول، هیدرولیز و تجزیه بوروهیدرید طی واکنش زیر انجام می‌گیرد:

    2BH4-+ 2H2O → 2B + 2OH- + 5H2

    این واکنش محتوی عمده بور واکنش را تامین می‌نماید. اگر طیف تغییر غلظت از فصل‌مشترک به سطح پوشش و طیف تغییر ساختار بلوری را در این محدوده در کنار هم قرار دهیم به‌نظر می‌رسد که ساختار بلورین در فصل مشترک پوشش و زیرلایه ناشی از غلظت زیاد نیکل و ساختار آمورف در نواحی دورتر از فصل‌مشترک پوشش ناشی از غلظت نسبتا بیشتر بور است [14].

     

    2-3-     تبلور پوشش Ni-B الکترولس طی عملیات حرارتی

    در تحقیقی که توسط بسکاران[11] و همکارانش [7] انجام‌گرفت جهت بررسی چگونگی اثر دما بر تبلور پوشش مورد‌نظر آنالیز DSC بکار‌گرفته‌شد. نمودارهای DSC دو پیک گرماده یکی در حدود دمای °C 300 و دیگر در حدود دمای °C 410 داشتند که البته پیک‌دوم در پوشش‌های با درصد بور کم قابل‌مشاهده‌نبود. بسکاران بیان‌داشت که پیک اول در دمای °C 300 متعلق به شکل‌گیری فاز فلزی نیکل و ارتورومبیک B3Ni و پیک‌ دوم متعل به‌شکل‌گیری فاز B3Ni از ترکیبات فلزی بالاتر مثلا B2Ni  می‌باشد [7].

    از طرفی سانکارا نارایانان[12] و همکارانش [8] بیان داشتند که با انجام آزمون DSC بر روی پوشش خود دو پیک در دمای °C 306 و °C 420 مشاهده‌کرده‌اند که پیک اول متعلق به تبلور فاز نیکل فلزی و رسوب فاز B3Ni و پیک دوم متعلق به تشکیل فاز B2Ni است. به علاوه ایشان ابراز نمودند که با افزایش دمای عملیات حرارتیB2Ni ناپایدار به فاز پایدارتر B3Ni تبدیل می‌گردد و بلورهای نیکل نیز رشد می‌نمایند[8].

    عملیات حرارتی پوشش  در دمای بالا منجر به رشد بلورهای نیکل و تبدیل در طی عملیات حرارتی ذرات ریز نیکل درشت می‌‌شوند [8]. شکل 2-2 نمودار فازی دوجزئی نیکل و بور را نشان می‌دهد [15 و 16].  درووس[13] [10] در مقاله خود بيان داشت كه طبق نمودار فازي نيكل و بور، عمليات حرارتي (در اين مقاله در دماي °C 800 و در محيط خلا) براي محتواي بور wt% 5 بايد فازهاي Ni و B3Ni تشكيل‌گردد. اما به‌‌طور ناحيه‌اي، ممكن است نواحي كوچكي وجود داشته باشد كه از  wt% 6 فراتر رفته و تشكيل فار نيمه‌پايدار B2Ni مطابق آنچه كه عملا از آناليز XRD به‌دست‌آمده امكان‌پذير گردد [10].

     

    شکل 2-2- نمودار فازی دو جزئی Ni-B [15 و 16].

     

    2-4-     ویژگی‌های پوشش‌ Ni-B الکترولس

    2-4-1-        ویژگی‌های فیزیکی

    همان‌طور که گفته‌شد پوشش Ni-B الکترولس پس آبکاری ساختاری نیمه‌آمورف دارد [14]. دانه‌های این پوشش ستونی است (شکل 2-3) [13]  و  میکروساختار سطح آن به شکل گل‌کلم‌ می‌باشد (شکل 2-4) [9، 10، 12، 17، 18، 19، 20]. به‌علاوه ماهیت الکترولس این پوشش منجر به این می‌گردد که برخلاف پوشش‌های حاصل از آبکاری الکتریکی ضخامت پوشش در تمامی نواحی زیرلایه به‌ویژه در گوشه‌ها یکسان باشد [1].

     

     

    شکل 2-3- مقطع پوشش Ni-B الکترولس[13].

     

    ترکیب شیمیایی پوشش حاوی نیکل، بور و متناسب با ترکیب حمام آبکاری بورهیدریدی کم‌وبیش حاوی مقادیری تالیم [17] (درصورت استفاده از عامل پایدارکننده تالیم‌دار)، سرب (درصورت استفاده از عامل پایدارکننده سرب‌دار [13]، اکسیژن به‌علت اکسیدشدن پوشش [14]، هیدروژن [8]، مقادیری از عنصر زیرلایه و احتمالا برخی عوامل ناخالصی دارد [22]. ساختار پوشش حاوی میکروبلورهای  نیکل و فاز Ni-B آمورف است. مقدار فاز آمورف با افزایش محتوی بور افزایش می‌یابد [11]. برخی تخلخل‌های موجود در پوشش ناشی از متصاعدشدن 2H در رسوب الکترولس است [ 23 و 24].

    نقطه ذوب پوشش با 5% بور نسبتا زیاد است (◦C1080 برای Ni-B در مقایسه با ◦C 890 برای Ni-P). در شرایط پس از رسوب‌دهی مقاومت الکتریکی آن مشابه آلیاژهای Ni-P (μΩ 89) است و پوشش‌های Ni-B به‌‌طور ضعیفی فرومغناطیس هستند [11].

     

    2-4-2-        ویژگی‌های شیمیایی

    مقاومت به خوردگی پوشش Ni-B کمتر از Ni-P است. گفته‌ می‌شود که لایه غیرفعال آمورف روی پوشش  Ni-B به اندازه لایه غیرفعال آمورف روی Ni-P شیشه‌ای ومحافظت‌کننده ‌نیست. به‌علاوه ناپیوستگی فیلم غیرفعال ممکن است ناشی از مرزهای فاز حاضر در پوشش Ni-B باشد. مضاف بر این‌ها غیریکنواخت‌بودن توزیع بور و تالیم (در صورت وجود) در سرتاسر پوشش منجر به به‌وجود آمدن نواحی با پتانسیل خوردگی متفاوت روی سطح می‌شود که باعث تشکیل سلول‌های خوردگی فعال/غیرفعال (سلول‌های گالوانیکی) ریز شده و خوردگی را شتاب می‌بخشد [17].

     

     

    شکل 2-4- ساختار گل‌کلمی سطح پوشش نیکل- بور الکترولس [13].

     

     

    شکل 2-5- الگویی کلی برای یک پوشش تولیدشده به‌وسیله فرایند آبکاری الکترولس نوعی که نشان‌دهنده ضخامت یکسان این پوشش در نواحی مختلف زیرلایه به‌ویژه نقاط گوشه‌ای و نوک‌تیز است [1].

     

     

     

    شکل 2-6- الگویی کلی برای یک پوشش تولیدشده به‌وسیله فرایند آبکاری الکتریکی نوعی که نشان‌دهنده ضخامت غیریکنواخت این پوشش در نواحی مختلف زیرلایه بویژه نقاط گوشه‌ای و نوک‌تیز به‌طور اغراق‌آمیز است [1].

     

    بررسی تصاویر حاصل از میکروسکوپ الکترونی عبوری حضور میکروترک‌هایی را در سراسر پوشش بویژه در لبه‌ها نشان می‌دهد. آنالیز صورت‌گرفته در این نواحی (ترک‌ها) حضور بلوره‌های بسیار کوچکی را تایید می‌کند که از نظر اندازه نانو کریستال هستتند [8].

     

    2-4-3-        خواص مکانیکی و خواص مرتبط با تریبولوژی پوشش Ni-B الکترولس

    باوجود اینکه سختی مواد به‌‌طور دقیق تعریف ‌نشده‌است، به‌‌طور کلی سختی به‌عنوان مقاومت دربرابر تغییرشکل و برای مواد فلزی این کمیت برابر مقاومت در برابر تغییر شکل دائمی یا مومسان تعریف‌می‌گردد [25]. مقدار میکروسختی نوعی پوشش Ni-B الکترولس پس از آبکاری برابر 650 تا 750 در مقیاس ویکرز با نیروی اعمال‌شده برابر g 100 می‌باشد. پس از عملیات حرارتی این پوشش بین دمای ◦C 500-300 مقدار میکروسختی به‌حدود 100HV 1200 می‌رسد. همچنین انجام عملیات رسوب‌سختی در دمای پایین بین ◦C 300-200 منجر به ایجاد مقادیر سختی   100 HV 2000-1700  می‌گردد [18].

    تریبولوژی عبارت است از علم و فناوری مربوط به دو سطح جامد در حال تماس که نسب به هم دارای حرکت هستند. بهینه‌ نمودن مصرف مواد و انرژی، هدف اصلی علم تریبولوژی می‌باشد [26]. سایش مفهومی در علم تریبولوژی است و به‌عنوان فرایند کنده‌شدن ماده از سطح یک یا دو ماده جامد در نتیجه حرکت یکی از سطوح در حال تماس روی دیگری تعریف‌ می‌گردد [ 27، 28]. سایش را می‌توان به انواع سایش چسبان، سایش خراشان، سایش خستگی، سایش ناشی از خوردگی، سایش فرسایشی و سایش ناشی از قوس الکتریکی تقسیم‌بندی‌نمود [27]. فرایند سایش چسبان به‌وسیله اتصال چسبان بین‌ دو سطح،  زمانی که دو ماده جامد در تماس هستند و در مقیاس اتمی شروع ‌می‌گردد. چنانچه نیروی عمودی نیز اعمال شود فشار در نقاط برجستگی افزایش‌‌ می‌یابد. حرکت نسبی و مماسی این سطوح منجر به جداشدن برجستگی درماده نرم‌تر گردیده و ماده کنده‌ می‌شود [27، 28]. سایش خراشان در سطوح در حال تماس زمانی حادث ‌می‌گردد که یکی از سطوح به‌طور قابل‌ ملاحظه‌ای از دیگری سخت‌تر باشد یا ذرات سخت در محل تماس وارد شده‌باشند. در طی سایش خراشان برجستگی سطح ‌سخت‌تر به درون سطح نرم‌تر فشار داده ‌می‌شود که منجر به سیلان مومسان ماده نرم‌تر حول ماده سخت‌تر می‌گردد. زمانی که سطح سخت‌تر به‌طور مماس حرکت می‌کند سایش‌دادن و کندن ماده نرم‌تر  با ایجاد شیارها و خراش‌هایی در ماده به‌وقوع می‌پیوندد [28].

     

     

    شکل 2-7- تصویری الگووار از سایش چسبان [1].

    به‌منظور بررسی مکانیزم سایش پوشش Ni-B الکترولس، چندین محقق از دستگاه  پین-روی-دیسک استفاده‌کرده‌اند. در این روش پین و دیسک به­گونه­ای قرار می‌گیرند که دیسک چرخان به‌عنوان ساینده[14] و پین به‌عنوان نمونه پوشش‌داده‌شده بکار می‌رود. [9، 29، 17].

     

    شکل 2-8- تصویری الگووار از سایش خراشان [1].

     

     

    شکل 2-9- الگویی از چگونگی عمل دستگاه پین-روی-دیسک [1].

     

    مشاهده پوشش Ni-B الکترولس صرفا آبکاری‌شده پس از آزمون، حضور وصله‌های پارگی و در برخی مناطق جدا‌شدن پوشش را نشان‌می‌دهد که این امر نشان‌دهنده سایش چسبان است. این موضوع با وجود حلالیت متقابل آهن و نیکل محتمل است. [17].

    اصطکاک، نیروی مخالف حرکت است، که زمانی که یک جسم نسبت به دیگری حرکت می‌نماید متحمل‌می‌شود [28]. همان‌طور که قبلا به آن اشاره ‌گردید فرایند آبکاری نیکل-بور الکترولس با عامل احیاکننده بوروهیدرید  منجر به شکل‌گیری دانه‌های ستونی و ساختار سطحی گل‌کلمی‌شکل می‌گردد [9، 10، 12، 17، 18، 19، 20، 21] که این ساختار سطحی گل‌کلمی شکل تماس سطحی را باندازه 70% کاهش می‌دهد واین امر منجر به ایجاد اصطکاک بسیار کم و نیز حرارت کمتر تولیدشده ناشی از آن و نیز افزایش عمر سایشی قطعه می‌گردد [12، 20]. به‌علاوه زمانی که روانکار  مرطوب مورد استفاده ‌است نواحی فرورفتگی بین برآمدگی‌های شبیه نیم‌کره سطح پوشش، ماده روانکار را حتی پس از کمبود زیاد روانکار نگه ‌می‌دارند [12، 19].

    در رابطه با سایر خواص مکانیکی پوشش Ni-B الکترولس عنوان ‌گردید‌ه‌است که استحکام و چکش‌خواری پوشش‌های B%5Ni- تقریبا یک پنجم رسوب با محتوی فسفر زیاد می‌باشد [11]. شکل 2-10 نمودارهای     تنش-کرنش یک پوشش ترد و یک پوشش چکش‌خوار را نشان‌می‌دهد. یک پوشش چکش‌خوار باید این قابلیت را داشته‌باشد که به‌طور مومسان تغییر شکل یابد یا به‌عبارتی تغییر شکل مومسان آن در برابر تغییر شکل کشسان آن قابل ملاحظه‌ باشد که این امر در مورد پوشش‌های ترد برعکس می‌باشد [1].

     

     

    شکل 2-10- الگوی منحنی تنش-کرنش، سمت راست پوشش‌های ترد، سمت چپ پوشش‌های چکش‌خوار [1].

     

    2-4-4-        خاصیت اتصال‌دهی پوشش‌ Ni-B الکترولس

    پوشش Ni-B الکترولس در مقایسه با پوشش Ni-P الکترولس قابلیت لحیم‌کاری بهتری‌دارد زیرا لایه اکسید روی آن‌ها نازک‌تر است و بنابراین پوشش می‌تواند به‌وسیله ماده پرکننده لحیم‌کاری مورد نفوذ قرار گیرد. مقدار فسفر و بور پوشش موجود در پوشش نیکل الکترولس حائز اهمیت است زیرا خواص پوشش تحت کنترل این مقدار می‌باشد. در اتصال‌دهی قطعات الکترونیکی، لایه‌های نیکل الکترولس را معمولا به‌وسیله لحیم‌های پایه قلع به‌هم متصل می‌کنند، بنابراین واکنش فصل‌مشترکی بین لحیم و لایه نیکل الکترولس مهم است.  یون[15] و همکارانش [30] دوام اتصالات لحیمی wt%5/3-Sn را روی 4 نوع لایه آبکاری B1-Ni، B3-Ni، P7-Ni و P10-Ni در حالت جامد و طی پیرسازی هم‌دما مورد مطالعه ‌قرار ‌دادند. آزمون‌های برش ساچمه[16] صورت‌ گرفته جهت ارزیابی دوام مکانیکی اتصالات Ag5/3-Sn/Ni-B نشان‌‌می‌دهد که در اتصالات تازه شکل‌گرفته نیروی برشی برای لایه‌های آبکاری Ni-B اندکی بیشتر از Ni-P است و در مورد لایه‌های Ni-B، دوام مکانیکی پوشش B1-Ni  بیشتر از B3-Ni-3Bاست [30].

    پس از 24 ساعت عملیات پیرسازی در دمای ◦C 150 نیروی برشی برای همه پوشش‌ها به‌سرعت کاهش می‌یابد. علت این کاهش سریع به نرم‌شدن ماده لحیم حین عملیات لحیم‌کاری نسبت‌داده‌شده ‌است. طی این مدت همه شکست‌ها از داخل حجم لحیم بوده‌است. جالب توجه است که تنش برشی لایه‌های Ni-B که تا 15 روز ابتدا پیرسازی از لایه‌های Ni-P بیشتر بود پس از 45 روز پیرسازی کمتر از لایه‌های Ni-P می‌گردد. به‌ویژه تنش برشی برای پوشش‌‌های B1-Ni و B3-Ni در زمان‌های به‌ترتیب 30 و 45 روز به‌طور ناگهانی کاهش‌ می‌یابد چیزی که برای پوشش‌های Ni-P مشاهده ‌نشده است [30].

    به‌طور کلی تصور می‌گردد که در زمان درست پس از لحیم‌کاری و پیرسازی اولیه، شکست از طریق زمینه صورت‌‌می‌گیرد درحالی که پس از پیرسازی طولانی‌ مدت شکست بین لحیم و لایه ترکیبات بین‌فلزی رخ می‌دهد. ذرات بین‌فلزی معمولا ترد و سخت هستند ولی آلیاژهای لحیم نرم و چکش‌خوار می‌باشند. بعد از انجام لحیم‌کاری تشکیل ترکیبات بین‌فلزی اجتناب‌ناپذیر است. بنابراین تشکیل لایه‌ای تا اندازه ممکن نازک جهت اتصال متالورژیکی خوب جهت تضمین دوام اتصال در دراز مدت مطلوب است زیرا رشد بیش از حد ترکیبات بین‌فلزی دوام مکانیکی اتصالات لحیم ‌را کاهش می‌دهد [30].   

    در مورد اتصالنیکل-فسفر و نیکل-بور با لحیم Ag5/3-Sn در زمان‌های کوتاه پیرسازی، شکست درحجم لحیم و در مدت‌زمان طولانی، شکست در  فصل مشترک پوشش و لحیم رخ می‌دهد. شکست فصل‌مشترکی در هر دو پوشش به‌دلیل تشکیل فاز 4Sn3Ni در فصل‌مشترک است و اتصال ضعیف بین لحیم و این ترکیب بین‌فلزی حساسیت به تنش در آزمون برش ساچمه را افزایش‌ داده‌است. با این حال تمایل به شکست ترد برای اتصالات Ni-B/Ag5/3-Sn سریع‌تر از اتصال Ni-P/Ag5/3-Sn رخ می‌دهد و برای دو اتصال                B1-Ag / Ni5/3-Sn و B3-Ni/Ag5/3-Sn تغییر مدل شکست از حجمی به فصل‌مشترکی در اولی زودتر صورت ‌می‌پذیرد‌. ضخامت لایه ترکیبات بین‌فلزی به محتوای نیکل پوشش بستگی ‌دارد و بنابراین ضخامت این لایه بین‌فلزی برای اتصال لحیم B1-Ni/Ag5/3-Sn بیشتر از B3-Ni/Ag5/3-Sn است و ضخامت‌های لایه بین‌فلزی اتصالات P7Ni-/ Ag5/3-Sn و P10Ni-/Ag5/3-Sn به‌ترتیب کمتر از دو مورد قبلی است که این امر می‌تواند شاهدی بر دوام مکانیکی بیشتر اتصالات لحیمی پوشش‌های Ni-Pدارای فسفر بالا نسبت به پوشش Ni-B زمانی که از پرکننده Ag5/3-Snاستفاده می‌گردد باشد [30].

     

     

    شکل 2-11-  تصاویری الگووار از تغییر مدل شکست طی آزمون برش ساچمه براساس زمان پیرسازی [30].

     

    2-5-     عوامل مؤثر بر آبکاری نیکل-بور الکترولس

    2-5-1-        اثر غلظت منبع نیکل

    در حمام بوروهیدریدی نیکل، با افزایش غلظت کلریدنیکل در محلول درصد نیکل پوشش ابتدا افزایش و سپس کاهش می‌یا‌بد. علت این امر این است که پس از گذر  از جایی که با افزایش غلظت کلرید نیکل، درصد نیکل در پوشش حداکثر می‌گردد، غلظت اتیلن‌دی‌آمین محلول آبکاری جهت تشکیل کمپلکس نیکل، و جلوگیری از تشکیل 2Ni(OH) در محلول کافی نیست که منجر به کاهش درصد وزنی نیکل در لایه رسوب‌ می‌شود [31].

    پروینی احمدی و همکارانش [31] گزارش داده­اند که هر جا که تغییر غلظت اجزای حمام نیکل-بور الکترولس مثلا منبع نیکل منجر به افزایش درصد نیکل پوشش می‌گردد شاهد کاهش درصد بور و تالیم (به‌علت استفاده از عامل پایدار کننده نیترات تالیم) در پوشش هستیم و بالعکس، لکن تغییر درصد برای تالیم و بویژه بور کم است.

     

     

    شکل 2-12- تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی از مقطع فصل مشترک الکترولس نیکل/Ag5/3-Sn که به­مدت 28 روز در دمای ◦C 150 مورد پیرسازی قرار گرفته‌اند. الف) اتصالP7-Ni/Ag5/3-Sn. ب) اتصال P10Ni-/Ag5/3-Sn  ج)B1-Ni/Ag5/3-Snد) B3-Ni/Ag5/3-Sn [30].

     

    به­علاوه چنانچه ضمن ثابت نگه‌داشتن سایر اجزای حمام آبکاری، نرخ رسوب با افزایش غلظت کلرید نیکل، در ابتداا افزایش و سپس کاهش می‌یابد. علت این کاهش این است نیز همانند فوق ناشی از کمبود اتیلن‌دی‌آمین برای تشکیل کمپلکس با یون نیکل تفسیر شده‌است [32].

     

    2-5-2-        اثر غلظت عامل احیاکننده

    در حمام بوروهیدریدی با افزایش غلظت عامل احیاکننده نرخ آبکاری افزایش می‌یابد که این امر ناشی از افزایش قدرت کاهندگی محلول است [31 و 7 و 32]. با این حال رابطه نرخ آبکاری (ضخامت آبکاری‌شده) و زمان آن رابطه­ای خطی نیست که علت احتمالی آن کاهش غلظت عامل احیاکننده به موجب اکسیدشدن آن      می‌باشد [7].

    چنانچه غلظت سدیم بوروهیدرید در حمام آبکاری نیکل-بور الکترولس افزایش یابد، درصد نیکل پوشش      در ابتدا افزایش یافته ولی سپس منجر به افزایش نسبی بور (و تالیم) و کاهش نسبی نیکل پوشش می‌گردد زیرا که با این افزایش بیشتر غلظت عامل احیا‌کننده، به تدریج پایداری حمام کاهش‌پیدا‌می‌کند[31].

    در شکل 2-3 اثر غلظت سدیم‌بوروهیدرید بر مورفولوژی سطحی پوشش نمایش‌یافته‌است. همان‌طور که ملاحظه ‌می‌گردد با افزایش غلظت سدیم-بوروهیدرید ساختار گل‌گلمی سطح پوشش درشت‌تر می‌‌شود [7].

     

      

    شکل 2-13- اثر غلظت عامل احیاکننده بر اندازه ساختار گل‌کلمی سطح پوشش نیکل-بور الکترولس. الف) غلظت عامل بوروهیدرید برابر g/l 4/0، ب) غلظت عامل احیاکننده برابر g/l 0/1 [7].

     

    افزایش مقدار بور پوشش با افزایش غلظت سدیم بورهیدرید منجر به نمایان شدن هر چه بیشتر پیک مربوط ذرات بورید نیکل در ساختار پوشش نیکل-بور الکترولس پس از عملیات حرارتی (در دمای بالای ◦C 400)  در نتایج آزمون XRD و نیز پیک مربوط به تشکیل بورید نیکل در افتراق‌سنجی حرارتی ([17]DSC) می‌گردد که نشان از افزایش درصد فاز بورید نیکل در زمینه دارد [7].

    خاصیت مغناطیسی پوشش Ni-B الکترولس نیز تابعی از مقدار بور پوشش است. نمودارهای حلقه پسماند مغناطیسی برای پوشش‌های آبکاری‌شده در دمای ◦C 45 نشان‌می‌دهد که  پوشش حاوی بور بیشتر، حد اشباع مغناطیسی کمتری دارد. علت این امر به تغییر اندازه دانه‌ها با افزایش مقدار بور پوشش نسبت‌داده‌شده‌است. عملیات حرارتی در دمای ◦C 400 به مدت 1 ساعت علاوه بر اینکه منجر به افزایش حد اشباع مغناطیسی پوشش‌های Ni-B الکترولس می‌گردد منجر می‌گردد که با افزایش درصد بور پوشش میزان اشباع مغناطیسی نیز افزایش یابد [7].

     

    2-5-3-        اثر غلظت عوامل کمپلکس‌ساز

    ‌با افزایش غلظت اتیلن‌دی‌آمین نخست محتوای نیکل پوشش افزایش می‌یابد اما در پی گذر از حد بیشینه شاهد کاهش پایداری و تجزیه حمام هستیم. در نتیجه درصد وزنی نیکل در رسوب کاهش‌ می‌یابد. تشکیل ذرات Ni(OH)2 در فراتر از غلظت بهینه اتیلن‌دی‌آمین احیای یون‌های نیکل را درون حمام تسهیل می‌نماید و تجزیه حمام به این دلیل اتفاق می‌افتد که ذرات ریز محل‌های مناسبی برای جوانه‌زنی یون نیکل هستند [31]. علاوه بر تغییر ترکیب پوشش، افزایش غلظت اتیلن دی‌آمین بیش از مقدار بهینه‌ -که در آن بیشینه نرخ آبکاری رخ می‌دهد- نرخ آبکاری را به­علت کاهش پایداری حمام کاهش‌می‌دهد [8 و 32]. بیشینه نرخ آبکاری مربوط به زمانی است که یک کمپلکس میان اتیلن‌دی‌آمین و یون‌های 2+Ni تشکیل‌شده و حمام را پایدار نگه ‌دارد [32].

     

    2-5-4-        اثر غلظت عوامل پایدارکننده

    افزایش غلظت عامل پایدارکننده نیترات تالیم ابتدا سرعت رسوب را افزایش‌داده اما پس از آن به­سبب اثر آن روی پایین‌آوردن سرعت واکنش اکسایش-کاهش در فصل مشترک بین جامد و مایع نرخ رسوب کاهش می‌یابد [31]. در تحقیق صورت گرفته توسط زیوان[18] و همکارانش [32] که از 2)3Pb (NOبعنوان عامل پایدارکننده استفاده ‌گردید نیز این موضوع مورد تایید قرار گرفت.

    مک‌کوماس پی‌برد که پوشش با پایدارکننده یون تالیم حاوی %10-5/0 بور و %8- 1 یون تالیم فلزی است. زمانی که تنگستات سرب پایدارکننده می‌باشد پوشش فاقد یا دارای مقدار کمی سرب و %10-5/2 بور است. توزیع تالیم در پوشش با عملیات حرارتی در ◦C400  تغییر پیدا نمی‌کند. در پوشش Ni-B-(Pb) شکل گل‌کلمی سطح پوشش ریزتر است و تخلخل باز کمتری نسبت به پوشش Ni-B-(Tl) دارد ساختار Ni-B-(Pb) دارای بلورهای نیکل در ابعاد نانو  است. هر دو پوشش Ni-B-(Pb) و Ni-B-(Tl) چسبندگی خوبی با زیرلایه دارند [11].

     

    2-5-5-        اثر دما

    پوشش Ni-Bالکترولس آبکاری شده در زیر دمای ◦C 85 پوشش ظاهر خارجی مناسبی ندارد. بین دمای 88 و ◦C 92 کیفیت پوشش بهبود می یابد و بالای ◦C 92 نمود خارجی پوشش عالی‌ است. دمای ◦C 95 دمای بهینه برای آبکاری این پوشش می‌باشد، البته در دمای بالای ◦C 98 حمام ناپایدار شده و به­سرعت تجزیه می‌گردد [20]. در تحقیقی که توسط عبدالحمید [19] [24] و همکارانش با استفاده از عامل احیاکننده آمینوبوران انجام گرفت، مشاهده گردید که با افزایش دمای آبکاری از ◦C 60 به ◦C80 درصد بور پوشش 1% افزایش یافته‌است. همچنین با افزایش دما نرخ آبکاری افزایش می‌یابد [8]. نرخ خوردگی نمونه آبکاری‌شده در دمای پایین­تر بیشتر می‌باشد. علت آن به ریزتربودن ساختار در نمونه‌های آبکاری‌شده در دمای کمتر نسبت ‌داده ‌شده‌است [24].

     

    2-5-6-        اثر عملیات حرارتی و دمای آن

    اثر عملیات حرارتی بر روی پوشش بستگی به ‌دمای عملیات حرارتی دارد [11]. عملیات حرارتی در دمایی بین °C 210-190 ‌می‌تواند چسبندگی پوشش به زیرلایه را بهبود ‌بخشد. اما سختی رسوب را تغییر نمی‌دهد [31 و 11]. عملیات حرارتی در  °C 260-250 به‌طور قابل ملاحظه‌ای میکروسختی رسوب را تحت تاثیر قرار می‌دهد این امر به‌دلیل تشکیل فاز B2Ni شبه‌پایدار و ذرات بلوری B3Ni در دمای بالای °C 250می‌باشد [31 و 11].

     بالای دمای °C380-370 پوشش کاملا متبلور می‌گردد. ساختار نهایی پوشش پس از عملیات حرارتی شامل فازهای B2Ni، B3Ni و نیکل فلزی است. به‌طور کلی عملیات حرارتی در دماهای 280 تا °C 600 خواص سایشی و تریبولوژیکی پوشش Ni-B را بهبود می‌بخشد. در دمای °C 500 و بالاتر  به­علت رشد ذرات         بورید نیکل، کاهش در سختی رخ‌می‌دهد [11] و همچنین  ذرات B3Ni کلوخه‌شده که این امر منجر به کاهش محل‌های سخت‌ می‌گردد [17]. عملیات حرارتی در دمای °C300-200 به‌مدت طولانی 40 هفته مقادیر سختی تا HV2000-1800 را ممکن ساخته‌است. دلیل این اتفاق توزیع ریزتر بورید نیکل در مقایسه با دماهای بالاتر و یا تشکیل بورید آهن زمانی که زیرلایه فولادی مورد استفاده‌قرارمی‌گیرد، می‌باشد[11]. کریشناونی [17] در مقاله خود بیان‌داشت که منحنی ‌سختی در مقابل عملیات حرارتی دو ماکزیمم را نشان می‌دهد، یکی در دمای °C 350 و دیگری °C 450، که سختی در دمای °C 450 بالاترین و تا HV1200 است. همان‌طور که عنوان‌گردید این افزایش سختی به­علت رسوب بریدهای نیکل می‌باشد [17].

    برخلاف پوشش‌های صرفا آبکاری‌شده ‌پوشش Ni-B الکترولس که در آن مکانیزم سایش چسبان است سطح سایش پوشش Ni-B الکترولس عملیات حرارتی‌شده یک سطح صاف و براق را با شیارهای ریز در امتداد جهت سایش نشان‌می‌دهد و روی نمونه دیسک ساینده چسبندگی زیادی دیده‌ نمی‌شود. زیرا که عملیات حرارتی مقاومت به پلاستیسیته را افزایش‌ داده وسطح درگیری پوشش را کاهش می‌دهد [17].

    انجام عملیات حرارتی باعث کاهش نرخ سایش مخصوص پوشش Ni-B الکترولس نسبت به پوشش آبکاری‌شده می‌گردد. علت این امر تشکیل فازهای سخت برید نیکل به‌دنبال عملیات حرارتی است که یک سطح واقعا ناسازگار را برای دیسک ساینده (در اینجا فولاد کاملا سخت‌شده) ارائه‌می‌دهد. علت این موضوع آن است که حلالیت کمی میان آهن و این فازهای سخت (بوریدهای نیکل) وجود دارد [17].

    عملیات حرارتی ضریب اصطکاک پوشش Ni-B الکترولس را نیز کاهش ‌می‌دهد. عملیات حرارتی در دمای °C 450  به‌مدت یک ساعت منجر به ایجاد ضریب اصطکاک کمتری نسبت به عملیات در دمای °C 350 در نمونه‌های پوشش ‌داده ‌شده ‌می‌گردد [17].

    مقاومت‌ به خوردگی پوشش Ni-B پس از عملیات حرارتی کمتر از پس از آبکاری ‌است. زیرا خاصیت آمورف پوشش (پس از آبکاری) مقاومت به‌خوردگی بیشتری را نسبت به پوشش متبلورشده نشان‌می‌دهد. به­علاوه تبلور صورت‌ گرفته ناشی‌ از عملیات حرارتی با افزایش مرز دانه‌‌ها که محل فعال برای خوردگی می‌باشند، مقاومت به‌خوردگی را کاهش می‌دهد [17].

    آنالیز خروج گاز[20] (EGA) به­‌روشنی آزادشدن هیدروژن را طی فرایند آنیل‌کردن نشان ‌می‌دهد. زیرا که هیدروژن واردشده به نمونه حین آبکاری باید قبل از تشکیل فازهای جدید خارج گردد. منحنی EGA درست در زیر دو دمایی که B3Ni و B2Ni تشکیل‌می‌شوند خروج بیشتر هیدروژن را نشان‌ می‌دهد [8].

    مطالعه [21]VSM صورت‌گرفته روی پوشش‌های Ni-Bنشان ‌می‌دهد که پوشش پس از آبکاری، غیرمغناطیسی است اما پس از عملیات حرارتی به‌دنبال تبلور پوشش رفتار مغناطیسی نشان‌می‌دهد [8]. افزایش زمان عملیات حرارتی نیز می‌تواند در افزایش سختی پوشش مؤثر باشد [11].

    نفوذسنجی نانو[22] ابزاری برای سختی‌سنجی در مقیاس نانو است که در آن نیروی وارد شده کمتر از آزمون میکروسختی و درحد چندهزارم نیوتن است و سختی ماده از جابجایی نفوذکننده طی بارگذاری و باربرداری محاسبه‌ می‌شود. به علاوه از این روش می‌توان اطلاعاتی راجع به مدول یانگ به‌دست‌ آورد. مقادیر نانوسختی در طول ضخامت پوشش پس از آبکاری به­علت ناهمگنی در پوشش پراکنده ‌است اما پس از عملیات حرارتی مقادیر نانوسختی در طول پوشش تقریبا یکنواخت و نیز بالاتر است[33].

    از رابطه زیر می‌توان به‌وسیله دستگاه نفوذسنجی نانو مدول یانگ پوشش را به‌دست‌آورد:

     

    که در آن

    :   نسبت پواسون نفوذکننده

    :  نسبت پواسون ماده

    :  مدول یانگ نفوذکننده

    :  مدول یانگ ماده

    :  مدول یانگ کلی

    که از رابطه زیر محاسبه ‌می‌گردد:

     

    که شیب منحنی باربرداری در بار ماکزیمم و  سطح تماس نفوذکننده می‌باشد.

    نانوسختی پوشش‌های Ni-B الکترولس عملیات ‌حرارتی ‌شده در طول پوشش نسبتا یکنواخت است. با این وجود درحالی که مقدار میانگین نسبتا ثابت است یک غیریکنواختی سختی مشاهده‌ می‌گردد زیرا که پوشش به خودی‌خود غیر همگن است و نیز خطای تجربی در سختی‌سنجی نانو به موجب زبری نمونه‌ها، هندسه نوک نفوذکننده و خزش محسوس می‌باشد [33].

     به­علت غیرهمگن ‌بودن پوشش مقدار مدول یانگ نقطه‌ به ‌نقطه متفاوت است. پس از عملیات حرارتی پوشش در دمای °C 180اندازه مدول یانگ کمی بهبود می‌یابد، در حالی که تبلور فاز B3Ni در پوشش بعد از عملیات حرارتی در °C 400 منجر به افزایش بیشتری در مدول‌ یانگ می‌شود [33].

    نسبت سختی به مدول یانگ می‌تواند جهت ارزیابی مقاومت به سایش پوشش به‌کار گرفته ‌شود. در مورد موادی که سختی یکسانی دارند بهترین مقاومت به‌سایش متعلق به ماده‌ای است که مدول یانگ کمتر و درنتیجه  بیشتری دارد. نسبت  پس از عملیات حرارتی در دمای  °C  180 به­مدت 4 ساعت به‌طور قابل توجهی افزایش می‌یابد که نشان‌ می‌دهد که عملیات حرارتی در این دما احتمالا مقاومت به‌سایش را بهبود می‌بخشد [33]. در تحقیق انجام‌شده توسط ویتری[33] و همکارانش نمونه‌عملیات حرارتی‌شده در دمای°C 400 به­مدت یک ساعت نسبت  تقریبا برابری را دربرابر نمونه قبلی که در دمای °C 180 به‌‌مدت 4 ساعت عملیات حرارتی‌شده بود نشان می‌دهد اما سختی آن بیشتر است.

     

    2-5-7-        اثر بازیابی یا شارژ مجدد حمام

    بازیابی یا شارژ مجدد حمام باعث ظهور یک ناپیوستگی در پوشش می‌گردد. زیرا که این شارژ مجدد منجر به جوانه‌زنی فاز جدید همانند آنچه که در شکل‌گیری پوشش برروی زیرلایه در ابتدا اتفاق می‌افتد، می‌شود [19]. با شارژ کردن مجدد یا بردن در حمام‌های مختلف به‌طور متوالی می‌توان پوشش Ni-Bالکترولس با ضخامت‌ زیادی به‌دست آورد. به­عنوان مثال در یک آبکاری 1ساعته با استفاده از 6 حمام، ضخامت μm 130 از پوشش Ni-Bالکترولس به‌دست آمده‌است [31].

     

    2-5-8-        اثر انجام عملیات ترموشیمیایی

    در تحقیق صورت‌گرفته توسط کانتا[23] و همکارانش [23] اثر انجام عملیات نفوذدهی نیتروژن در دو محیط مختلف یکی در محیط دارای فشار کم حاوی گاز نیتروژن به­مدت 2 ساعت در دمای C◦500 (TCTN) و دیگری در محیطی صنعتی برپایه آمونیاک (TCTA) بر روی خواص پوشش نیکل-بور الکترولس مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آن با نمونه عملیات حرارتی‌ شده در دمای C◦400به‌‌مدت 1 ساعت (HT)در محیط کنترل شده حاوی 95% آرگون و 5% گاز هیدروژن مقایسه ‌شد. مشاهده‌گردید که پس از انجام عملیات HT و TCTN ساختار چگال‌تر شده‌است. عملیات TCTA ساختاری را نشان‌ می‌دهد که متشکل از یک لایه چگال داخلی و یک ساختار متخلخل در لایه بیرونی و در سطح یک لایه چگال‌تر سفید می‌باشد و به‌وسیله عملیات نیتروژن‌دهی به‌وجود ‌آمده­است. در الگوهای پراش اشعه X نمونه‌های عملیات ترموشیمیایی‌شده TCTN و TCTA و نمونه عملیات حرارتی‌شده HT حضور فازهای B3Ni و B2Ni مشاهده‌شد اما در نمونه‌های TCTA به‌نظر می‌رسد که فاز B3Ni کمتر غالب بوده و حضور پیک 3B4Ni مشاهده‌ گردیده ‌است.

    آزمون منحنی پلاریزاسیون این پوشش‌ها در محلول M 1/0 کلرید سدیم نشان ‌می‌دهد که عملیات تکمیلی (HT، TCTA و TCTN) همگن منجر به افزایش پتانسیل خوردگی به­صورت ETCTA>ETCTN>EHT شده‌است. همچنین قسمت کاتدی منحنی پلاریزاسیون نشان ‌می‌دهد جریان پلاریزاسیون کاتدی واکنش احیای اکسیژن محلول روی نمونه‌های پوشش‌داده ‌شده بیشتر از نمونه‌هایی است که تحت عملیات تکمیلی HT، TCTN و TCTA قرار گرفته‌اند. قسمت آندی این منحنی وجود شیب جریان مشابه را برای نمونه‌های مختلف عملیات تکمیلی‌شده نشان می‌دهد که بیانگر برخی اثرات محافظت‌کننده پوشش روی سطح نمونه‌ها می‌باشد. برآورد اولیه برپایه پتانسیل و جریان خوردگی نشان از بهبود مقاومت به خوردگی پوشش Ni-B به­دنبال عملیات تکمیلی دارد. بهبود در مقاومت به خوردگی به‌دست ‌آمده برای نمونه‌های عملیات ترموشیمیایی ‌شده بیش از نمونه صرفا عملیات حرارتی ‌شده ‌است. اندکی بیشتر بودن مقاومت به­ خوردگی نمونه قرار گرفته تحت عملیات TCTA دربرابر TCTN به­علت حضور لایه متخلخل و لایه سفید در سطح TCTA است [23].

     

     

    شکل 2-14- ظهور ناپیوستگی در پوشش Ni-B الکترولس به دنبال شارژ مجدد حمام آبکاری [19].

     

    2-5-9-        اثر کامپوزیتی نمودن پوشش Ni-B

    به‌منظور ایجاد خواص مختلف در پوشش نیکل-بور الکترولس می‌توان انواع نانوذرات را جهت ایجاد پوشش‌های نانوسایش، نانواصطکاک، پوشش­های مقاوم به خوردگی نانوکامپوزیت، مقاوم در برابر اکسیداسیون دمای بالا و... به حمام آبکاری آن داخل نمود [34]. به‌طور كلي پيوستن ذرات فاز دوم در پوشش كامپوزيت به دو عامل بستگي دارد.

    1-   هجوم ذرات روی سطح زيرلايه

    2-   مدت زمان باقي‌ماندن (نگه‌داري) ذره روي سطح زيرلايه [9].

     

     

    شکل 2-15- تصاویر پوشش‌های مختلف نیکل-بور الکترولس قبل و بعد از عملیات تکمیلی HT، TCTA و TCTN [23].

     

    حمله ذرات روي زيرلايه به‌وسيله شار ذرات در فصل‌ مشترك تعيين ‌مي‌گردد. شار ذرات در فصل‌مشترك از طریق غلظت، اندازه و چگالي ذرات تعيين ‌مي‌گردد و زمان نگه‌داري تابعي از وضعيت آشفتگي و سرعت و شكل ذرات است [9]. کامپوزیتی‌‌شدن پوشش نیکل الکترولس به‌طور کاملا مکانیکی توسط برخورد و رسوب ذرات در سطح و احاطه‌شدن آن توسط پوشش شکل‌می‌گیرند و پیوند شیمیایی بین ذره و زمینه پوشش ‌وجود‌ندارد [35].

    از جمله دیگر عوامل مؤثر در مشارکت ذرات در پوشش‌های کامپوزیت می‌توان به شکل و اندازه ذرات، چگالی نسبی ذرات، بار الکتریکی ذرات، غلظت ذرات درون محلول آبکاری، روش و میزان هم‌زدن‌ حمام، سازش‌پذیری ذرات با ماتریس و جهت گیری قطعه درون حمام، اشاره نمود [35]. در مورد پوشش‌های كامپوزيت Ni-B اگرچه شار ذرات با افزايش غلظت نانو ذرات افزايش‌مي‌يابد، اما زمان نگه‌داري به­علت تشكيل هيدروژن زياد روي سطح زيرلايه كم است. آزادشدن زياد هيدروژن روي سطح زيرلايه تمايل دارد ذرات معلق در حمام را به‌ كنار براند [9].

    هنگام کامپوزیت‌کردن پوشش با ذراتی با ابعاد نانو لازم است که از مواد ‌فعال­ساز سطحی جهت ایجاد پراکندگی پایدار  در ذرات معلق در حمام استفاده ‌گردد. درصورت عدم استفاده از این مواد شاهد کلوخه‌شدن مواد نانو و توزیع غیریکنواختی آن‌ها در حمام و پوشش خواهیم ‌بود. ماده فعال‌کننده سطحی عاملی مهم در مشارکت ذرات نانو در پوشش است. افزودن ماده فعال‌کننده سطحی تا یک حد بحرانی باعث افزایش مشارکت ذرات در پوشش‌شده اما در فراتر از آن‌ حد، میزان رسوب همزمان ذرات نانو در زمینه پوشش کاهش‌ می‌یابد [35].

     

    2-3-8-1-          کامپوزیتی کردن با نانوذرات نيتريد سيليكون

    نيتريد سيليكون يك ماده خيلي سخت است كه استحكام دماي اتاق خود را تا دماي °C1200 حفظ مي‌كند و پايداري ابعاد و مقاومت به اكسيداسيوني عالي دارد [9].

    پوشش‌هاي نانوكامپوزيتي 4N3Ni-B-Si به علت استحكام‌‌يابي از توزيع يكنواخت فاز سخت داراي ميكروسختي و مقاومت ‌به ‌سايش بيشتري هستند. ضريب اصطكاك پوشش كامپوزيت 4N3Ni-B-Si به­موجب زبري سطح و نيروي قفل‌كننده مكانيكي بالا نسبت به پوشش عادي در شرايط بارگذاري و دماي مشابه بيشتر است. حجم سايش پوشش 4N3Ni-B-Si در اثر عمليات حرارتي كمتر نيز مي‌گردد [9].

     

    2-3-8-2-          کامپوزیتی کردن با نانو الماس‌

    کایا[24] [5] و همکارانش اثر افزودن نانو الماس را به پوشش Ni-B بررسی کردند. نانوالماس مورد استفاده در این پژوهش دارای قطر nm 5 بود. با این حال استفاده از این نانوذرات همراه با مشکلات زیادی است سطح ویژه زیاد ذرات 800 برابر بارگیری حمام‌های الکترولس عادی می‌باشد [5]. این سطح ویژه فوق‌العاده و مشکلات ترشوندگی ذرات نامحلول به‌وسیله اضافه‌نمودن مواد فعال‌ساز سطحی EDA و EDTA مورد غلبه واقع‌شد.

    با افزایش مقدار ذرات نانوالماس در داخل حمام آبکاری نرخ آبکاری کاهش می‌یابد. در تحقیق صورت گرفته توسط کایا [5] در حالت درست پس از آبکاری افزایش میکرو سختی در اثر حضور نانوالماس ها چندان محسوس نبود اما بعد از عملیات حرارتی افزایش میکروسختی در اثر حضور ذرات نانو نسبت نسبت به پوشش فاقد این ذرات واضح و میزان افزایش حدود %6-4 است.

    در پوشش‌های کامپوزیت افزودن ذرات نانو باعث درشت‌تر شدن ساختار در تصویر سطح پوشش‌ می‌گردد. دلیل این امر زمان طولانی‌تر رسوب کامپوزیت عنوان‌شده‌است زیرا با افزودن ذرات نانو فرایند رسوب پیچیده‌تر شده و درنتیجه نرخ رسوب کاهش می‌یابد [5].

    مطالعه کایا [5] در مورد پوشش‌ کامپوزیتی مذکور نشان‌داد که ذرات نانو در داخل پوشش به‌صورت غیرهمگن توزیع‌شده‌اند و نیز در برخی جاها به‌شکل کلوخه‌ در ساختار حضور دارند که این امر می‌تواند دلیل کم ‌بودن افزایش میکروسختی پوشش در اثر افزودن نانوذرات الماس باشد [5].

     

    2-3-8-3-          کامپوزیت نمو‌دن پوشش با نانوذرات 60C

    تحقیق صورت‌گرفته توسط شی[25] و همکارش [34] نشان‌داد که افزودن نانوذرات 60C به حمام آبکاری   نیکل-بور الکترولس و وارد کردن آن در پوشش منجر به افزایش زبری پوشش، کاهش قطر کلوخه‌ها (سر گل‌کلم‌ها) و دانه‌های آن گردیده ‌است. علت این امر اینگونه عنوان‌شده که ذرات نانو 60C در حمام آبکاری معلق‌شده  و با هم به‌عنوان هسته پوشش Ni-B رسوب‌ می‌کنند که این امر از سازماندهی سلولی Ni-B برای رشد باهم جلوگیری به‌عمل می‌آورد. همچنین حضور ذرات نانو 60C منجر به کاهش سختی پوشش        شده‌است [34].

     

    الف                                                                         ب

    شکل 2-16- مقایسه زبری دو پوشش الف) 60Ni-B-C و ب)  Ni-B [34].

     

    سطح اثر ساییده شده در آزمون فرتینگ[26] برای پوشش نانوکامپوزیت 60Ni-B-C به‌‌طور قابل‌ ملاحظه‌ای کمتر از پوشش Ni-B است زیرا ذرات 60C حاضر در پوشش خاصیت‌ خودروانکاری دارند، ذرات ریز می‌توانند طی پدیده اصطکاک به­راحتی از مسیر خارج ‌شده و جسم سومی تشکیل‌ دهد که از تماس مستقیم دو سطح به­طور مستقیم‌ جلوگیری ‌نماید. به‌علاوه ذرات 60C نقش یک «توپ» را ایفا می‌کند که اصطکاک سرشی[27] را به اصطکاک غلتشی[28] تبدیل کرده که این امر ضریب اصطکاک پوشش را کاهش و عملکرد سایش فرتینگ را به‌طور قابل‌ ملاحظه‌ای بهبود می‌بخشد [34].

     

    2-3-9-         اثر دوگانه نمودن پوشش Ni-B با پوشش Ni-P

    از آنجا که بوروهیدرید تنها تحت شرایط آلکالین پایدار است، رسوب آلیاژ Ni-P-B معمولا تحت شرایط افزودن هیپوفسفیت در حمام نیکل الکترولس با عامل احیاکننده بوروهیدرید آماده ‌می‌شود. چون بوروهیدرید عامل احیاکننده قدرتمندتری از هیپوفسفیت بوده و حمام آبکاری آلکالین می‌باشد. مقدار فسفر در رسوب آلیاژی نهایی کم می‌شود. حالت مشابه رسوب‌های آلیاژی یعنی Ni-Cu-P و Ni-W-P و... هستند که در آنجا الحاق (ترکیب) مس و تنگستن موجب کاهش فسفر می‌گردد. در نهایت بهبود مقاومت به خوردگی در پوشش نهایی با این روش چندان مشخص نیست. در سال‌های اخیر، پوشش‌های چند لایه حاصل از حمام‌های تکی یا دوتایی توجه خاصی را برای حل معضل فوق دریافت کرده‌اند [29].

    در تحقيق صورت‌ گرفته توسط سانكارا نارايانان [29] مشاهده گرديد كه لايه‌‌هاي پوشش دوگانه Ni-P و Ni-B يكنواخت هستند و حتي پس از عمليات حرارتي در دماي  °C 450 به‌مدت 1 ساعت سازگاري خوبي بين دو لايه وجود دارد. با اين حال به­علت شكننده ‌بودن پوشش Ni-B‌ پس از عمليات حرارتي، ترك‌هايي در پوشش دوگانه ديده‌شده‌است [29].

    با مقايسه ميكروسختي پوشش‌هاي Ni-P، Ni-B، و پوشش‌هاي دوگانه Ni-P/Ni-B و Ni-B/Ni-P كه همگي داراي ضخامت تقريبي μm 20 بودند مشاهده‌گرديد كه ميكروسختي پوشش‌هاي دوگانه هم پس از آبكاري و هم پس از عمليات حرارتي يادشده نسبت به پوشش های يگانه‌ بيشتر است. بین این دو نوع از پوشش‌های دوگانه، پوششی که دارای لایه بیرونی Ni-B است، سختی و مقاومت به‌سايش بیشتری را از خود نشان می­دهد [29].

    در تحقیقی دیگر که توسط ونکسو[29] و همکارش [36] انجام گرفت پوشش دوگانه Ni-W-P/Ni-B الکترولس بر روی آلیاژ منیزیم 91AZ اعمال‌گردید. بررسی پوشش Ni-W-P و Ni-W-P/Ni-B به‌وسیله آزمون پلاریزاسیون در محلول wt% 3 کلرید سدیم، انتقال مثبت بزرگی را در پتانسیل خوردگی نسبت به زیرلایه نشان‌می‌دهد و جریان خوردگی در مقایسه با زیرلایه آلیاژ منیزیم کاهش می‌یابد. در مورد این دو دو پوشش، پوشش دوگانه پتانسیل خوردگی مثبت‌تر و جریان خوردگی کمتری نسبت به پوشش Ni-W-P دارد. به­علاوه تشکیل لایه غیرفعال[30] در مورد پوشش Ni-W-P در شاخه آندی منحنی پلاریزاسیون مذکور مشاهده‌گردید.

    در همین مطالعه به‌منظور بررسی اثر دوگانه‌نمودن بر روی خواص خوردگی پوشش‌های Ni-W-P و    Ni-W-P/Ni-B که بر روی آلیاژ منیزیم 91AZ اعمال‌شده‌بودند؛ این پوشش‌ها در محلول HCl  %10 در دمای اتاق قرار گرفتند. در مورد ضخامت‌های یکسان پوشش Ni-W-P و Ni-W-P/Ni-B برابر μm 35 سرعت کاهش ضخامت پوشش در اثر خوردگی برای پوشش دوگانه کمتر است. به­علاوه زمان لازم برای خورده‌شدن این پوشش دوگانه بیشتر از زمان لازم برای خورده‌شده پوشش Ni-W-P با ضخامت  μm 50 می‌باشد که این امر نشان‌دهنده اثر حمایتی دوگانه نمودن پوشش Ni-W-P با اعمال پوشش Ni-B بر روی آن در مقابل خوردگی در محلول‌های اسیدی است [36].

     

    2-6-         آبکاری زیرلایه‌های مختلف

    2-6-1-        فولاد

    آبکاری فولاد می‌تواند مستقیما بعد از چربی‌­زدایی و اسیدشویی صورت گیرد و نیز می‌توان یک لایه پوشش نیکل فلزی را به­عنوان آستر[31] از طریق حمام‌های وات یا وود روی فولاد نشاند و آبکاری را روی آن‌ها انجام‌داد [7]. اسیدشویی به‌معنی استفاده از اسید معدنی، اسید آلی یا نمک اسیدی جهت حذف اکسیدهای سطحی، گردوغبار کارگاه، چربی گریس و... از سطح زیرلایه با و یا بدون حرارت‌دادن است. اسید سولفوریک و به‌ویژه اسید کلریدریک معمولا به­عنوان ماده اسیدشویی ‌به‌کار می‌روند[37].

     

    2-6-2-        آلومینیم

    آلومینیم فلزی فعال می‌باشد و درصورت تماس داشتن با محیط یا آب به­سرعت لایه نازکی از اکسید روی آن به‌وجود می‌آید که این لایه نازک اکسید مانع از به‌وجود آمدن پیوند فلزی بین پوشش و زیرلایه می‌گردد. بدین منظور معمولا یک لایه تبدیلی روی، برای بهبود چسبندگی پوشش به زیرلایه آلومینیمی اعمال می‌گردد. با این حال  برای فعال‌شدن سطح زیرلایه در حمام آبکاری Ni-B الکترولس با عامل احیاکننده بوروهیدریدی این کار کافی نبوده و لازم است یک آستر از جنس نیکل مثلا Ni-P روی پوشش روی اعمال گردد [11 ، 35].

     

    2-6-3-        منیزیم

    چون منیزیم یکی از فلزات فعال از نظر الکتروشیمیایی است، پوشش آلیاژ نیکل نسبت به زیرلایه منیزیم کاتدی است و تنها می‌تواند به‌عنوان یک مانع فیزیکی در برابر محیط خورنده قرار گیرد. چنانچه زیرلایه منیزیمی پوشش داده‌شده با آلیاژ نیکل به‌‌طور موضعی در برابر محیط خورنده قرار گیرد حفره خوردگی روی فلز شکل گرفته و منجر به ظاهر غیرجذاب و کاهش خواص مکانیکی آن می‌گردد. استفاده از پوششی چند لایه که لایه‌هایش پتانسیل خوردگی متفاوتی داشته باشند یک راه مؤثر جهت بهبود مقاومت به خوردگی زیرلایه آندی است [38].

    به‌علت فعال بودن سطح منیزیم از لحاظ الکتروشیمیایی، زمانی که این فلز در تماس با هوا یا آب قرار می‌گیرد، لایه اکسید یا هیدروکسید به­سرعت روی آن شکل‌ می‌گیرد. این لایه تنها مقاومتی اندک در برابر خوردگی حفره‌دار شدن برای منیزیم مهیا می‌سازد [38]. به­عبارتی لایه شبه‌غیرفعال[32] روی منیزیم   خیلی کمتر از ‌لایه‌های غیرفعال عادی که روی فلزاتی همچون فولاد ضد زنگ و آلومینیم تشکیل می‌شود پایدار است. این لایه به­طور الکتروشیمیایی تمایل دارد که در محلول‌هایی حاوی کلرید، سولفات و برومید شکسته ‌شود که این امر اثر مخربی روی چسبندگی و یکنواختی پوشش دارد [38].

    برای آماده‌سازی سطح منیزیم برای پوشش‌دادن با نیکل-بور الکترولس، ابتدا باید برای چربی‌زدایی آن را وارد محلول آلکالین‌کرده و سپس در محلول کرومات و اسید نیتریک جهت حذف هرگونه لایه اکسید یا هر پوشش شیمیایی دیگر برده ‌شود. سپس لازم است که منیزیم در محلول HF فرو برده ‌شود تا لایه تبدیلی 2MgFروی سطح منیزیم تشکیل‌ گردد. با این‌ حال ترکیبات کروم 6 ظرفیتی بسیار سمی هستند و HF نیز بسیار خورنده است و به­راحتی قابل کنترل نیست [38].   

    بر همین اساس زینگ[33] [38] وهمکارانش برای بهبود مقاومت به خوردگی پوشش Ni-B روی زیرلایه آلیاژ منیزیم 91AZ  یک لایه میانی Ni-P را که نسبت به پوشش Ni-B دارای پتانسیل نجیب‌تری است رسوب ‌دادند. در تحقیق انجام‌گرفته توسط این افراد مشخص ‌شد که پوشش Ni-P و Ni-P/Ni-B در محلول 3% کلرید نیکل نسبت به زیرلایه منیزیمی پتانسیل خوردگی مثبت‌تری دارند و نیز چگالی جریان خوردگی آن‌ها نسبت به زیرلایه آلیاژ منیزیمی از کاهش قابل توجهی برخوردار است. زمانی که خوردگی روی لایه خارجی پوشش؛ Ni-B الکترولس رخ‌می‌دهد برخی حفرات سطحی منجر به موضعی‌شدن خوردگی می‌گردند. زمانی که به­دنبال خوردگی حفره‌ای، حفره سطحی به لایه Ni-P می‌رسد، سازوکار خوردگی از خوردگی حفره‌ای به خوردگی عرضی گسترده تغییر می‌یابد، چون لایه خارجی پوشش که از جنس Ni-B است پتانسیل خوردگی کمتر و جریان خوردگی بالاتری دارد و راحت‌تر از Ni-P خورده می‌شود.  با این حال باید یادآوردی‌ کرد که پوشش دوگانه نیز نسبت به آلیاژ منیزیم 91AZ کاتدی است وتنها یک مانع فیزیکی در برابر حمله خوردگی به منیزیم پدید ‌می‌آورد.

     

    2-6-4-        مس

    خواص هدایت الکتریکی و حرارتی مس باعث‌ شده ‌است که این فلز به طور گسترده در اپتیک و الکترونیک به‌کار گرفته ‌شود. با این‌حال به علت استحکام کم و مقاومت به‌ سایش ضعیف قطعات مسی نمی‌توانند برای مصارف ویژه‌ای که نیازمند استحکام عالی و مقاومت به سایش خوب است بکار روند [32].

    برخی روش‌ها برای افزایش مقاومت به‌ سایش مس از جمله اکسیداسیون داخلی، رسوب شیمیایی بخار، آبکاری و... ایجاد شده‌اند. از بین این روش‌ها رسوب الکترولس مزایایی چون سادگی و امکان‌پذیری بیشتر نسبت به سایر روش‌ها در خصوص سطح مس خالص دارد و پوشش آمورف حاوی بور جهت افزایش چسبندگی بین زیرلایه و پوشش استفاده می‌گردد [32].

    بررسی اثر ضخامت پوشش Ni-B بر روی مقاومت ویژه الکتریکی زیرلایه مسی نشان می‌دهد که افزودن پوشش Ni-B الکترولس به مس موجب تغییر چندانی در مقامت ویژه الکتریکی آن نمی‌گردد. نتایج عملی نشان‌ داده ‌است که پوشش Ni-B الکترولس بر روی سطح مس علاوه بر داشتن میکروسختی بالا هدایت الکتریکی خوبی نیز دارد [32].

    برای برخی فناوری‌های تولید نیمه‌هادی‌ها، لازم است تا جهت کاهش تاخیر میان سیگنال گیت[34] و اتصال، بجای اتصالات آلومینیمی پوشش‌داده‌شده با 2SiO، از مواد فلزی که دارای مقاومت الکتریکی کمتر  از آلومینیم هستند و عایق‌کننده‌هایی که ضریب دی‌الکتریک کمتری نسبت به 2SiO دارند و یا هر دو استفاده ‌نمود. به­علاوه محدودیت اصلی تِرک‌[35]های آلومینیمی با سطح مقطع بسیار کوچک در ابتدا مقاومت الکتریکی بالای آن‌هاست که منجر به تاخیر در انتشار سیگنال و تلفات مقاومتی و اتلاف حرارتی می‌گردد و سپس باعث حساسیت به مهاجرت الکتریکی و خرابی می‌شود. مقاومت الکتریکی مس کمتر از آلومینیم است و نیز مس نقطه ذوبی بالاتر از آلومینیم دارد که منجر به مهاجرت الکتریکی کمتر می‌گردد. به‌علاوه خودنفوذی مس در مقایسه با سه عنصر آلومینیم، نقره و طلا از همه پایین‌تر است که بهبود دوام  را موجب می‌شود. با این حال مس از داخل 2SiO نفوذ کرده که منجر به کاهش عملکرد الکتریکی قطعه می‌گردد. به­علاوه مس به اکسید سیلیسیم نمی‌چسبد و تشکیل یک اکسید خودغیرفعال‌شونده[36] برای کنترل خوردگی نمی‌دهد. متعاقبا لازم است تا با استفاده از لایه میانی همچون نیکل الکترولس، که به مس  و دی‌اکسید سلیسیم بچسبد این مشکلات اتصالات مسی را مرتفع‌نمود [39].

    در تحقیق صورت گرفته توسط وونگ[37] و همکارانش [39] تحول فازی لایه‌های Ni-P و Ni-B که به‌طور غیرالکتریکی روی یک اتصال مسی رسوب‌داده‌شده‌بودند  به­منظور جلوگیری از نفوذ مس مورد بررسی قرار گرفتند. در پوشش Ni-B الکترولس، B3Niمتبلور‌شده در دمایی بالای ◦C 400  و در محیط حاوی گاز آرگون و مقدار کمی اکسیژن به نیکل و 3O2B تجزیه می‌گردد و در مقابل تجزیه P3Ni متبلورشده در پوشش Ni-P الکترولس در دمایی بالاتر از  ◦C 600 و در محیط مذکور به نیکل و 5O2P به­وقوع می‌پیوندد. به­علاوه در محیط متشکل از گاز هیدروژن، تجزیه B3Ni به نیکل و بور در دمایی بالاتر از ◦C 400 و تجزیه B3Ni به نیکل و فسفر در دمایی بالاتر از ◦C 600 مشاهده گردید. با این حال زمانی که آلیاژ نیکل-بور و نیکل-فسفر در عدم حضور مس به‌صورت پودر رسوب‌داده‌شدند تجزیه این آلیاژها در اثر حرارت‌دادن رخ‌نداد، که این تفاوت در تحول فازی به‌ نقش کاتالیزوری فلز مس یا اکسید مس نسبت داده‌ شده‌است. با توجه به این که تجزیه پوشش Ni-P الکترولس در دمایی بالاتر از پوشش Ni-B الکترولس صورت‌می‌پذیرد، پوشش Ni-P الکترولس مانعی نفوذی مؤثرتری دربرابر پوشش Ni-B الکترولس می‌باشد.

     

    2-6-5-        تیتانیوم

    تیتانیوم و آلیاژهایش به­علت داشتن خواص عالی آن در صنایع هوایی کاربرد گسترده‌ای دارند. استفاده از این آلیاژها تحت شرایط اصطکاکی و سایش شدید به‌علت مقاومت به سایش کم آن‌ها محدود می‌باشد [40]. برونلی[38]  و همکارانش [40] به‌منظور بهبود خواص آلیاژ تیتانیوم V4-Al6-Ti پوشش Ni-B را بر روی آن رسوب‌داده و سپس آن را تحت عملیات حرارتی نفوذی قرار دادند؛ بدین‌ترتیب که با روش حرارت‌دهی القایی حرارت لازم برای این عملیات را ایجاد کردند. دمای سطح در این روش به °C 1200 و دمای مرکز نمونه بیلت‌‌شکل آن به °C 890 رسید. این دمای بالا و زمانی برابر تنها 100 ثانیه، اجازه مهاجرت اتم‌ها به درون زیرلایه را می‌دهد. علت استفاده از این روش دست‌نخورده‌ نگه‌داشتن زیرلایه می‌باشد.  باید متذکر شد که قرار دادن آلیاژ V4-Al6-Ti در محدوده دمایی از °C 990 تا °C1010 منجر به یک استحاله آلوتروپیک از ساختار hcp (فاز α) به bcc (β)         می‌گردد [40].

     

    در تصاویر SEM نمونه‌های پوشش‌داده‌شده و عملیات ‌حرارتی‌‌شده یک لایه واکنش پهن قابل مشاهده‌است (شکل 2-16ب)، که در آن غلظت Ni، Ti، V و Al به طور ناهمگنی درطول این لایه تغییر می‌کند. باید اشاره‌داشت که غلظت نیکل در جایی که به زیرلایه می‌رسیم به سرعت کاهش می‌یابد. ساختار لایه واکنش شامل فازی از جنس محلول جامد تیتانیم با نیکل، وانادیوم و آلومینیم (فاز سفید رنگ در شکل 2-16الف)  می‌باشد که توسط فاز 2NiTi(فاز تیره رنگ در شکل 2-16الف) احاطه‌شده‌است. در داخل فاز محلول جامد حضور دندریت‌هایی مشاهده می‌گردد که نشان از وقوع ذوب در طی عملیات حرارتی‌است. این امر به‌دلیل تشکیل فاز یوتکتیکی از فاز 2NiTiو تیتانیم است که در دمای °C 942 ذوب‌می‌گردد. همچنین متالوگرافی پوشش حضور یک لایه نفوذی نازک را در فصل‌مشترک زیرلایه-پوشش آشکار می‌سازد که از طریق حضور نیکل در فاز β ساختار ویدمن‌اشتاتن –βαتیتانیم مشخص‌می‌گردد (شکل 2-16ب)، زیرا که نیکل پایدارکننده فاز β است. حلالیت بور در تیتانیوم بسیار محدود است (wt% 02/0) و چون در مطالعه صورت گرفته [40] مقدار بور از این حد بیشتر است (wt% 05/0) فلذا فاز TiB به‌صورت ویسکرهایی با طول بین μm 4 تا mμ20 در محدوده واکنش حضور می‌یابد [40].

     

     

    الف                                                                                   ب

    شکل 2-17-  الف) تصویر سطح مقطع تیتانیوم پوشش‌داده شده با Ni-B الکترولس بعد از عملیات حرارتی القایی ب) تصویر فصل‌مشترک زیرلایه و لایه واکنشی [40].

     

    میکروسختی سطح نمونه آلیاژ تیتانیوم پوشش‌داده شده با Ni-B الکترولس پس از عملیات حرارتی نفوذی (بیش از HV 900)، بیشتر از میکروسختی سطح نمونه‌های تیتانیومی بدون پوشش پس از همین عملیات است. علت این امر حضور فازهای بین فلزی 2NiTi و NiB و نیز حضور عناصر نیکل و بور است که نیکل و بور می‌توانند به‌ترتیب به‌صورت محلول جامد در تیانیوم قرار گیرند.. عملیات حرارتی نفوذی صورت‌گرفته در مقایسه با عملیات حرارتی عادی در دمای °C 800 به‌مدت 4 ساعت روی نمونه تیتانیمی سختی سطحی کمتری دارد، اما ضخامت لایه سخت بیشتر است. علت سختی کمتر سطح نمونه عملیات حرارتی‌ نفوذی شده به­علت این واقعیت است که ترکیب بین‌فلزی 2NiTi لایه سطحی فشرده‌ای را تشکیل نمی‌دهد بلکه در ناحیه نفوذی پراکنده است. علت عمق سختی بیشتر در نمونه‌های عملیات حرارتی نفوذی‌شده، ضریب‌نفوذ بیشتر نیکل و بور در فاز β نسبت به فاز α آلیاژ تیتانیم است. توجه شود که دمای عملیات حرارتی نفوذی بالاتر از دمای استحاله β و دمای عملیات حرارتی معمولی زیر این دما بوده‌است [40]. به­علاوه انجام عملیات حرارتی در دمای °C 900 به­مدت 30 دقیقه در محیط خنثی روی نمونه‌های عملیات حرارتی نفوذی‌شده، کوئنچ کردن آن‌ها در آب و سپس عملیات پیرسازی در دمای °C 500 به‌‌مدت 4 ساعت (تحت محیط خنثی)، منجر به نفوذ بیشتر عناصر، رسوب 2NiTiو افزایش کم میکروسختی ضخامت‌ سخت‌شده گردیده‌است [40].       

     

    2-6-6-        مواد پلیمری

    آبکاری الکترولس مواد پلیمری با نیکل یا مس در شرایطی امکان­پذیر است که نواحی کاتالیک جهت متالیزه‌شدن روی سطح ایجاد شود. این نواحی را می‌توان توسط جوانه‌های پالادیوم که به‌طور شیمیایی از محلول جذب می‌شوند، ایجاد کرد. روش‌های مختلفی جهت انجام این جذب شیمیایی پیشنهاد‌شده‌اند. روش دومرحله‌ای که به‌‌طور موفقیت‌آمیزی مورد استفاده قرار گرفته است شامل استفاده متوالی از محلول‌های رقیق 2SnCl و 2PdCl می‌باشد و فرایند یک مرحله‌ای ،شامل فروبردن زیرلایه پلیمری در محلولی حاوی 2PdCl و 2SnCl می‌باشد.

     

    2-6-7-        فیبرهای کربنی

    گرافیته‌شدن، استحاله مواد کربنی بی‌شکل و بی‌نظم به گرافیت سه‌بعدی تحت دمای کاری بالا معمولا بالای ◦C 3000 است. افزایش فشار و افزودن برخی کاتالیزورها می‌تواند گرافیته‌شدن کربن را شتاب‌بخشد که به ترتیب گرافیته کردن تحت تنش یا گرافیته‌کردن کاتالیزوری نامیده‌می‌شوند. نیکل، کبالت، آهن، پلاتین، مولیبدن، کروم و بور در کاتالیزه‌کردن گرافیته‌کردن بسیار مؤثر هستند. بور و ترکیباتش به­عنوان کاتالیزورهای مؤثر برای گرافیته‌کردن کربن‌ها به­کار می‌رود. نیکل نیز به عنوان یکی از کاتالیزورهای کارآمد برای گرافیته‌کردن کربن‌های آمورف شناخته‌می‌شود. بنابراین می‌توان برای گرافیته‌کردن کربن آمورف، پوشش Ni-B الکترولس اعمال و عملیات حرارتی مذکور انجام گیرد. مکانیزم عمل این­گونه عنوان‌شده که باند کربن-کربن در ابتدا به‌وسیله فلز کاتالیزور در فصل مشترک کربن آمورف پاره گردیده سپس کربن در فلز مایع یا جامد حل‌شده و به صوت کربن گرافیتی رسوب می‌کند. بور به‌عنوان یک کاتالیزور مخصوص شناخته‌می‌شود زیرا که فرایند پیوسته و همگن گرافیته‌شدن کل کربن را بدون تشکیل اجزای کربن مجزا و متمایزشتاب‌می‌بخشد. این امر به‌دلیل این است که بور می‌تواند به‌‌طور جایگزین وارد محل‌های‌ بین‌شبکه‌ای ساختار لایه‌ای گرافیت‌شود زیرا که شعاع اتمی بور خیلی نزدیک شعاع کربن است. سرعت نفوذ اتم بور در کربن سریع است و اتم بور می‌تواند شبکه بلوری را به‌وسیله جایگزینی اتم کربن بآزآرایی‌کند. در این فرایند وسعت گرافیته‌شدن افزوده‌شده‌است. بور دمای ذوب ◦C 2300 دارد و در دمای پایین‌تر اثر کاتالیکی نشان‌نمی‌دهد اما پوشش نیکل بور با B% 4-0 دمای ذوبی حدود ◦C1400 دارد و بور در فرم B2Ni و B3Ni در پوشش حاضر است. با این‌حساب  با پوشش‌دادن‌ گرافیت با Ni-Bگرافیته‌شدن بهتر در دمای کمتر میسر  می‌باشد [42].

     

    2-6-8-        n-سیلیکون

    پس از آن‌که پوشش نیکل-بور الکترولس با موفقیت به روی سیلسیم رسوب‌داده‌شد استفاده از پوشش نیکل الکترولس در کنتاکت‌ها الکتریکی رواج‌یافت. متالیزه‌کردن با نیکل الکترولس یک روش ارزان برای ساخت کنتاکت‌های الکتریکی برای سلول‌های خورشیدی سیلیکونی است. استفاده از این روش برای تولید سلول‌های خورشیدی با کنتاکت خاردارشده با راندمان بالا منجر به تفکر مجدد برای استفاده از فناوری آبکاری برای سلول‌های خورشیدی سیلیکونی تخت تجاری حاضر گردید که می‌تواند هزینه فراوری را به مقدار قابل‌توجهی کاهش دهد. رسوب نیکل-فسفر روی سیلیسیم با استفاده از حمام هیپوفسفیت که به‌وسیله رسوب الکترولس یا الکتروشیمیایی مس دنبال می‌شود به‌‌طور گسترده مورد مطالعه‌قرار گرفته‌است. نیکل مانعی مناسب در برابر نفوذ مس  و بعلاوه یک فلز کنتاکت مطلوب دربرابر سیلیکون تشکیل‌می‌دهد. سیلیسید نیکل می‌توان در دماهای پایین ◦C600 – 400 شکل‌بگیرد که چسبندگی مکانیکی مطلوب کنتاکت و مقاومت کم آن  را مهیا می‌سازد.

    اخیرا نتایجی عالی  برای سلول‌های خورشیدی سیلیسیمی تخت با کنتاکت آبکاری Ni-P الکترولس‌شده و متالیزه‌شده با مس توسط آبکاری الکتریکی‌ به‌دست‌آمده‌است. با این حال محدودیت محلول هیپوفسفیت این است که تنها می‌تواند برای رسوب نیکل کنتاکت جلویی به‌کار رود. استفاده از آن برای کنتاکت پشتی منجر به ایجاد کنتاکت غیراهمی می‌گردد.

    برای کنتاکت پشتی یک محلول نیکل حاوی بور به‌جای هیپوفسفیت می‌تواند مفید باشد، زیرا که بور داخل رسوب نیکل جای می‌گیرد و این بور طی آنیل‌شدن ممکن است به‌داخل سطح پشتی سیلیسیم نفوذ کند و منجر به تشکیل لایه پشتی از سیلیکون P+ گردد که این امر می‌تواند یک کنتاکت اهمی برای نیکل باشد [43].

     

    2-7-         افزودن سایر اتم‌ها به پوشش Ni-B

    2-7-1-        پوشش Ni-Co-B

    کبالت مفیدترین عنصر افزودنی جهت بهره‌مند ساختن پوشش‌های آلیاژ نیکل از خواص مغناطیسی است. به‌منظور تولید پوشش Ni-Co-B می‌‌توان به حمام آبکاری بوروهیدریدی مقداری 4CoSO افزود. نسبت غلظت یون نیکل به یون کبالت در حمام بر روی نرخ آبکاری پوشش تاثیر می‌گذارد، به طوری که با کاهش آن نرخ آبکاری کاهش می‌یابد. پتانسیل احیای +2Co به Co منفی‌تر از پتانسیل احیای +2Ni به Ni است. بنابراین، غلظت بیشتر 4CoSO در حمام آبکاری باعث کاهش نرخ آبکاری می‌گردد [22].

    در تحقیق صورت گرفته توسط ونگ [39] [22] حضور پیک مرتبط با آهن در طیف EDS  پوشش Ni-Co-B مشاهده‌گردید. ونگ اینگونه برداشت کرد که انجام عملیات آبکاری بر روی زیرلایه فولادی منجر به حل‌شدن مقداری از زیرلایه آهنی طی واکنش جابجایی یون نیکل II یا کبالت II با آهن زیرلایه گردیده و در طول انجام آبکاری این آهن احیا‌شده و وارد پوشش ‌گردیده‌است.

    نسبت 4CoSO/4NiSO در حمام آبکاری بر ترکیب شیمیایی پوشش نیز اثر می‌گذارد. کاهش این نسبت منجر به منجر به کاهش درصد نیکل و آهن پوشش و افزایش کبالت پوشش به‌‌طوری قابل ملاحظه می‌گردد. لازم به توجه است که با درنظر گرفتن نسبت ‌4CoSO/4NiSO در حمام آبکاری، درصد کبالت پوشش بیشتر از درصد نیکل پوشش است. این امر غیرعادی حاکی از این است که کبالت فعال‌تر تمایل بیشتری نسبت به نیکل نجیب‌تر برای احیاشدن و حضور در پوشش نشان می‌دهد. در این رابطه عنوان‌شده که ولتاژ اضافی[40]  برای رسوب کبالت دلیل این رسوب ترجیحی در پوشش Ni-Co-B الکترولس است.

    بررسی الگوی پراش اشعه X پوشش Ni-Co-B الکترولس نشان می‌دهد که این پوشش پس از آبکاری ساختاری آمورف دارد اما چنانچه این پوشش در دمای ◦C 350 به‌‌مدت یک ساعت مورد عملیات حرارتی قرار بگیرد فازهای B3Ni مکعبی و فازهای Ni-Co تشکیل می‌گردند. حرارت دادن این پوشش در دمای بالاتر منجر به تشکیل فاز جدیدتری نمی‌گردد [22].

    در تحقیق صورت‌گرفته توسط ونگ [22] عدد میکروسختی پوشش Ni-Co-Bپس از آبکاری برابر       HV 601  به‌دست آمد. این مقدار با انجام عملیات حرارتی بهبود یافت به‌طوری که با انجام عملیات حرارتی در دمای ◦C 350 مقدار سختی به بیشینه مقدار خود یعنی HV 950 رسید ولی افزایش بیشتر دما منجر به کاهش عدد میکروسختی می‌گردد. علت افزایش سختی طی عملیات حرارتی در دمای ◦C 350 تشکیل فازهای B3Ni و    Ni-Coو علت کاهش سختی در اثر عملیات حرارتی در دمایی بالاتر از ◦C 350  نسبت به‌ مقدار سختی بیشینه، رشد دانه‌های بلوری B3Ni و Ni-Co عنوان گردیده‌است [22].

    شکل 2-17 ریز ساختار سطح پوشش Ni-Co-B الکترولس را بعد از آبکاری (الف) و بعد از عملیات حرارتی در دمای ◦C 600 به‌مدت 1 ساعت (ب) نشان‌می‌دهد. رسوب پس از آبکاری دارای ذراتی فشرده با قطر nm 0/2 هستند در حالی که اندازه ذرات پس از انجام عملیات حرارتی مذکور به‌حدود nm 0/5 افزایش می‌یابد و نیز شکل ذرات با شکل ذرات رسوب تنها آبکاری‌شده متفاوت است [22].

     

     

    شکل 2-18- ریزساختار سطح پوشش Ni-Co-Bالف) بعد از آبکاری ب) بعد از عملیات حرارتی در دمای ◦C 600              به‌مدت 1 ساعت [22].

     

    با انجام عملیات حرارتی خواص مغناطیسی پوشش Ni-Co-B الکترولس نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. به‌طوری که با افزایش دمای عملیات حرارتی حد اشباع مغناطیسی و پسماند مغناطیسی برای این پوشش‌ها افزایش می‌یابد [22].

     

    2-7-2-        پوشش Ni-Cu-B

    در تحقیق صورت گرفته توسط خانم رحمانی [35] به‌منظور وارد مس در پوشش مقدار mmol/l 4-1 کلرید مس در مقابل mol/l 1/0 وارد حمام آبکاری ‌شده و مقداری KNaC4H4O6.4H2O نیز به آن اضافه‌گردید. بررسی صورت گرفته‌ روی غلظت‌ عناصر مس، نیکل و بور پوشش نشان‌می‌دهد که با افزایش مقدار کلرید مس در حمام آبکاری، مقدار مس پوشش افزایش یافته و در مقابل مقدار نیکل پوشش کاهش می‌یابد اما مقدار بور تقریبا ثابت باقی‌می‌ماند. افزودن بیش از mmol/l 3 کلرید مس به حمام آبکاری منجر به بالاتر رفتن درصد وزنی مس پوشش نسبت به نیکل می‌گردد. گرچه با افزایش مقدار کلرید مس در حمام آبکاری، نرخ رسوب پوشش کاهش می‌یابد اما مقدار این کاهش کم و در تحقیق حاضر حداکثر 3% است.

    مورفولوژی سطحی پوشش Ni-Cu-B پس از آبکاری ساختاری گل‌کلمی است که هر چه درصد مس افزایش می‌یابد ساختار گل‌کلمی درشت‌تر می‌گردد [35].

    افزایش درصد مس پوشش میکروسختی پوشش را افزایش می‌دهد، به‌طوری که افزودن mmol/l 4 مس به پوشش باعث بالا رفتن میکروسختی پوشش از 730 به 800 گردیده‌است [35].

    بررسی منحنی پلاریزاسیون پوشش‌های Ni-B و Ni-Cu-B الکترولس در محلول % 5/3 نشان‌می‌دهد که افزودن مس به پوشش منجر به کاهش سرعت خوردگی و پتانسیل خوردگی می‌گردد. کاهش سرعت خوردگی پوشش در اثر افزایش درصد مس در پوشش به افزایش مقاومت به خوردگی لایه پسیو شکل‌گرفته روی سطح پوشش نسبت ‌داده ‌شده‌است [35].

    هم‌چنین در تحقیق‌ صورت‌گرفته توسط خانم رحمانی [35] اثر افزودن نانولوله‌های کربنی به پوشش       Ni-Cu-B مورد بررسی قرار گرفت. مورفولوژی سطحی پوشش Ni-Cu-B/CNT نیز مانند پوشش Ni-Cu-B گل‌کلمی است.

    با افزودن نانونوذارت CNTبه حمام آبکاری میکروسختی ‌پوشش در ابتدا به­علت افزایش میزان نانولوله‌های کربنی در پوشش افزایش و سپس کاهش می‌یابد. علت این کاهش کلوخه‌شدن نانوذرات داخل حمام و کاهش درصد وزنی حضور آن‌ها در پوشش عنوان گردیده‌است. نانولوله‌های کربنی در داخل پوشش می‌توانند به­صورت مانعی دربرابر تغییرشکل مومسان پوشش عمل‌کرده و موجب افزایش مقاومت به‌تغییر شکل مومسان یا سختی گردند [35].

    بررسی منحنی پلاریزاسیون پوشش‌ها Ni-Cu-B/CNT نشان‌می‌دهد که افزودن این نانوذرات منجر به کاهش پتانسیل خوردگی و جریان خوردگی می‌گردد. در مورد کاهش سرعت خوردگی پوشش عنوان‌گردیده که با حضور نانولوله‌های کربنی در پوشش تخلخل‌های کمتری در پوشش وجود خواهدداشت که این از بین رفتن تخلخل‌ها منجر به کاهش سطح مؤثر خوردگی و درنتیجه  کاهش سرعت خوردگی خواهد گردید [35].

     


    [1]Wuretz

    [2] Brenner

    [3] Riddell

    [4] McComas

    [5] UltraCemTM

    [6] Brenner

    [7] Riddell

    [8]  mercaptobenzothiazole

    [9] Qun-li Rao

    [10] Epitaxial Growth

    [11] Baskaran

    [12] Sankara Narayanan

    [13] Dervos

    [14]  counterface

    [15] Yoon

    [16] Ball Shear Tests

    [17] Differential scanning calorimetry

    [18] Ziyuan

    [19] Z.Abdel Hamid

    [20] Evolved Gas Analysis

    [21] Vibrating Sample Magnetometer

    [22] Nanoindentation

    [23] Kanta

    [24] B. Kaya

    [25] Shi

    [26] Fretting

    [27] Sliding Friction

    [28] Rolling Friction

    [29] Wnxue

    [30] passive

    [31] Strike

    [32] quassi-passive

    [33] Zhang

    [34] gate

    [35] track

    [36] self –passiving oxide

    [37]  woong

    [38] Brunelli

    [39] Wang

    [40] Over-Voltage

     

     

    منابع:

     

    Wolfgang Riedel, “Electroless Nickel Electroplating”, ASM International, First Edition, 1991, pp 5-11, 26-32, 81-82, 115-116, 122-129.
     

    Mordechay Schlesinger,Milan Paunonic, “Modern Electroplating”, A Wiley-Interscience Publication, Fourth Edition, 2000, pp  673 -678
     

    محمد قربانی، «پوشش‌دادن فلزات»، جلد دوم، مؤسسه انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف، چاپ دوم، 1385، صفحات172- 169
     

    اسرافیل بشارت، «مهندسی آبکاری فلزات»، طراح، چاپ دوم، 1383،صفحات  180 - 173
     

    B.Kaya, T. Gulmez, M.Demirkol, “Preparation and Properties of Electroless Ni-B and Ni-B Nanocomposite Coatings”, Proceeding of the World Congress on Engineering and Computer science 2008, October 22-24, 2008, san Francisco, USA .
     

    C.T. Dervosa, J.  ovakovica, P. Vassilioub, “Vacuum heat treatment of electroless Ni–B coatings”, Materials Letters, No 58,2004 , pp 619-623.
     

    Proceedings of the 50th IEEE Holm conference on electrical contacts and the 22nd international conference on electrical contacts, 20–23 September; 2004. pp. 281–88.
     

    Yancy W. Riddle, C.Edward McComas, “Advances in Electroless Nickel Boron Coatings: Improvements to lubricity and Wear Resistance on Surface of Automotive Components”, 2005 SAE World Congress, April 11- 14, 2005, Detroit, Michigan.
     

    V.Vitry, A.-F. kanta, F. Delaunois, “Initiation and formation of electroless nickel-boron coatings on mild steel: Effect of substrate roughness”, material science and engineering B, No. 175, 2010, pp 266–273.
     

    Qun-li Rao, Gang Bi, Qing-hua Lu, Hao-wei Wang, Xiao-lan Fan, “Microstructure evolution of electroless Ni-B film during its depositing process” Applied Surface Science, No 240. 2005 pp 28-33.
     

     Joseph R. Davis “Nickel, cobalt, and their alloys” ,ASM International. Handbook Committee, First printing,December  2000, pp 332
     

    Thaddeus B. Massalski, Joanne L. Murray, "Binary Alloy Phase Diagrams", Vol 1, American Society of Metals, First Printing, 1986, pp 370
     

     Y.W.Riddle, T.O. Bailler, “Friction and Wear Reduction via an Bi-B Electroless Bath Coating for Metal Alloys”, JOM, No. 57, April 2005, pp 40-45.
     

    “Nodular Nickel Boron Coating”, US Patent, 6,782,650 B2, Agust 31 2004.
     

    Sen-lin Wang, “Electroless Deposition of Ni-Co-B Alloy films and influence of heat treatment on the substrate and the magnetic performance of the film”, The Solid Films, No. 515, 2007, pp 8419-8423.
     

    Z. Abdel Hamid, H.B. Hassan, A.M.Attyia, "Influence of Deposition temperature and heat treatment on the performance of electroless Ni-B films", Surface & coatings Technology, No. 205, 2010, pp 2348–2354
     

    George E. Dieter, “Mechanical Metallurgy”, Mc Grow Hill, third edition, 1986, pp 325
     

    یوسف حاج‌کریم خرازی، «تریبولوژی علم سایش و فرسایش»، دانشگاه علم‌وصنعت ایران چاپ اول، 1285، صفحه 3
     

    27.Baharat Bhushan, B.K. Gupta, “Handbook of Tribology”, Mc Grow-Hill, First Edition, 1991, pp 2.10 – 2.16
     

     KENNETH HOLMBERG, ALLAN MATTHEWS, “Coatings tribology, Properties, Technique and Applications in Surface Engineering”, Elsevier science.B.V, First Edition, 1994, pp37, 45-48
     

    T.S.N. Sankara Narayanan, K. Krishnaveni, S.K. Seshadri, “Electroless Ni–P/Ni–B duplex coatings: preparation and evaluation of microhardness, wear and corrosion resistance”, Materials Chemistry And physics, No. 82, 2003, pp 771-779.
     

     Jeong-won Yoon, Bo-In Noh, Seung-Boo jung, “Mechanical Reliability of Sn-Ag BGA Solder Joints with Various Electroless Ni-P and Ni-B plating Layers”, IEEE Transactions on components And Packaging Technologies, Vol. 33, N0.1 , March 2010, pp 222  -228.
     

    N. Parvini Ahmadi, R. A. Khosroshai, M. Abdeli, "A Study of The Chemical Composition and Heat Treatment Of Electroless Ni-B-Tl Alloy Coating on AISI 316 Stainless Steel", International Journal of ISSI, Vol.2 (2005), No.2, pp19-23.
     

    Shi Ziyuan, Wang Deqing, Ding Zhimin, “Surface strengthening pure copper by Ni-B coating”, Applied Surface Science, No. 221, 2004, pp 62–68.
     

     Xiao Shi, Danlu Song, “Study on Alleviating Fretting Damage Properties of Ni-B-C60 Nano-Composite on Titanium Alloy”, International Conference on E-Product, E-Service and E-Entertainment (ICEEE), 7-9 Nov, 2010, Henan, Chaina, pp 1-4.
     

     ساره رحمانی، «الکترولس کامپوزیت Ni-Cu-B و بررسی افزودن نانوتیوب‌های کربنی بر روی آن»، پروژه کارشناسی ارشد رشته شیمی، دانشگاه علم و صنعت ایران، اسفند ماه 1388.
     

    Wenxue Zhang, Cheng He, “Electroless Ni-W-P/Ni-B duplex coatings on Az91 Alloy”, International Conference on Mechanic Automation and Control Engineering (MACE), 2010, Wuhan, China, pp 3895 - 3899
     

     ”ASM Metals Handbook”, Vol 5, ASM International Handbook Committee, 1994   PP 108-109.
     

    Jae Woong Choi, Gil Ho Hwang, Won Kyu Han, Sung Goon Kang, “Phase transformation of Ni-B, Ni-P diffusion barrier deposited electrolessly on Cu interconnect”, Applied Surface Science, No.253, 2006, pp 2171-2178.
     

    Haihui Zhou, Qiang Yu, Qiling Peng, Hua Wang, Jinhua Chen, Yafei Kuang, “Catalytic graphitization of Carbon Fibers with electrodeposited Ni-B alloy coating”, Materials Chemistry and Physics, No. 110, 2008, pp 434-439.
     

    Anup Mondal, Sabyashchi Nath, Ashok Mondal, Silkha Bandopadhyay, Utpal Gangopadhyay, Hiranmay Saha, “Growth of Ni-B Films on n-silicon”, Physica Status solidi, 202 No 9. 2005, pp 1786-1792
     

    Michael Harold Freeman, C. C. Hull, “Optics”, ButterWorth-HeINEMAN, 11 edition, 2003,  pp 11-12 .1

     

    محصولاتی که در این مقاله مورد استفاده قرار گرفت

    banner NE 1 2

  • تئوری آبکاری پلاستیک

    آبکاری پلاستیک

    امروزه استفاده از پلاستيک‎های آبکاري شده در صنايع مختلف ازجمله صنايع اتوموبيل سازي، صنايع الکترونيک، صنايع توليد لوازم خانگي و...، گسترش چشمگيري يافته است.

    از جمله عواملی که استفاده از پلاستيک در تولید قطعات را امری مقرون به صرفه می‎سازد،  میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

    $11.                    آزادي بيشتر در طراحي و انتخاب قطعه

    $12.                    وزن کمتر در مقايسه با قطعات از جنس ديگر

    $13.                    حذف عمليات دوباره کاري مانند(پرداختکاري سطح)

    $14.                    قابليت انعطاف بيشتر در قياس با قطعات مشابه فلزي

    $15.                    استحكام فيزيكي قابل قبول و مناسب و مقاوم بودن آن ها در برابر فرسودگي

    $16.                    هزينه کمتر

    بايد توجه داشت که بسياري از پلاستيک ها قابليت آبکاري دارند اما در عين حال آبکاری پلاستیکها برای آن دسته ازپلاستيک ها استفاده می‎شود که بعد از آبکاري چسبندگي مناسبي بين پوشش و قطعه پلاستيکي بوجود آيد.

    پلاستيکهايي که امروزه به طور وسیع آبکاري می‎شوند عبارتند از :
    آلياژ ABS
    پلي سولفون
    نايلون
    پلي استر
    پلي اتراترکتون ( Polyetheretherkeetone )
    پلي پروپيلن
    پلي آريل اتر
    پلي فنيل اکسيد
    تفلون
    پلي اتريميد
    در بین این پلاستیکها ABSبا خواصی چون قالب پذیری و انعطاف پذیری خوب، هزينه پائين تولید،چسبندگي بالا، کيفيت ظاهري خوب، پايداري ابعادي و توليد آسان بهترين نوع پلاستيک براي آبکاري مي باشد. این پلاستیک از پلیمریزاسیون سه ماده اکریلو نیتریل، بوتادین و استایرن بدست می آید و دارای وزن مخصوص 1.04 گرم بر سانتیمتر مکعب بوده و رنگ آن کدر است، در دمای 100 درجه سانتیگراد نرم میشود.بوتادین جزء لاستیکی این پلاستیک است که به صورت ذره هایی با قطر کمتر از یک میکرون در شبکه اکریلو نیتریل- استایرن پخش شده است.ذرات لاستیکی مذکور، این ماده را ارتجاعی میکند. این ذرات در تماس با محلولهای شیمیایی خورده میشوند و حفره هایی در پلاستیک ایجاد میکنند که این حفره ها، چسبندگی لایه فلزی آبکاری شده را روی پلاستیک  بهبود می‎بخشند.

    روشهای پوشش دهی پلاستیکها:

    1-آينه كاري :

    ابتدا قطعه را زبر كرده (در سطوح آن خلل و فرج ريز ايجاد كرده ) متعاقبا با كلريد قلع دو ظرفيتي آن را حساس كرده و سپسبا استفاده از پاشيدن دو محلول شيميايي به طور هم زمان بر روي قطعه و در اثر مخلوط شدن دو محلول ، فلز نقره احيا شده و در سطوحقطعه به صورت يك فيلم درخشنده خواهد نشست.

    2-استفاده از لاكهاي هدايت کننده:

    استفاده از لاك هاي هدايت كننده كه از مخلوط رزين هاي آلكيد و اپوكسي با ذرات ميكروني گرافيت یانقره يا پودر فلزي تهيه میشوند، عليرغم گرانبودن اين لاكها کاربرد این روش بیشتر بر روی قطعاتی است که به لحاظ شیمیایی قابلیت آبکاری را ندارند.

    3-پوشش گذاري تحت خلا :

    پوشش گذاري تحت خلا نيز كه با فرايندهاي مختلفي صورت مي گيرد، از روشهاي متداول و رايج جهت پوششدهي غير هاديها به ويژه پلاستيك ها میباشد.با استفاده از اين روش،  پوشش هايي با ضخامت يك نانومتر تا يك ميكرون قابل حصول مي باشد. به لحاظ نازكي پوشش داده شده با اينروش در مقايسه با آبكاري قطعه به روش الكتروپليتينگ استفاده از لاكهاي شيميايي قبل و بعد از پوشش دهي به منظور دستيابي به يكسطح با كيفيت بالا و محافظت شده ضروري مي باشد.

    4- الکتروپلیتینگ:

    این روش متداولترین روش آبکاری پلاستیکهاست و دارای مراحل مختلف پوشش دهی الکترولس و الکترولیتی است. این روش به تفصیل در زیر آورده شده است.

    از بين روشهاي فوق، روش پوشش گذاري تحت خلاء و الکتروپلیتینگ بیشترین کاربردها را دارند. در زير به مقايسه این دو روش پرداخته مي شود.

    1- در مقايسه با روش پوشش گذاري تحت خلاء روش الكتروپليتينگ به سرمايه گذاري اوليه كمتري نياز دارد.

    2- چسبندگي فلز به سطح قطعه در آبكاري به روش الكتروپليتينگ بسيار بهتر از روشهاي تحت خلا بوده و در نتيجه پايداري و دوام پوششداده شده بهتر است.امكان افزايش ضخامت پوشش تا ده ميكرون و بالاتر و به دست آوردن خصوصيات فيزيكي لازم بر روي سطحقطعه وجوددارد در حاليكه پوشش هاي ايجاد شده با روشهاي تحت خلا معمولا زير يك ميكرون است و به همين دليل استفاده از لاكهاي محافظ بعد ازپوشش دهي ضروري مي باشد.

    3- براي جلوگيري از خروج نرم كننده ها، مواد فرار و ساير افزودنيها از سطح يك قطعه پلاستيكي در شرايط خلا در بسياري از موارد لازماست يك پوشش پليمري اوليه نيز بر روي قطعه پلاستيكي داده شود كه موجب افزايش هزينه خواهد شد.

    4- آبكاري سطوح قطعات پيچيده با روش الكتروپليتينگ راحت تر صورت مي گيرد.

    5- در روشهاي تحت خلا به نيروهاي با تخصص بالاتري در مقايسه با روش الكتروپليتينگ نياز مي باشد.

    در مقابل در رابطه با برخي موارد، كاربرد روش استفاده از پوشش دهي تحت خلا به آبكاري با روش الكتروپليتينگ برتري دارد كه اهم آن عبارتند از:

    1- در اين روش به علت اينكه قطعه در تماس مستقيم با مواد شيميايي قرار نمي گيرد خصوصيات فيزيكي پليمر تغيير نمي يابد.

    2- در روش پوشش دهي تحت خلا ، ايجاد پوشش بر روي اكثر پلاستيكها امكان پذير است در حاليكه در روش الكتروپليتينگ پوشش دهيبرروي چند نوع پلاستيك موفق بوده و در برخي موارد به محلولهاي زبرسازي گران قيمت نياز مي باشد.

    3- در برخي موارد يك پوشش با ضخامت بسيار كم (زير يك ميكرون كه با لاك محافظت شده باشد ) پاسخ گوي نياز خواهد بود كه در چنين حالتيقيمت تمام شده در مق ايسه با روش الكتروپليتينگ كمتر خواهد بود.

    4- معمولا به آماده سازي قطعه از طريق پوشش دهي با لاك و رزينهاي شيميايي بعد از پوشش دهي نياز مي باشد.

    5- روش پوشش دهي تحت خلا پساب آلوده كننده محيط زيست نداشته و به تجهيزات تصفيه پساب نيازي ندارد. در اين روش تنها در مرحلهلاك زني (دادن پوشش از رزينهاي شيميايي قبل و بعد از پوشش دهي فلزي ) و در صورت استفاده از روش اسپري كردن لاك و رزين، بايستيبخارات و حلالهاي تبخير شده ضمن كار به وسيله هواكش به خارج از محيط كارگاه منتقل شده و در ارتفاع مناسب رها شوند.

    6- به علت اين كه در روشهاي پوشش دهي تحت خلا تجهيزات و دستگاه پوشش دهي خارجي بوده و همچنين مواد و قطعات مصرفي وارداتي هستند ارزبري بيشتر مي باشد. به عنوان مثال فلزي كه براي پوشش دهي مورد استفاده قرار مي گيرد بايد از خلوص بالايي برخوردار باشد.

    7-پوشش دهي در روشهاي تحت خلا در يك محيط بسيار تميز بايستي صورت گيرد بطوري كه محيط از ذرات گرد و غبار عاري باشد . بنابراين بهمراتب تميز تر و بهتر ازمحيط آبكاري به روش الكتروپليتينگ مي باشد كه معمولا آلوده به انواع گازه اي سمي و غير سمي بوده ونياز به تهويه دائمي دارد.

    9-با توجه به توضيحات فوق روشن است كه هر يك از روشهاي فوق در محدوده كار برد مربوط به خود بهترين كارايي را خواهند داشت ودر مواردكاملا مشابه نيز بايستي انتخاب روش با بررسي معايب و محاسن هر روش صورت گيرد.

    plating services jalapardazan1

    روش الکتروپلیتینگ:

    با توجه به اينکه پلاستيک ماده اي است که ماهيتا نارسانا مي باشد در ابتدا لازم است که به ماده ای که خاصیت رسانایی را داشته باشد تبدیل شده و سپس آبکاری روی آن انجام گیرد.

    اساساَ آبکاری پلاستیکها شامل دو مرحله است:

    $11.                    رسانا یا نیمه رسانا کردن قطعه و ایجاد قابلیت هدایت الکتریکی روی سطح آن

    $12.                    آبکاری کردن قطعه (نشاندن لایه فلزی روی قطعه) با روش آبکاری الکتریکی

    مراحل رسانا کردن یک قطعه پلاستیکی چنین است:

    $11.                    چربی گیری

    $12.                   اسید شویی یا پیش زبرسازی

    $13.                    زبرسازی

    $14.                    کروم گیری

    $15.                    خنثی سازی

    $16.                    اسید گیری

    $17.                    حساس سازی

    $18.                    شتاب دهی

    $19.                    آبکاری شیمیایی بدون برق.



    لازم به ذکر است که پس از برخی مراحل باید شست وشوی قطعه با آب به منظور جلوگیری از آلودگی فرایند بعدی توسط محلول فرایند قبل از آن  صورت گیرد. در زیر به تفصیل مراحل بالا ذکر می‎شوند.


    1- چربیگیری (چربی زدایی):

    وقتی ABSو دیگر پلیمرها از قالب بیرون می آیند دارای الکتریسیته ساکن هستند و اگر در محیط پوشیده نشوند، ذرات گردو غبار هوا را به خود جذب میکنند. این آلودگی و آلودگیهای ناشی از روغن آماده سازی قالب برای تزریق و همچنین آلودگی ناشی از جابجایی،وجود مرحله چربی گیری را ضروری میکند. استفاده از یک ماده چربی گیر باعث افزایش عمر محلول زبرسازی میشود.

    2-اسیدشویی (پیش زبرسازی):

    برای پیشگیری از انتقال مواد چربی گیر قلیایی به محلول زبرسازی اسیدی و کاهش اسیدیته و عمر مفید آنبهتر است این مرحله قبل از زبرسازی وجود داشته باشد تا ضمن خنثی کردن قلیایی بودن سطح قطعه، آن را برای زبرسازی آماده کند.

     
    3-زبرسازی (Etching):

    زبر سازی میکروسکپی قطعه و ایجاد خلل و فرج در سطح آن، چسبندگی فلز به پلیمر را افزایش می‎دهد. زبرسازی به دو روش مکانیکی و شیمیایی صورت می گیرد. در روش مکانیکی، از روشهای سند بلاست یا شات بلاست بر روی قطعه در حال دوران استفاده می‎شود و سطح آن را زبر میکنند. البته با توجه به آلودگی زیادی که این روشها برای اپراتور به همراه دارند در حال منسوخ شدن هستند.

    روش شیمیای روش بهتر و متداول تری استکه در آن، جزء بوتادین خورده میشود و در عین حال ساختمان اکریلو نیتریل استایرن تخریب نمیگردد و سطح قطعه با خلل و فرج زاویه دار آماده پذیرایی فیلم هادی است.

    4-کروم گیری:

    در این مرحله اسید کرومیکی که پس از زبر سازی همراه قطعه است، گرفته میشود و هدف از آن، صرفه جویی در مصرف اسیدکرومیک است. پس از کروم گیری شستوشوی قطعه با آب انجام میشود که کاهش قابل توجه اسید کرومیک روی قطعه و افزایش عمرمحلولخنثی سازی را در مرحله بعد به دنبال دارد.

    5-خنثی سازی:

    هدف از خنثی سازی، حذف آخرین محلول اسید کرومیک روی قطعه است که میتواند محلولهای بعدی را آلوده کند. اسید کرومیک باقیمانده در حفره های کور قطعه یا در محل اتصال آویزها از آبکاری شیمیایی این گونه مکان‎ها جلوگیری می‎کند.

    6-اسیدگیری:

    پس از خنثی سازی، قطعه باید از محلول خنثی ساز پاک شود.

    7-حساس سازی:

    این مرحله در حقیقت قلب فرایند به شمار می‎رود. برای آبکاری روی پلاستیک ابتدا باید سطح آن را حساس کرد. این کار معمولا با نشاندن ذره های کوچک پالادیوم روی قطعه صورت میگیرد که این ذرات بعدا کاتالیزوری برای شروع آبکاری خواهند بود.در این مرحله قطعه در محلولی از کلرید قلع و کلرید پالادیوم غوطه ور میشود و پس از گذشت زمان لازم کمپلکسی از قلع و پالادیوم روی سطح قطعه بوجود می آید که در مرحله شتاب دهی نمکهای قلع حذف میشود و تنها فلز پالادیوم روی سطح باقی میماند. محلول حساس سازی باید از نور محافظت شود تا طول عمر آن افزایش یابد. پس از این مرحله نیز شست وشو لازم است.

    8-شتاب دهی:

    در این مرحله نمکهای قلع و بیشتر هیدروکسید قلع حذف میشوند. این نمکها جزئی از کمپلکس روی سطح قطعه اند که پالادیوم را تا هنگام استفاده حفظ میکند. در این مرحله قلع در محلول حل میشود و فقط فلز پالادیوم در سطح قطعه باقی میماند. این پالادیوم است که مرکز تجمع فلز روکش به‎ شمار می آید. شست وشو در این مرحله همانند شست وشوی قبل از شتاب دهی نمیتواند محلول روی سطح راکاملا بزداید ولی واکنشهای هیدرولیزی سطح قطعه، وجود این مرحله را ضروری میکند.

    9-آبکاری شیمیایی (Electroless Plating):

    به آبکاری با یک محلول شیمیایی گفته میشود که بدون ایجاد اختلاف پتانسیل الکتریکی صورت میگیرد و قطعه ای را که داخل محلول فرو برده میشود، آبکاری میکند. پلاستیک فعال شده باید با روکش فلزی پوشانده شود تا هادی گردد.ضخامت این پوشش باید حداقل حدود 0.05 تا 0.5 میکرون باشد تا بتواند جریان لازم را برای شروع آبکاری الکترولیتی از خود عبور دهد. این محلولها روکشهای بسیار نازکی بوجود می آورند و تا زمانی که سطح قطعه کاملا پوشانده شود، واکنش ادامه مییابد. محلولهای آبکاری شیمیایی باید هم دربردارنده نمک فلزی باشند و هم یک احیا کننده برای واکنش شیمیایی که بتواند کاتیونها را احیا کند. این کار به یک شروع کننده نیاز دارد که معمولا خود فلز است. در واکنش انجام شده کاتیون فلز مورد نظر احیا میشود و روی قطعه می‎نشیند. وقتی یک پلاستیک فعال شده در چنین محلولی فرو برده میشود، هر ذره پالادیوم، مرکز تجمع فلز (مس یا نیکل) به دور خود می‎شود. جزیره های تشکیل شده از فلز بسرعت به یکدیگر می‌پیوندند و تمام سطح قطعه رامی‎پوشانند. با اتمام آبکاری شیمیایی، قطعه پلاستیکی به قطعه ای با سطح هادی و رسانای جریان برق تبدیل می‌شود و از این مرحله به بعد روش متعارف آبکاری قطعات فلزی قابل استفاده است.

    تنها باید نکاتی را که به ماهیت پلاستیکی قطعه برمیگردد، در این موارد رعایت کرد:

    $11-                  به علت سبک بودن قطعات پلاستیکی باید از مکانیزمهایی برای قرار دادن قطعه روی آویز کاتد استفاده شود تا اتصال کافی بمنظورعبور جریان برق بهوجود آید.

    $12-                  برای قطعات ریز از سبدهای مخصوص استفاده شود.

    $13-                  پلیمری برای آبکاری انتخاب شود که در رده پلیمرهای مخصوص آبکاری باشد.

    شکل ظاهري قطعه بعد از هر مرحله متفاوت است در مرحله اول داراي يک لايه يکنواخت آب در مرحله دوم کمي تيره در مرحله سومغير يکنواخت بودن سطح قطعه و غير شفاف بودن در مرحله چهارم و پنجم سطحي خرمايي شکل دارد در مرحله ششم به حالت قبل روشنتر و در مرحله هفتم بايد پوشش يکنواخت و کاملي روي قطعه تشکيل شود.

    پس از این مرحله قطعه پلاستیکی به یک قطعه با قابلیت هدایت جریان الکتریکی تبدیل شده است و می‌توان به راحتی پوشش های الکترولیتی را روی آن اعمال کرد.

    پس از خارج کردن قطعه از وان الکترولس معمول‎ترین فرایندی که مورد استفاده قرار می‎گیرد فرایند آبکاری مس اسیدی براق است. این پوشش ضمن اینکه هدایت قطعه را به شکل زیادی بهبود می‎بخشد و امکان سوختن پوشش را در فرایندهای بعدی که ممکن است به واسطه میزان هدایت پایین قطعه باشد، را از بین می‎برد توانایی بالایی در پر کردن حفره ها و ترکها روی سطح پلاستیک دارد که موجب درخشندگی و یکنواختی بیشتر پوششهای بعدی می‎شود.

    پس از انجام فرایند مس اسیدی حال قطعه به صورت قطعه فلزی با قابلیت هدایت بالا قابلیت انجام هر نوع فرایند پوشش‎دهی را دارد. معمولترین فرایند پس از مس اسیدی نیکل است. به واسطه اینکه نیکل براق چسبندگی کمتری روی قطعه دارد و همچنین دارای شکل پذیری کمتری نسبت به پوشش نیکل مات است قبل از انجام نیکل براق لازم است که یک پوشش نیکل مات روی قطعه اعمال شود. پس از آن برای بهبود بیشتر چسبندگی نیکل براق به نیکل مات می‎توان یک لایه پوشش نیکل نیمه براق را نیز روی قطعه اعمال کرد و پس از آن پوشش دهی نیکل براق را انجام داد.

    پس از مرحله نیکل براق به منظور بهبود کیفیت ظاهری و افزایش طول عمر پوشش معمولا یک لایه پوشش کروم با ضخامت پایین روی قطعه اعمال می‎شود.

    پس از انجام فرایند کروم، پوشش کاری قطعه کامل شده و پس از انجام مراحل شستشو و خشک کردن پوشش دهی قطعه به پایان می‎رسسد.



    در حال حاضر کرم-نيکل براق متداولترين پوشش آبکاري پلاستيک ها مي باشند. اين پوشش معمولا شامل مس-نيکل و لايه نازکي از کرم مي باشد. عمدتا ضخامت پوشش و مشخصات آن را مي توان در گستره وسيعي تغيير داد و پوشش هايي ايجاد نمودکه بتوانند در شرايط متناسب کاري و عملکرد قطعه نقش مناسبي را داشته باشد.

    جداسازی فلز از محلول الکترولیت به کمک انرژی الکتریکی جریان خارجی را الکترولیز مینامند.

    الکترولیز به کمک جریان مستقیم صورت میگیرد و الکتریسیته مصرفی به انرژی شیمیایی و گرمایی تبدیل میشود. تبدیل این انرژی در آبکاری الکترولیت را تجزیه و فلز را آزاد میکند و آن را به شکل پوشش روی کاتد یا قطعه متصل به کاتد می نشاند.


    شريط عملياتي براي ايجاد پوشش رساناي قطعه پلاستيكي

     

    مرحله

    تركيبات

    دما

    زمان

    چزبي گيري

    ترکیبات مناسب

    60 – 50

    2 دقيقه

    اسيد شويي

    اسيد سولفوريك با چگالي 84/1

    50سي سي برليتر –اسيدكروميك 400 گرمبرليتر

    60 – 50

    5- 2 دقيقه

    زبر سازي(اچ گردن )

    اسيد سولفوريك و دیگر ترکیبات

    60 – 50

    3- 2 دقيقه

    خنثي سازي

    اسيد كلريدريك با چگالي 18 /1 180 سيسيبرليتر

    40  

    2- 1 دقيقه

    حساس سازي

    كلريد قلع و دیگر ترکیبات

    45 – 35

     

    شتاب دهي

    اسيد سولفوريك 10 %

    50 – 20

    بيشتر از 2 دقيقه

    پوشش دهی الکترولس

    مس یا نیکل الکترولس

     

     

    واحد تحقیق و توسعه شرکت جلاپردازان

    www.jalapardazan.com

    65734701 t0 3

     

  • جدول مشکلات و رفع عیوب وانهای نیکل

    رفع عیوب وانهای نیکل

    مرجع کتاب هند بوک آبکاری 92 

    گردآوری علیرضا خلجزاده

    رفع عیوب وانهای نیکل

     

    تصحیح علت (دلایل) مشکل
    اتصالات الکتریکی را بررسی کنید. تمیز نگه دارید عدم اتصال

    عدم ایجاد پوشش

    صحت آن را بررسی کنید جابجایی قطب های آند وکاتد
    عملیات صفحه گذاری با چگالی جریان پایین را انجام دهید آلودگی به کرمات، سیانید و زیاد بودن آب اکسیژنه و نیترات
    فاصله کاتد و آند را تا 30 سانتیمتر افزایش دهید قدرت نفوذ کم

    پوشش غیر یکنواخت

     یا وجود مناطق بدون پوشش

    تقویت کنید نمک فلزی کم است
    اسیدیته را تصحیح کنید اسیدیته بالا
    تصحیح کنید آماده سازی ناقص
    نمک هدایت کننده اضافه کنید هدایت محلول کم است
    اتصالات را تمیز کنید. شدت جریان را افزایش دهید شدت جریان کم سرعت پوشش دهی بسیار کم
    آندها را تمیز کنید.pH را تنظیم کنید. مقدار کلرید را افزایش دهید.

    آندهای غیر فعال

    Passivated anodes

    تقویت کنید میزان نمک های فلزی پایین
    عامل ترکننده اضافه کنید.pH را تنظیم کنید. تلاطم هوا یاحرکت تسمهکاتد را بررسی کنید, فیلتراسیون, آندها را درون کیسه بگذارید تاولهای به هم چسبیده,ناخالصی های جامدadhered blisters

    پوشش حفره دار

    pores

    عملیات مکانیکی (تمیز کاری قطعه) را بهبود ببخشید, پوشش زیر لایه مس اعمال کنید نقص در فلز قطعه (فرورفتگی، منافذ و خراشیدگی)
    کیسه آندی را بازبینی کنید ذرات معلق داخل محلول زبری
    چگالی جریان را کاهش دهید بالا بودن شدت جریان
    عملیات فیلترکردن درpH بالا بعلت افتادن قطعات در وان افزایش یون آهن ایجاد شده
    آلودگی را  شناسایی و اصلاح کنید آندها و مواد شیمیایی ناخالص

    قبلاً آن را تمیز کنید

    Pre-cleaning

    سوراخ ته بسته

    Blind holes

    فیلتراسیون محلول و جدا کردنبخش پرداختکاری و آبکاری غبار و ذرات چسبیده  به سطح قطعاتناشی از پرداختکاری
    کیسه آندی را بررسی در صورت وجود پارگی تعویض نمایید. قطعات داخل وان افتاده را بردارید و محلول را فیلترکنید ذرات اکسید نیکل، نیکل یا سولفات نیکل حاصل از قطعات آبکاری نیکل شده (افتاده در کف وان) یا پاره شدن کیسه های آند
    فیلتر کردن محلول

    سیلیکات بیش از50ppm ناشی از

    پاره شدن کیسه های آندی  , انتقال مواد چربیگیری و/ یا مواد کمکی فیلتراسیون

    تمیز کردن تسمه کاتدی (racks)و فیلتر کردن ذرات فلزی جدا شده از نقاط اتصال تسمه کاتدی و آویز
    از آب دیونایزDI استفاده کنید. و فیلترکنید

    سولفات کلسیم بیش از500ppm

    بعلت استفاده از آب سخت ومواد مورد استفاده در پرداختکاری

    منبع آلودگی را شناسایی کنید و فیلتر کنید کربن حاصل از کربن اکتیو که از فیلتر گذشته, یا قطعات افتاده در وان یا کیسه های پاره شده
    مشخص کنید و صاف کردن را انجام دهید کربن حاصل از زغال فعال که از صافی گذشته یا قطعات افتاده یا کیسه های پاره شده  
    اصلاح کنید pH در محدوده  مناسب نیست پوشش تیره
    سولفات نیکل اضافه کنید کلرید مازاد
    جریان را کاهش دهید یا سطح کاتد را افزایش دهید شدت جریان بالا
    با چگالی جریان پایین آبکاری کنید. تلاطم را کاهش دهید زیاد بودن مواد براقی
    منبع آلودگی را حذف کنید و صفحه گذاری کنید یا از مواد اصلاح کننده استفاده کنید آلودگی با فلز روی, بعلت افتادن قطعات از جنس زاماک در وان (خوردگی قطعه)  یا قطعات با زیر لایه نامناسب مس. وجود آلودگی در مواد اولیه رگه ی سیاه روی پوشش
    منبع آلودگی را حذف کنید و صفحه گذاری کنید یا از مواد اصلاح کننده استفاده کنید

    آلودگی با مس بیش از10ppmبخاطر خوردگی قطعات برنج افتاده در وان یا خوردگی تسمه کاتدی

     (bus bars)

    وجود سرب بیش از5ppm

    پوشش سیاه یا تیره در نقاط با چگالی جریان کم (LCD)
    pH را بالا ببرید وفیلترکنید آلودگی آهن بیش از50ppm

    پوشش سیاه یا تیره در نقاط با چگالی جریان متوسط

    (MCD

    میزان براقی مورد نیاز را با هول سل مشخص کنید مقدار بودن براقی کم بعلت افزایش نامناسب ان
    کیسه های آندی را با محلول مناسب (اسید کلریدریک ضعیف) شستشو دهید. نشاسته , آلودگی ناشی از کیسه آندی نو که قبل از استفاده بدرستی تمیز نشده
    عملیات حذف آلودگی با کربن اکتیو آلودگی های نامشخص آلی
    تنظیم شدت جریان ,  انجام عملیات حذف آلودگی با کربن اکتیو ایجاد ناخالصی حاصل از تجزیه افزودنی های موجود در وان به علت دانسیته جریان بالا، استفاده از آند نامحلول و افزایش بیش از حد براقی
    عملیات درpH بالا کرومات بیش از10ppm ناشی از حمل بیش از حد توسط طراحی غلط شابلن (آویز)

    پوشش سیاه یا تیره در نقاط با چگالی جریان بالا

    (HCD)

    منبع آلودگی را حذف کنید درpH  بالا کار کنید آلوده شده بوسیلهAl ناشی از خوردگی زاماک، خوردگی تجهیزات، توسط آب تصفیه شده با سولفات آلومینیوم
    منبع آلودگی را حذف کنید درpH  بالا کار کنید

    سیلیکون بیش از50ppm حاصل جابجایی چربی زداها، آند های مفتولی کربوریزه شده

    (carbonized wire drawn anodes)

    افزودن یون های فریک و منبع آلودگی را حذف کنید درpH  بالا کار کنید فسفات بیش از50ppm حاصل ورود چربی زدا به محلول
    منبع آلودگی را حذف کنید درpH  بالا کار کنید آهن بیش از50ppm – (قسمت زیری را ببینید)
    تصحیح کنید pH بالا پوشش متمایل به زرد
    با کربن اکتیو فیلتر کنید آلودگی های آلی
    آماده سازی را بررسی و بهبود دهید آماده سازی نامناسب، حضور اکسید ها چسبندگی نامناسب پوشش
    اتصالات را بررسی کنید قطع و وصل شدن جریان پوشش ورقه ورقه
    عملیات تصفیه با کربن اکتیو ورود روغن و چربی حاصل دستگاه آبکاری به داخل وان یا ناشی از چربی گیری نامناسب پوشش  حفره دار
    صابون حمل شده از  چربی زدا (گیری)

    بخارات حلال ها باقیمانده در هوا یا حلال های حمل شده از مراحل قبل

    Carryover of solvents

    پخت نامناسب روکش جدید وان
    منبع آلودگی را حذف کنید درpH  بالا کار کنید کرومات بیش از5ppm ناشی از (جابجایی) نقص یا نامناسب بودن تمیز کردن تسمه کاتد
    منبع آلودگی را حذف کنید درpH  بالا کار کنید ورود بخارات کروم از هوا یااز نشتکروم از سیستم تهویه 
    تصحیح کنید همزدن نامناسب
    بین35-45dy/cm تنظیم شود نبود عامل تر کننده
    افزایش دهید کمبود اسید بوریک
    فیلتراسیون آب بازیابی شده قبل از استفاده ورود آلودگی مواد حاصل ازآب بازیابی شده حاوی نیکل
    منبع را مشخص کنید و حذف کنید پوشش شیمیایی مس روی فولاد در مرحله قبل چسبندگی نامناسب پوشش
    از درست بودن اتصالات مطمئن شوید دو قطبی شدن بعلت اتصال الکتریکی نامناسب
    منبع آلودگی را حذف کنید، تجهیزات را تمیز کنید آلودگی با فیلم های کرومات
    تصحیح کنید لایه ی روغن و چربی روی سطح ناشی از آلودگی سطح وان یا شستشوی قبلی
    غلظت فعال سازی اسیدی را تصحیح کنید لایه های اکسید سطحی ناشی از فعال سازی اسیدی نامناسب
    صفحه گذاری کنید (خالص سازی انتخابی) مس بیش از10ppm یا روی بیش از20ppm پوشش با انعطاف پذیری کم
    عملیات حذف آلودگی با کربن اکتیو آلودگی با مواد آلی نامشخص
    تصحیح کنید ناشی از کمبود براقی اولیه، زیاد بودن براقی نوع دوم یاpH بالا
    اصلاح  روش آب برداری آویز ها به شکلی که مشکل فوق پیش نیاید . آلوده شده بوسیله آمونیاکبیش از100ppm به علت ورود نیترات از محلول مرحله آب برداری (محلول های حاوی نیترات) آویز ها  
     
  • روش آنالیز وان آبکاری قلع- نیکل

    روش آنالیز وان آبکاری قلع- نیکل

     

    روش آنالیز وان آبکاری قلع- نیکل

     

    محاسبات:

    (ml,N, M تیترانت،)

    تغییر رنگ تیترانت معرفها (به ترتیبی که آورده شده است باید اضافه شوند) اندازه نمونه اجزای مورد آنالیز حمام قلع- نیکل

    Sn (oz/gal)= ml *3.956*N

    از بیرنگ

     به آبی

    KI-KIO3 0.1 نرمال

    100 سی سی آب، 25 سی سی HCl 50% و 10 سی سی محلول نشاسته را به نمونه وان اضافه کنید و بیکربنات را در طول تیتراسیون اضافه کنید.

    2ml

    Sn

    Ni (oz/gal)= ml *3.914*M

    از نارنجی

    به ارغوانی

    EDTA 0.1 مولار 25 سی سی آب، 1 سی سی آب اکسیژنه 30% را به نمونه وان اضافه کنید و به آرامی حرارت دهید تا بجوش آید. محلول را خنک کنید و 10 سی سی محلول تارتاریک اسید به آن اضافه کنید. محلول را با NH4OH غلیظ خنثی کنید تا به یک رنگ آبی برسید. 20 سی سی بافرpH 10، 150 سی سی آب و پودر مورکساید را نهایتا اضافه کنید.

    2ml

    Ni

    NH4HF2 (oz/gal)= ml *0.761*N

    از زرد به قرمز

    HCl 0.1 نرمال

    200 سی سی آب، چیپس های درحال جوش، 50 سی سی سود 20%را به ظرف واکنش اضافه میکنیم.  فلاسک را به دستگاه تقطیر متصل کنید همراه با تیوب جمع کننده که داخل یک بشر حاوی محلول اشباع H3BO3 فروبرده شده است.محلول را جوشانده تا تنها 20 سی سی محلول باقی بماند. بشر را برداشته و متیل اورانز را اضافه میکنیم.

    10ml NH4HF2

    توجه: جهت تبدیل واحد ‏(oz/gal)‏ به ‏ml/L‏ عدد بدست آمده را در 7.8125 ضرب نمایید.‏

    توجه: جهت تبدیل واحد ‏(oz/gal)‏ به ‏g/L‏ عدد بدست آمده را در 7.5 ضرب نمایید.‏

    1.برای تهیه KI-KIO3 0.1 نرمال، 3.6 گرم KIO3، 1.0گرم NaOH، KI 10.0 گرم در یک لیتر آب حل کنید.

    2.برای تهیه محلول 0.1 مولار EDTA37.0 گرم،Na2EDTA.2H2O در یک لیتر آب حل کنید.

    3.برای تهیه HCl 1.0 نرمال، 89 سی سی HCl 36% در یک لیتر آب حل کنید.

    4. برای تهیه محلول تارتاریک اسید ، 150 گرم تارتاریک اسید در 950 سی سی آب حل کنید.

    5.یرای تهیه بافر با 10=pH ، 350 سی سی NH4OH غلیظ، 54 گرم NH4C1 و 625 سی سی آب حل کنید.

    6. برای تهیه محلول ‏HCl‏ 50%، 50 سی سی ‏HCl‏ را در 50 سی سی آب حل کنید.‏

     

     

    آنالیز Sn :

    1. 2ml   نمونه از وان بردارید
    2. 100 سی سی آب مقطررا ب آن اضافه کنید
    3. 25 سی سی HCl 50% را به آن اضافه کنید
    4. 10 سی سی محلول نشاسته را به نمونه وان اضافه کنید
    5.  بیکربنات را در طول تیتراسیون اضافه کنید
    6. محلول را با KI-KIO3 0.1 نرمال  تیتر کنید
    7. تا محلول از بیرنگ به آبی  تغییر رنگ دهد
    8. با استفاده از فرمول زیر غلظت  Sn  را محاسبه کنید:

    Sn (oz/gal)= ml *3.956*N

    آنالیز Ni :

    1. 2ml نمونه از وان بردارید
    2. 100 سی سی آب مقطررا به آن اضافه کنید
    3. 1 سی سی آب اکسیژنه 30% را به نمونه وان اضافه کنید
    4. به آرامی حرارت دهید تا بجوش آید
    5. محلول را خنک کنید
    6. 10 سی سی محلول تارتاریک اسید به آن اضافه کنید
    7. محلول را با NH4OH غلیظ خنثی کنید تا به یک رنگ آبی برسید
    8. 20 سی سی بافر pH 10، 150 سی سی آب و پودر مورکساید را نهایتا اضافه کنید
    9. محلول را با EDTA 0.1 مولار تیتر کنید
    10. تا محلول از نارنجی به ارغوانی تغییر رنگ دهد
    11. با استفاده از فرمول زیر غلظت Ni را محاسبه کنید:

    Ni (oz/gal)= ml *3.914*M

     

    آنالیز NH4HF2 :

    1. 2ml نمونه از وان بردارید
    2. 200 سی سی آب مقطر به آن اضافه کنید
    3. چیپس های درحال جوش را به آن اضافه کنید
    4. 50 سی سی سود 20%را به ظرف واکنش اضافه کنید
    5. فلاسک را به دستگاه تقطیر متصل کنید
    6. سپس همراه با تیوب جمع کننده که داخل یک بشر حاوی محلول اشباع H3BO3 فروبرده شده است.محلول را جوشانده تا تنها 20 سی سی محلول باقی بماند
    7. بشر را برداشته و متیل اورانز را اضافه کنید
    8. محلول را با HCl 1.0 نرمال تیتر کنید
    9. تا محلول از رنگ زرد به  رنگ قرمز تغییر کند
    10. با استفاده از فرمول زیر غلظت NH4HF2 را محاسبه کنید:

    NH4HF2 (oz/gal)= ml *0.761*N

    نکات آنالیز:

    • ü توجه: در فرمولهای فوق پارامترهای ml ,N, M به ترتیب عبارتند از:
    • ü حجم مصرفی تیترانت= ml،
    • ü مولاریته تیترانت= M
    • ü نرمالیته تیترانت= N

     

     

     

     ترجمه : تحقیق و توسعه جلاپردازان

    مراجع و منابع: کتاب متال فنیشینگ 2013Metal finishing

     

     

     

     

     

  • روش آنالیز وان آبکاری نیکل استریک

    روش آنالیز وان آبکاری نیکل استریک

    روش آنالیز وان آبکاری نیکلاستریک

    محاسبات:

    (ml,N, M تیترانت،)

    تغییر رنگ تیترانت معرفها (به ترتیبی که آورده ده است باید اضافه شوند) اندازه نمونه اجزای مورد آنالیز حمام نیکل استریک

    Ni(oz/gal)= ml *3.914*M

    از نارنجی به ارغوانی

    EDTA 0.1 مولار

    100 سی سی آب مقطر، 10 سی سی NH4OH غلیظ و پودر موروکساید

    2ml

    Ni

    HCl 36% (oz/gal)= ml *1.115*N

    از قرمز به زرد/سبز

    NaOH 1.0 نرمال

    100 سی سی آب مقطر و متیل اورانز

    10ml HCl

    توجه: جهت تبدیل واحد ‏(oz/gal)‏ به ‏ml/L‏ عدد بدست آمده را در 7.8125 ضرب نمایید.‏

    1.برای تهیه محلول 0.1 مولار EDTA37.0 گرم،Na2EDTA.2H2O در یک لیتر آب مقطر حل کنید.

    2.برای تهیه NaOH 1.0 نرمال،40 گرم NaOH در یک لیتر آب مقطر حل کنید.

    3.برای تهیه موروکساید، 2.0 گرم موروکساید، 198 گرم NaCl حل کنید.

    4. برای تهیه متیل اورانژ،1.0 گرم متیل اورانژ (نمک سدیمی) در 1 لیتر آب مقطر حل کنید.

     

     

    آنالیز Ni :

    1. 2ml نمونه از وان بردارید.
    2. 100 سی سی آب مقطربه آن اضافه کنید.
    3.  10 سی سی NH4OH غلیظ و پودر موروکساید به نمونه اضافه کنید.
    4. محلول را با  EDTA 0.1 مولار تیتر کنید.
    5. تا محلول از نارنجی به ارغوانی تغییر رنگ دهد.
    6. با استفاده از فرمول زیر غلظت Ni را محاسبه کنید:

    Ni(oz/gal)= ml *3.914*M

    آنالیز HCl:

    1. 10ml نمونه از وان بردارید.
    2. 100 سی سی آب نقطرو متیل اورانز به آن بیفزایید.
    3. محلول را با NaOH 1.0 نرمال تیتر کنید.
    4. تا محلول از قرمز به زرد/سبز تعییر رنگ دهد.
    5. با استفاده از فرمول زیر غلظت HCl را محاسبه کنید:

    HCl 36% (oz/gal)= ml *1.115*N

     

    نکات آنالیز:

    • ü توجه: در فرمولهای فوق پارامترهای ml ,N, M به ترتیب عبارتند از:
    • ü حجم مصرفی تیترانت= ml،
    • ü مولاریته تیترانت= M
    • ü نرمالیته تیترانت= N

    ترجمه : تحقیق و توسعه جلاپردازان

    مراجع و منابع: کتاب متال فنیشینگ 2013Metal finishing

     

     

  • سرعت رسوب نیکل واتز(watts) با بازده ی کاتدی 95درصد

    سرعت رسوب نیکل واتز(watts)

     

    سرعت رسوب نیکل واتز(watts) با بازده ی کاتدی 95درصد

     

    زمان (دقیقه)لازم با چگالی جریانهای مختلف (A/dm2)

    وزن

    g/dm2

    ضخامت پوشش

    mμ

    4.0 2.5 1.5 1
    1.1 1.7 2.9 4.4 0.089 1.0
    5.5 8.8 14.6 21.9 0.445 5
    9.1 13.2 21.9 32.9 0.668 7.5
    11.0 17.6 29.3 43.9 0.890 10
    13.8 22.0 36.6 54.9 1.113 12.5
    16.4 26.4 43.9 65.9 1.335 15
    19.2 30.8 51.2 76.8 1.558 17.5
    21.9 35.1 58.5 87.8 1.780 20
    24.7 39.6 65.8 98.8 2.003 22.5
    27.4 43.9 73.1 109.7 2.225 25

     

     

     

  • کتاب آبکاری نیکل

    کتاب_نیکل

     

       کتاب نیکل         

     

    آبکاری نیکل

    تعداد صفحات 113 صفحه

    مقدمه
    کاربرد آبکاری نیکل
    مبانی آبکاری نیکل
    توزیع جریان و ضخامت و توان پرتاب

     

jala-logo4.png
شرکت جلاپردازان پرشیا
تولیدکننده محصولات و تجهیزات آبکاری
خدمات آبکاری، پوشش دهی و مشاوره
تهران - شهرک صنعتی باباسلمان
02165734701 - 02165734702
ایمیل: service@jalapardazan.com

جستجو