شنبه تا پنجشنبه : 17 - 8
تهران - شهرک صنعتی باباسلمان
شهریار، شهرک صنعتی باباسلمان، خیابان صنعت

پوششهاي فلزي - واژه ها و اصطلاحات علمي مربوط به پوشش دهي الكتريكي (آبكاري ) و فرآيندهاي مرتبط با آن

پوششهاي فلزي - واژه ها و اصطلاحات علمي مربوط به پوشش دهي الكتريكي (آبكاري ) و فرآيندهاي مرتبط با آن

 

1- هدف و دامنه كاربرد

هدف از تدوين اين استاندارد، بيان واژه ها و مفاهيمي است كه بطور گسترده در صنايع و منابع علمي پوشش دهي الكتروليتي  ، مورد استفاده قرارمي گيرد. لازم به ذكر است كه اين اصطلاحات جهت استفاده عملي در صنايع آبكاري صادق بوده و لزومأ داراي مفاهيم عملي يكسان در ساير زمينه ها، نخواهد بود.

در بعضي از موارد، با ذكر عبارت ((آبكاري )) به استفاده خاص واژه در زمينه پوششهاي الكتروليتي تأكيد شده  است .

با آنكه مفاهيم اوليه الكتريكي ، شيميايي و فيزيكي در صنعت پوشش  دهي كاربرد وسيعي دارند، اما به علت شناخت كافي از آنها، در تدوين اين استاندارد از ذكر آنها خودداري مي  شود.

واژه نامه لاتين اين اصطلاحات كه به ترتيب حروف تنظيم گرديده  ، در انتهاي استاندارد آمده  است .

 

2- تعاريف

در اين استاندارد واژه  ها و اصطلاحات با تعاريف زير بكار برده مي  شود.

2-1- آبكاري اتوكاتاليستي Autocatalytic Plating

عبارت از تشكيل يك پوشش فلزي در اثر احيأ شيميايي كنترل شده  است كه فلز يا آلياژ نشانده شده به عنوان كاتاليزور عمل مي  نمايد.

2-2- آبكاري با استفاده از جريان مدوله Modulated current plating

يكي از روشهاي آبكاري الكتريكي است كه در آن دانسيته جريان كاتدي متناوبأ تغيير مي  كند.

2-3- آبكاري براق (الكتروليتي ) Bright Plating

فرآيندي است كه منجر به ايجاد پوششي براق و با قابليت انعكاس بالا مي  گردد.

2-4- آبكاري برسي Brush plating

يك نوع روش پوشش دهي الكتريكي است كه در آن الكتروليت به وسيله برس يا پارچه به الكترود متصل است . پارچه يا برس  ، فقط با آن قسمت از جسم كه بايد آبكاري شود و به همين جهت داراي بار مخالف نيز مي  باشد، تماس مي  يابد.

2-5- آبكاري بدون جريان الكتريكي (الكترولس ) Electroless plating

واژه  اي كه در مورد آبكاريهاي اتوكاليستي بكار برده مي  شود، اما توصيه نمي  گردد.

2-6- آبكاري بشكه  اي (گردان ) Barrel plating

يك نوع آبكاري است كه قطعات بصورت انبوه و در يك مخزن مشبك ضمن حركت چرخشي آبكاري مي  شوند. اين روش متفاوت از آبكاري ساكن است كه در آن قطعات بصورت منفرد و آويزان پوشش داده مي  شوند.

2-7- آبكاري پالسي Pulse plating

يكي از انواع آبكاري است كه در آن جريان الكتريكي بصورت پالس اعمال مي  شود.

2-8- آبي  رنگ شدن Blueing

عبارت از تشكيل يك لايه بسيار نازك اكسيد متمايل به آبي بر روي فولاد است كه بطريق حرارت دهي در هوا و يا فرو بردن فولاد در محلولهاي غليظ اكسيد كننده ايجاد مي  شود.

2-9- آزاد شدن گاز Gassing

آزاد شدن مشهود گازها از سطح الكترود را در حين عمليات الكتروليز گويند

2-10- آستري Strike

الف -  نشاندن فيلم نازك از يك فلز، به منظور بهبود عمليات پوشش دهي بعدي را گويند.

ب - محلولهاي ويژه  اي كه براي توليد چنين فيلم  هايي بكار گرفته مي  شوند.

ج - به ايجاد پوشش نازك  ، در زمان نسبتأ كوتاه  ، كه به يكي از طرق زير ايجاد شده  باشد، گفته مي  شود.

- استفاده از يك وان با تركيب شيميايي متفاوت .

- استفاده از شرايط عملياتي متفاوت در همان وان .

2-11- آند Anode

الف - به الكترودي گفته مي  شود كه در عمل الكتروليز، در آن يونهاي منفي تخليه  ، يونهاي مثبت  تر تشكيل مي  شود و يا واكنشهاي اكسيداسيون انجام مي  گيرند.

ب - جسمي كه با هدف انجام اعمال فوق از آن استفاده مي  شود.

2-12- آندايز (اكسيداسيون آندي ) Anodizing

فرآيند اكسيداسيون الكتروليتي است كه در آن لايه سطحي فلز، جهت تأمين خواص حفاظتي  ، تزئيني و يا كاربردي به يك نوع پوشش تبديل مي  شود.

2-13- آند بي اثر Inert anode

به واژه ((آند نامحلول )) رجوع شود.

2-14- آند نامحلول Insoluble Anode

عبارت از تيغه  اي است كه در موقعيت آند قرار مي  گيرد ولي انحلال آندي پيدا نمي  كند.

2-15- آنوليت Anolyte

الف - در سلول  هاي مجهز به ديافراگم  ، الكتروليت موجود در منطقه آندي را گويند.

ب - قسمتي از الكتروليت كه در مجاورت آند مي  باشد (اين واژه  ، در صنعت آبكاري با اين مفهوم  ، غير مصطلح است ).

2-16- آنيون Anion

يون حاوي بار منفي را گويند.

2-17- آويز - آويز آبكاري rack,plating rack

وسيله  اي است كه براي آويزان كردن و هدايت جريان الكتريكي به قطعات در حين عمليات آبكاري و يا عمليات مرتبط ديگر بكار برده مي  شود.

2-18- اچ Etch

الف - زبر و خشن (مخطط) كردن سطح را بر اثر انحلال شيميايي مناسب گويند.

ب - محلولي است كه براي منظور بالا بكار گرفته مي  شود.

2-19- اسيدشوئي Pickling

برداشت اكسيد و يا ساير تركيبات را از سطح فلز پايه گويند كه با استفاده از روشهاي شيميايي و يا الكتروشيميايي انجام مي  گيرد.

2-20- افزايش ابعادي Buiding up

آبكاري الكتريكي  ، به منظور افزايش ابعادي قطعه كار مي  باشد.

2-21- اكسيداسيون Oxidation

واكنشي است كه الكترونها از مواد واكنش دهنده خارج مي  شوند و بعضأ بطور مشخص براي تركيب اكسيژن با مواد واكنش دهنده نيز بكار مي  رود.

2-22- الكتروتايپينگ Electrotyping

توليد صفحات چاپي به طريق الكتروفرمينگ را گويند.

2-23- الكترود Electrode

واژه  اي است كه به كاتد و يا آند اشاره دارد.

2- 24- الكترود دو قطبي Bipolar electrode

هدايت كننده  اي است كه به منبع جريان متصل نبوده و در حد فاصل آند و كاتد در محلول الكتروليت قراردارد. قسمتي از اين جسم هادي كه به آند نزديك است بعنوان كاتد عمل كرده و قسمتي كه نزديك كاتد است  ، بعنوان آند عمل مي  نمايد.

2-25- الكترود جريان  گير Thief

يك الكترود كمكي است كه براي جذب قسمتي از جريان به سمت خود بكار مي  رود. در غير اين صورت  ، دانسيته جريان بسيار زيادي  ، به قطعه كار منتقل خواهد شد.

2-26- الكترود كمكي رباينده Robber

به واژه الكترود ((جريان  گير)) رجوع شود.

2-27- الكتروفورز Electrophoresis

حركت ذرات كلوئيدي باردار را در اثر ايجاد ميدان الكتريكي گويند.

2-28- الكتروليت Electrolyte

هر نوع محلول رسانايي كه براي وان هاي آندايز و يا آبكاري استفاده مي  شود.

2-29- آور ولتاژ هيدروژني (ولتاژ مازاد) Hydrogen overvoltage

ولتاژ اضافي نسبت به مقدار نظري است كه جهت آزاد شدن گاز ئيدروژن در شرايط مورد عمل ضروري است .

2-30- املاح  زدايي Demineralization

الف - حذف سختي آب  ، بطور مثال  ، با استفاده از مبادله كننده  هاي كاتيوني (كه اصطلاحأ به نرم كردن آب نيز مشهور است )

ب  - با واژه ((يون زدايي )) نيز مترادف مي  باشد.

2-31- انتقال (مهاجرت يونها) Transference

به حركت يونها در درون الكتروليت به علت ايجاد ميدان الكتريكي گفته مي  شود.

2-32- انعطاف پذيري Ductility

به قابليت يك جسم به تغيير شكل پلاستيكي گويند بدون آنكه منجر به گسيختگي شود.

(ب )

2-33- بازدارنده Inhibitor

ماده  اي است كه جهت تقليل سرعت واكنشهاي شيميايي و يا الكتروشيميايي مشخص بكار برده مي  شود. بعنوان مثال  ، بازدارنده  هاي مورد استفاده در اسيدشوئي

2-34- بازداشتن Stopping off

بكارگيري مواد نارسانا و مقاوم در محيطهاي شيميايي را بر روي قسمتهايي از آند يا كاتد و يا آويز گويند.

2-35- بازده آند Anode efficiency

بازدهي جريان را در واكنش آندي  ، براي يك واكنش معين گويند.

2-36- بازده جريان Current efficiency

نسبتي است كه معمولا به صورت درصد بيان مي  گردد و آن عبارت از نسبت جريان مؤثر بكار رفته در انجام يك واكنش خاص  ، به جريان تئوريكي و يا نظري حاصل از قانون فاراده مي  باشد.

2-37- بازده كاتد Cathode efficiency

بازده جريان را در يك فرآيند كاتدي ، براي يك واكنش كاتدي معين گويند.

2-38- بافر Buffer

ماده  اي است كه در برابر تغييرات PHمحلول مقاومت مي  كند. هر بافري در محدوده خاصي از  PHعمل مي  كند.

2-39- براق كردن از طريق غوطه  وري Bright dipping

به غوطه  وري كوتاه مدت در يك محلول  ، به منظور ايجاد سطح براق در فلز را گويند.

2-40- براق كردن پوشش بطريق جاري Flow brightening

براق كردن پوشش از طريق ذوب و متعاقبأ جامد كردن پوشش را گويند.

2-41- براق كننده (براقي )  Brightener

يك نوع ماده افزودني است كه جهت بهبود براقيت پوشش به محلول آبكاري اضافه مي  شود.

2-42- برداشت پوشش Strip

الف -  به فرآيند و يا محلولي گفته مي  شود كه جهت برداشت پوشش از فلز پايه و يا پوشش زيرين  ، مورد استفاده قرار مي  گيرد.

ب - برداشت پوشش از فلز پايه و يا پوشش زيرين را گويند.

2-43- برنزه كردن Bronzing

الف - يك فرآيند غوطه  وري شيميايي براي مس و آلياژهاي مس و يا فلزات پوشيده شده از مس يا آلياژهاي مس براي تغيير رنگ سطح آن (با پوشش دهي برنز اشباه نشود) مي  باشد.

ب - به واژه آبي  رنگ شدن  ، رجوع شود.

2-44- بستن (انسداد كردن ) خلل و فرج پوشش آندي Sealing of anodic coating

عبارت از عملياتي بعد از آنودايز كردن است كه در طي آن بر اثر جذب  ، واكنش شيميايي  ، و يا ساير مكانيزمها، خواص مطلوبي همچون افزايش مقاومت پوشش  هاي آندي در برابر خوردگي و لك شدن  ، و نيز بهبود مقاومت رنگ پوشش حاصل مي  گردد.

(پ )

2-45- پاك كننده Detergent

ماده فعال كننده سطحي مي  باشد كه توانايي كمك به تميز كردن سطح آلوده را دارا است .

2-46- پتانسيل تماس Contact potential

به اختلاف پتانسيل موجود در محل تماس دو جسم هادي غير همجنس گفته مي  شود.

2-47- پرداخت Finish

به واژه  هاي پرداخت تيره  ، پرداخت مات  ، پرداخت روشن (پرداخت ساتن ) و پرداخت براق رجوع شود.

2-48- پرداخت الكتروشيميايي با برس (electrolytic) Brush polishing

يك نوع پرداخت كاري الكتروشيميايي است كه در آن الكتروليت توسط برس و يا پارچه با قطعه  ، تماس پيدا مي  كند.

2- 49- پرداخت براق Bright Finish

به ايجاد سطحي صاف و يكنواخت با خاصيت بازتابش بالا را مي  گويند.

2-50- پرداخت تيره Dull finish

پرداختي كه فاقد خاصيت انتشار و يا انعكاس نور مي  باشد.

2-51- پرداخت روشن (پرداخت ساتن ) Satin finish

الف - پرداخت روشن  ، به يك بافت جهت  دار ظريف گفته مي  شود.

ب - پرداخت مات روشن  ، بدون بافت جهت  دار را گويند.

2-52- پرداخت كاري Polishing

الف - در مفهوم عمومي خود بعنوان صاف كردن سطح فلز كاربرد دارد.

ب - بصورت مفهوم خاص  ، بعنوان يكي از مراحل مقدماتي هموارسازي سطح فلز با استفاده از مواد سايا، است . اين ذرات سايا بوسيله چسب به سطح چرخهاي دوار و يا تسمه  ها مي  چسبند.

2-53- پرداخت كاري شيميايي Chemical polishing

بهبود صافي سطح از طريق غوطه  ور كردن قطعه  ، در يك محلول را گويند.

2-54- پرداخت كاري بشكه  اي (گردان ) Tumbling

پرداخت بر روي قطعات انبوه  ، با حضور و يا بدون حضور مواد ساينده و يا ساچمه  هاي براق كننده  ، و به منظور بهبود پرداخت نهايي سطح  ، مي  باشد.

2-55- پرداخت مات Mat finish

پرداخت يكنواختي است كه قابليت انعكاس نور، نداشته باشد.

2-56- پلاريزاسيون (قطبش )  Polarization

به تغيير مقدار پتانسيل الكترود بر اثر الكتروليز، نسبت به حالت تعادل گفته مي  شود. مقدار اين اختلاف براي اكسيداسيون  هاي آندي مثبت  ، و براي كاهش  هاي كاتدي ، منفي است .

2-57-PH  PH

منهاي لگاريتم فعاليت يون هيدروژن است . به كمك انديكاتور و يا روشهاي الكترومتري اندازه  گيري مي  شود و بعنوان مقياسي براي بيان اسيديته و يا قليائيت محلول  ، كاربرد دارد.

3-58- پوست پرتقالي Orange peel

سطحي است كه ظاهري همانند پوست پرتقال دارد.

2-59- پوسته پوسته شدن (كندن )  Peeling

عبارت از جدا شدن (كامل يا جزئي ) پوشش آبكاري شده از فلز پايه و يا پوشش زيرين مي  باشد.

2-60- پوسته حاصل از عمليات كارگرم Mill scale

لايه  هاي اكسيد چگال هستند كه به هنگام گرم كاري و عمليات حرارتي  ، ايجاد مي  شوند.

2-61- پوشش آندي Anodic coating

الف - يك پوشش فلزي است كه از فلز پايه فعالتر مي  باشد (پوشش قرباني شونده ).

ب - يك پوشش حفاظتي  ، تزئيني و يا صنعتي مي  باشد كه از تبديل سطح يك فلز در فرآيند اكسيداسيون الكتروليتي حاصل شده  است .

2-62- پوشش جانشيني Immersion deposit

توليد يك پوشش فلزي  ، بوسيله يك واكنش جانشيني است كه در آن  ، يون يك فلز جايگزين يون فلزي ديگري كه در محلول است  ، مي  شود. بطور مثال :

Fe +Cu+2    →      Cu +Fe+2

2-63- پوشش چند لايه  اي Multilayer deposit

پوششي است كه بر اثر نشست پياپي دو و يا چند فلز مختلف بدست مي  آيد.

2-64- پوشش تماسي Contact plating

عبارت از نشاندن يك پوشش فلزي بر روي يك فلز ديگر (جسم پايه ) مي  باشد بدين نحو كه فلز پايه و يك فلز دوم را، در محلول الكتروليت شامل يونهاي فلزي پوشش دهنده وارد مي  سازند و تماس خارجي بين آنها را برقرار مي  سازند. پس از تشكيل اين مدار، فلز دوم بايد بطريق آندي حل شود.

2-65- پوشش  دهي آلياژي Alloy deposition

پوشش دادن هم زمان  ، توسط دو يا چند فلز را گويند.

2-66- پوشش دهي الكتريكي (آبكاري ) كامپوزيت Composite electroplate

به واژه ((پوشش چند لايه  اي )) رجوع شود

2-67- پوشش دهي به طريق غوطه  وري گرم  Hot dip Coating

نوع پوشش دهي است كه از طريق فرو بردن فلز پايه در مذاب فلز مورد پوشش  ، حاصل مي  شود.

2-68- پوشش دهي نفوذي Diffusion coating

ايجاد پوشش آلياژي  ، با استفاده از اعمال حرارت در سطح فلز پايه را گويند.

2-69- پوشش دهي غير كاتاليزوري Non - Catalytic plating

نشاندن يك پوشش فلزي بر اثر يك واكنش احيأ شيميايي كنترل شده مي  باشد. در اين روش  ، فلز يا آلياژ پوشش داده شده نقش كاتاليزور را ندارد.

2-70- پوشش دهي معكوس دوره  اي Periodic reverse plating

يكي از روش  هاي آبكاري است كه در آن جريان الكتريكي بطور دوره  اي معكوس مي  شود. مدت زمان هر دوره بيش از چند دقيقه نمي  باشد و حتي مي  تواند، خيلي كمتر از اين مدت هم باشد.

2-71- پوشش سوخته Burnt deposit

پوشش زبر و نامطلوب  ، حاصل از آبكاري تحت دانسيته جريان بسيار بالا مي  باشد.

2-72- پوشش لحظه  اي (نازك ) Flash plate

پوشش بسيار نازك است كه در زمان كوتاه در عمليات آبكاري ايجاد مي  شود.

(ت )

2-73- تاول Blister

نوعي نقص و يا عيب در پوشش است كه به شكل تاول ظاهر مي  شود و ناشي از كاهش و فقدان چسبندگي ميان پوشش و فلز پايه مي  باشد.

2-74- تردي هيدروژني Hydrogen embrittlement

ترد شدن فلز و يا آلياژ را، به دليل جذب هيدروژن اتمي گويند كه مثلا ، در حين عمليات شستشوي اسيدي  ، تميز كردن و يا آبكاري  ، اتفاق مي  افتد.

2-75- تركيب كيليت Chelate compound

تركيبي است كه در آن اتم فلز، يك قسمت از ساختمان حلقوي تركيب را تشكيل ميدهد و به آساني هم يونيزه نمي  گردد.

2-76- تريپولي Tripoli

يك نوع سيليس ترد و خاكي شكل است كه بعنوان ساينده  ، بكار برده مي  شود

2-77- تكه ، كنده شده (اسپالينگ )  Spalling

به كنده شدن (تكه  تكه شدن ) پوشش سطحي گفته مي  شود كه بعنوان مثال  ، بر اثر اختلاف ضريب انبساط و يا انقباض حرارتي بين فلز پايه و پوشش  ، بروز مي  نمايد.

2- 78- تعويض كننده يوني Ion exchanger

فرآيند برگشت پذيري است كه طي آن  ، يونها بين جامد و مايع بدون تغيير در ساختمان جامد، مبادله مي  شوند.

2-79- تميز كاري Cleaning

برداشت تركيبات آلي و ساير مواد خارجي  ، از سطح فلز را گويند.

2-80- تميز كاري آندي (معكوس )  cleaning(reverse) Anodic

عبارت از تميز كردن الكتروليتي است كه در آن  ، قطعه مورد نظر آند مي باشد.

2-81- تميزكاري امواج صوتي Ultrasonic cleaning

تميزكاري با استفاده از هر روش شيميايي  ، همراه با بكارگيري ارتعاشات حاصل از امواج ماوراء صوت را گويند.

2-82- تميز كاري الكتروليتي Electrolytic cleaning

نوعي تميز كاري  است كه در آن جريان الكتريكي از محلول عبور و قطعه اي كه مي بايستي تميز شود بعنوان يكي از الكترود ها ، بكار گرفته خواهد شد .

2-83 - تميز كاري امولسيوني Emulsion Cleaning

تميزكاري بوسيله يك مايع امولسيوني است كه متشكل از حلال آلي  ، فاز آبي و عامل امولسيون كننده مي  باشد.

2-84- تميزكاري به روش خيساندن (قليائي )  Soak cleaning

تميزكاري به روش غوطه  وري در محلولهاي قليايي  ، و بدون بكارگيري جريان الكتريكي مي  باشد.

2-85- تميز كاري پاششي Spray cleaning

تميز كردن از طريق پاشش يك محلول تميز كننده را گويند.

2-86- تميزكاري دوفازي Diphase cleaning

تميز كردن توسط مايعي است كه حاوي يك لايه حلال آلي و يك لايه حلال آبي مي  باشد. در اين روش  ، تميزكاري  ، ناشي از تأثير هم زمان حلال و ايجاد حالت امولسيون مي  باشد.

2-87- تميزكاري قليايي Alkaline cleaning

منظور، تميز كردن با استفاده از محلولهاي قليايي مي  باشد.

2-88- تميزكاري غوطه  وري Immersion cleaning

به واژه ((تميزكاري به روش خيساندن )) توجه شود.

2-89- تميزكاري كاتدي (مستقيم )  cleaning(direct) Cathodic

عبارت از تميز كردن الكتروليتي است كه در آن قطعه مورد نظر كاتد مي  باشد.

2-90- تميزكاري مستقيم Direct cleaning

به واژه ((تميزكاري كاتدي )) رجوع شود

2-91- تهيه الكتروليتي فلزات Electro Winning

توليد فلزات بر اثر الكتروليز محلولهايي كه از سنگهاي معدن و يا ساير تركيبات آنها تهيه مي  شود با استفاده از آندهاي نامحلول را گويند.

(ج )

2-92- جريان سرگردان Stray current

عبور جريان را در مسيرهايي غير از مدار مورد نظر، نظير وان يا كويلهاي حرارتي داخل آن را گويند.

2-93- جريان متناوب اضافه شده بر جريان مستقيم Superimposed AC

نوعي جريان الكتريكي است كه در آن  ، جريان متناوب به جريان مستقيم در يك فرآيند الكتروليتي اضافه مي  شود.

2-94- جسم پايه (فلز پايه ) (basis metal) Basis material

جسمي است كه عمل پوشش دهي بر روي آن انجام مي  گيرد.

(چ )

2-95- چربي گيري با بخار  Vapour degreasing

به چربي  زدايي با استفاده از بخارات حلالي گفته مي  شود كه بخارات حلال در سطح قطعه به مايع تبديل مي  شود.

2-96- چربي  گيري با حلال Solvent degreasing

تميزكاري به كمك حلالهاي آلي را گويند.

2-97- چسبندگي Adhesion

قدرت اتصال بين پوشش و جسم پايه مي  باشد كه به صورت نيروي لازم در ازاي واحد سطح جهت جدا كردن آنها از يكديگر اندازه  گيري و بيان مي  شود.

(ح )

2-98- حائل جريان Shield

الف - جسم غير رسانايي است كه جهت توزيع بهتر جريان الكتريكي در آند و يا كاتد ، بكار برده مي  شود.

ب - به عمل تغيير توزيع جريان الكتريكي آندي و كاتدي ، با قرار دادن يك غير هادي بين آنها را گويند.

2-99- حفاظت به كمك فلز قرباني شونده Sacrificial protection

يك نوع حفاظت كاتدي از يك فلز است كه در آن يك فلز ديگر جهت جلوگيري از خوردگي فلز مورد نظر و نهايتأ حفاظت آن  ، خورده و قرباني مي  شود.

2-100- حفاظت به كمك كاتد، قرباني شونده Cathodic protection

فرآيندي است كه بر اثر كاتد كردن فلز، از فلز در مقابل خوردگي محافظت مي  شود.

2-101- حفره Pit

عبارت از ايجاد سوراخهاي ريز در سطح فلز، در عمليات آبكاري و يا به علت خوردگي مي  باشد.

(خ )

2-102- خروج ناخواسته محلول Drag - out

محلولي است كه بطور ناخواسته به همراه قطعه از وان آبكاري خارج مي  شود.

2-103- خلل و فرج (در پوشش ) Pore

به ناپيوستگي  هاي ريز و دايره  اي شكل كه از سطح تا لايه زيرين آن ادامه دارد، گفته مي  شود.

2-104- خوردگي در آند Anode Corrosion

به انحلال الكتروشيميايي آندي فلز در آبكاري گفته مي  شود.

(د)

2-105- دانسيته جريان Current density

جرياني است كه بر حسب آمپر بر واحد سطح بيان مي  گردد.

2-106- دانسيته جريان بحراني (در الكتروليز) Current density

دانسيته جرياني است كه به ازاي مقادير بالاتر و پايين  تر از آن  ، واكنشهاي مختلف و بعضأ نامطلوب صورت مي  گيرد.

2-107- درختي شكل Trees

ايجاد حالتي است نامنظم و درختي شكل كه در حين عمليات پوشش دهي الكتريكي بر روي كاتد ، و خصوصأ در لبه  ها و يا نقاطي كه داراي دانسيته جريان بالايي هستند، ايجاد مي  شود.

2-108- ديافراگم (پرده )  Diaphragm

به ديواره جدا كننده متخلخلي  ، گفته مي  شود كه مناطق آند و كاتد را در تانك آبكاري از يكديگر جدا مي  كند.

(ر)

2-109- رنگ  آميزي Colouring

يك فرآيند غوطه  وري شيميايي است كه منجر به توليد رنگهاي تزئيني مي  گردد (به استثنأ سياه  كاري بر روي فولاد و يا رنگهاي حاصل با استفاده از مواد رنگي آلي ).

2-110- رنگ كردن Dyeing

رنگي كردن با استفاده از يك ماده رنگينه آلي را گويند.

(ز)

2-111- زبري فوق  العاده ريز  Star dusting

نوعي زبري فوق  العاده ريز در سطح پوشش مي  باشد.

2-112- زبري  گيري Deburring

به برداشتن زبري  ، لبه  هاي تيز و پليسه  ها، با استفاده از عمليات مكانيكي  ، شيميايي و يا الكتروشيميايي  ، اطلاق مي  شود.

(س )

2-113- ساچمه  زني Shot blasting

عملياتي است كه طي آن اجسام كروي  ، كوچك و سخت (از قبيل ساچمه  هاي فلزي ) به سطح فلز پاشيده مي  شوند. از اين امر به منظور تميز كردن و يا پوسته  برداري از سطح استفاده مي  شود.

2- 114- ساچمه كوبي Shot Peening

عملياتي است كه طي آن اجسام كروي  ، كوچك و سخت (نظير ساچمه  هاي فلزي ) به منظور سخت كردن و يا ايجاد حالت تزئيني به سطح فلز پاشيده مي  شوند.

2- 115- سلول چند خانه  اي Divided Cell

سلول مجهز به ديافراگم و يا وسايل مشابه ديگر، جهت جداسازي فيزيكي آنوليت و كاتوليت از يكديگر مي  باشد.

2-116- سلول هرينگ Haring Cell

يك سلول چهارگوش از جنس مواد غير هادي است كه داراي الكترودهاي اصلي و كمكي بوده و بدين نحو مي  توان قدرت پرتاب  ، پلاريزاسيون الكترودها، و پتانسيل بين آنها را ارزيابي نمود.

2-117- سمبه (ماندرل ) Mandrel

الف - فرم يا مدلي است كه به عنوان كاتد در الكتروفرمينگ بكار برده مي  شود.

ب - نگه دارنده  هاي مورد استفاده براي انجام تستهاي خمش را گويند.

2-118- سنگ زني Grinding

برداشتن مواد را از سطح  ، با استفاده از چرخش چرخ دوار صلب  ، حاوي مواد ساينده را گويند.

2-119- سياه  كاري  ، اكسيد سياه Blackening , black oxide

به واژه ((سياه  كاري قليايي )) رجوع شود.

2-120- سياه  كاري قليايي (سياه  كاري ) Alkaline blackening

توليد پوشش اكسيد سياه رنگ بر روي فولاد مي  باشد كه با فرو بردن فولاد در محلولهاي داغ نمكهاي قليايي حاصل مي  شود.

2-121- سيم وزي Cut wire blasting

پاشش سيم  هاي فلزي بريده شده و كوتاه را گويند.

(ش )

2-122- شكست آب water break

وجود لايه ناپيوسته از آب بر روي سطح مي  باشد كه نشان دهنده قابليت خيس شدن غير يكنواخت سطح بوده و معمولا ناشي از آلوده بودن سطح مي  باشد.

2-123- شكل دادن شيميايي Chemical milling

شكل دادن به قطعه  ، از راه فرو بردن آن در محلولهاي خاص  ، به نحوي كه صرفا نقاط مورد نظر از سطح خورده مي شوند (با بكارگيري لاك در مناطقي كه نبايستي خورده شوند).

2-124- شن  پاشي Sand blasting

پاشش با استفاده از شن و مواد نظير آن  ، بعنوان مواد ساينده را گويند.

(ص )

2-125- صيقل  كاري Burnishing

پرداخت سطح با مالش دادن تحت فشار مي  باشد بدون آنكه لايه سطحي برداشته شود.

2-126- صيقل  كاري الكتريكي Electropolishing

صاف و براق كردن سطح يك فلز را، با قرار دادن آن در موقعيت آندي و در يك محلول مناسب گويند.

2-127- صيقل  كاري با مايع Liquid honning

به واژه ((پاشش مرطوب )) رجوع شود

(ع )

2-128- عامل اكسيد كننده Oxidizing agent

تركيبي است كه با احيأ شدن خود سبب انجام عمل اكسيداسيون مي  گردد.

2-129- عامل امولسيون كننده Emulsifying agent

ماده  اي است كه از آن براي ايجاد يك امولسيون پايدار استفاده مي  شود.

2-130- عامل كمپلكس كننده Complexing agent

تركيبي كه با يونهاي فلزي تشكيل كمپلكس مي  دهد.

2-131- عدد انتقال Transference number

بخشي از جريان كل كه توسط يك نوع يون خاص انتقال داده مي  شود را گويند.

2-132- عمليات نفوذي Diffusion treatment

الف - فرآيندي است كه منجر به ايجاد يك لايه سطحي (نفوذي ) از طريق نفوذ لايه فلزي يا غير فلزي به سطح فلز پايه مي  گردد.

ب - در آبكاري  ، به فرآيند حرارتي اعمال شده به قطعه كار، گفته مي  شود، و منظور ايجاد تركيبات بين فلزي و يا آلياژي  ، ميان دو يا چند پوشش و فلز پايه مي  باشد.

2-133- عيار Karat

ميزان خلوص است كه واحد آن يك بيست و چهارم وزن مي  باشد.

(غ )

2-134- غير فعال بودن Passivity

حالتي است كه فلز نمي  تواند واكنشهاي معمول خود را در شرايط مشخص به آساني انجام دهد و لذا جهت انجام واكنش به پتانسيل بيشتري نسبت به حالت معمول خود نياز دارد.

2-135- غيرفعال كردن Passivating

ايجاد لايه بسيار نازك محافظي كه معمولا ، از طريق فرو بردن سطح فلز در محيطهايي مناسب ايجاد مي  شود را گويند (نظير غيرفعال كردن با اسيد كروميك و يا اسيد فسفريك )

(ف )

2-136- فرآيند بشكه  اي Barrel processing

به فرآيندهايي كه در آنها قطعات به صورت انبوه و در مخازن دوار تحت عمليات مكانيكي  ، شيميايي و يا الكتروشيميايي قرار مي  گيرند، گفته مي  شود.

مي  توان به عمليات صيقل كاري بشكه  اي  ، پرداخت بشكه  اي و تميزكاري بشكه  اي هم اشاره نمود.

2-137- فرچه  كاري (mopping) Buffing

نوعي پرداخت كاري است كه در آن از چرخهاي انعطاف  پذير دوار استفاده مي  شود. سطح اين چرخها توسط ذرات ريز، سايا كه مخلوط شده در چربي  ، گريس و يا مايعات ديگر هستند، آغشته مي  باشد.

2-138- فسفات كاري Phosphating

الف - تشكيل لايه  هاي فسفات نامحلول بر روي سطح فلز را گويند (مفهوم كلي ).

ب - غيرفعال ساختن قطعه آبكاري شده  ، بوسيله محلولهاي محتوي اسيد فسفريك و فسفاتها را گويند.

2-139- فعاليت يون (ion) Activity

مفهوم ترموديناميكي غلظت مي  باشد.

2-140- فلز غير نجيب Base Metal

فلزي كه از فعاليت شيميايي بيشتري برخوردار است و نقطه مقابل فلز نجيب محسوب مي  شود (اين واژه با فلز پايه در آبكاري اشتباه نشود).

2-141- فلز نجيب Nobel Metal

فلزي است كه به سادگي  ، تمايل و آمادگي براي تبديل شدن به يون و لذا قابليت حل شدن و انجام واكنشهايي همچون اكسيداسيون و غيره را ندارد. اين فلزات  ، از نظر فعاليت نقطه مقابل فلزات غير نجيب هستند.

2-142- فلزينه كردن Metalizing

الف - ايجاد لايه فلزي برروي سطح نارسانا و يا غير فلزي .

ب - ايجاد پوشش  هاي فلزي از طريق فرآيندهاي غير الكتروشيميايي  ، خواه با پاشش فلز مذاب يا نرم شده در اثر حرارت و خواه به حالت بخار.

(ق )

2-143- قالب Mould

همان واژه ماندرل (قسمت 1) مي  باشد.

2-144- قدرت پرتاب throwing power

توانايي و قابليت فرآيندهاي الكتروليتي را، در توزيع يكنواخت جريان الكتريكي بر روي سطوح نامنظم الكترود گويند.

2-145- قدرت پرتاب ميكرو Microthrowing power

توانايي محلول آبكاري الكتريكي را، تحت شرايط معين  ، جهت ايجاد پوشش فلزي در منافذ و يا خراشها را گويند.

2-146- قدرت پوشش دهي Covering power

توانايي محلول آبكاري الكتريكي را، تحت شرايط معين  ، به منظور نشاندن فلز بر روي سطوح تو رفته و يا حفره  هاي عميق را گويند (به تمايز اين واژه با واژه قدرت پرتاب توجه شود).

2-147- قطبش (پلاريزاسيون ) آند Anode Polarization

به واژه (پلاريزاسيون (قطبش ) رجوع شود.

2-148- قطبش (پلاريزاسيون ) كاتد Cathode polarization

به واژه (پلاريزاسيون (قطبش ) رجوع شود.

2- 149- قطبش زدا Depolarization

منظور، كاهش ميزان پلاريزاسيون (قطبش )، در يك الكترود مي  باشد.

(ك )

2-150- كاتد Cathode

به الكترودي كه در عمل الكتروليز يونهاي مثبت در آن تخليه  ، يونهاي منفي  تر تشكيل و يا واكنشهاي احيأ انجام مي  گيرد، گفته مي  شود.

2-151- كاتد بدل Dummy cathode

كاتدي است كه به منظور حذف و يا تجزيه ناخالصي  ها از محلولهاي آبكاري الكتريكي  ، مورد استفاده قرار مي  گيرد.

2-152- كاتوليت Catholyte

1- در سلول  هاي مجهز به ديافراگم  ، الكتروليت موجود در منطقه كاتدي را گويند.

2- قسمتي از الكتروليت است كه در مجاورت كاتد واقع مي  باشد (اين واژه با اين مفهوم  ، غير متداول است ).

2-153- كاتيون Cation

يون داراي بار مثبت را گويند.

2-154- كاهش زبري Cuttingdown

انجام عمليات پرداخت كاري  ، به منظور كاهش زبري سطح را گويند.

2-155- كدر، كدر شدن Tarnish, Tarnishing

الف - كم  رنگ شدن  ، لكه  دار شدن و يا بي  رنگ شدن فلزات را به علت خوردگي اندك مي  گويند.

ب - فيلمي است كه بدين نحو تشكيل مي  شود.

2-156- كرومانه كردن Chromating

به معناي تشكيل يك پوشش تبديلي بر روي سطح فلز، با استفاده از محلولهاي حاوي تركيبات كروم (معمولا كروم 6ظرفيتي ) مي  باشد.

2-157- كشش سطحي Surface tension

خاصيتي است ناشي از وجود نيروهاي بين ملكولي در لايه سطحي مايعات كه از پخش شدن مايع جلوگيري مي  نمايد.

2-158- كمك فيلتر Filter aid

به مواد خنثي و يا نامحلول  ، كه براي كمك به فيلتر اصلي و جلوگيري از تجمع زياد ذرات در سطح آن مورد استفاده قرار مي  گيرد، گفته  مي  شود. اين مواد معمولا به صورت پودر يا دانه مي  باشند.

(گ )

2-159- گالوانيزاسيون الكتريكي Electrogalvanizing

نشاندن پوشش روي  ، با استفاده از جريان الكتريسيته را گويند.

2-160- گره Nodule

نقايصي هستند كه به صورت گره  هاي گرد، بر روي كاتد و در حين پوشش دهي الكتريكي بوجود مي  آيند.

(ل )

2-161- لايه آندي Anode film

الف - لايه نازكي از محلول آندي است كه به دور آند تشكيل مي  شود و تركيب آن متفاوت از محلول اصلي مي  باشد.

ب - لايه جامدي است كه در طي عمليات  ، بر روي آند تشكيل شده  است .

2-162- لايه كاتدي Cathode film

لايه نازكي از محلول كاتدي است كه به دور كاتد تشكيل مي  شود و تركيب آن متفاوت از محلول اصلي مي  باشد.

2-163- لخته شدن Flocculate

تجمع ذرات را گويند به نحوي كه عمل ترسيب را تسريع و عملي مي  نمايد. فرآيند با ازدياد اندازه  هاي ذرات همراه مي  باشد.

2-164- لكه  دار شدن به مرور زمان Spotting out

نمايان شدن لكه و نقاط (خال ) در اثر مرور زمان در سطح پوشش را گويند.

(م )

2-165- ماتريس Matrix

به واژه ماندرل (سميه ) توجه شود.

2-166- ماده افزودني Addition agent

ماده  اي است كه به مقدار كم به محلول اضافه مي  شود تا خواص پوشش  دهي محلول و پوشش حاصل را، بهبود بخشد.

2-167- ماده تعليق كننده Dispersing agent

ماده  اي است كه سبب افزايش پايداري ذرات معلق  ، در محيط مايع مي  گردد.

2-168- ماده ضد حفره  اي شدن Anti pitting agent

ماده افزودني خاصي است كه جهت جلوگيري از حفره  دار شدن پوششها، در اثر آزاد شدن گاز بكار برده مي  شود.

2-169- ماده مقاوم Resist

الف - ماده  اي است كه به قسمتي از كاتد و يا آويز آبكاري  ، اعمال مي  شود تا آن را نارسانا نمايد.

ب - ماده  اي است كه به قسمتي از سطح جسم  ، به منظور جلوگيري كردن از واكنش فلز در حين عمليات شيميايي و يا الكتروشيميايي  ، اعمال مي  شود.

2-170- ماده مرطوب كننده Wetting agent

ماده  اي است كه كشش سطحي مايع را كاهش مي  دهد بنحوي كه مايع مي  تواند به راحتي بر روي يك سطح جامد پخش شود.

2-171- محدوده آبكاري براق Bright plating range

محدوده  اي از دانسيته جريان است كه در آن محدوده  ، پوشش حاصل براق خواهدبود.

2-172- محدوده پوشش دهي Deposition range

به واژه ((محدوده پوشش دهي الكتريكي (آبكاري ))) رجوع شود.

2-173- محدوده پوشش  دهي الكتريكي (آبكاري ) Ellectroplating range

محدوده  اي از دانسيته جريان الكتريكي است كه در آن محدوده  ، پوشش مطلوبي حاصل خواهدشد.

2-174- مواد فعال سطحي Surface active agent

ماده  اي است كه حتي در غلظتهاي بسيار كم  ، بر كشش سطحي محلول تأثير بگذارد.

2-175- موج خفيف Ripple

وجود آثار جريان متناوب در جريان مستقيم خروجي از يك يكسو كننده را گويند

2-176- ميله انتقال جريان Busbar

ميله صلب فلزي رسانايي است كه جهت انتقال جريان الكتريكي به ميله كاتد و آند، بكار مي  رود.

(ن )

2-177- نرم كردن آب Softening of water

به حذف سختي آب  ، مثلا با استفاده از تعويض كننده  هاي كاتيوني  ، گفته مي  شود.

2-178- نسبت توزيع فلز Metal distribution ratio

نسبت ضخامت فلز پوشش داده شده  ، در دو ناحيه مشخص از كاتد را گويند.

2-179- نمك كمپلكس Complex salt

تركيبي از دو نمك مي  باشد كه با هم به نسبت مولكولي ساده متبلور مي  شوند. محلول آبي اين نمك واكنشي را نشان مي  دهد كه كاملا متفاوت از واكنشهاي نمكهاي اوليه است .

2- 180نمك مضاعف Double salt

دو نمك كه با يكديگر به نسبت ثابتي متبلور شده و در محلولهاي آبي  ، از خود واكنشهايي مشابه با حالت مجزاي خود را نشان مي  دهند، گويند. نظير نمك راشل .

2-181- نمك هدايت كننده Conducting salt

نمكي است كه جهت افزايش هدايت الكتريكي محلول الكتروليت  ، به آن افزوده مي  شود.

(و)

2-182- ورود ناخواسته محلول Drag -in

محلولي است كه بطور ناخواسته به همراه قطعه  ، وارد وان آبكاري مي  شود.

2-183- وزش Blusting

فرآيندي است كه در آن ذرات با سرعت زياد بطرف قطعه مورد نظر اصابت مي  كنند.

2-184- وزش دانه  هاي ريز Grit blasting

به پاشش دانه  هاي ريز و تيز از جنس فولاد يا چدن را گفته مي شود.

2-185- وزش دانه  هاي شيشه  اي Glass bead blasting

فرآيندي است كه طي آن دانه  هاي كوچك و كروي شيشه  ، به منظور تميز كردن  ، به سطح پاشيده مي  شود. اين عمل مي  تواند هم به صورت خشك و هم مرطوب انجام گيرد.

2-186- وزش بخار Vapour blasting

به واژه ((پاشش مرطوب )) رجوع شود.

2-187- وزش مرطوب wet blasting

به فرآيندي گفته مي  شود كه در آن  ، جريان ذرات معلق مواد سايا در آب  ، جهت پاك  سازي  ، تميزكاري و يا پرداخت سطح با سرعت زياد به سطح قطعه كار پاشيده مي  شوند.

2-188- ولتاژ مخزن Tank Voltage

كل اختلاف پتانسيل ميان آند و كاتد در عمليات آبكاري الكتريكي و يا سلول الكتروليتي  ، در طول عمل الكتروليز را گويند.

2-189- ويسكرز (رشته موئي در آبكاري ) Whiskers

رشته موئي فلزات در اشل ميكروسكوپي را گويند كه اين عمل  ، يا در حين عمليات پوشش  دهي الكتريكي  ، و يا در حين نگه  داري و استفاده در شرايط بعد از عمليات آبكاري  ، ايجاد مي  شود.

(ه )

2-190- هل سل Hull Call

ظرفي است ذوزنقه  اي شكل و غير هادي كه در آن الكترودها را به گونه  اي قرار مي  دهند كه بتوان اثرات واكنشهاي كاتدي و آندي را در محدوده وسيع دانسيته  هاي جريان  ، مشاهده نمود.

2-191- هم  تراز كردن levelling

توانايي و قابليت محلول آبكاري  ، به ايجاد سطحي يكنواخت  تر و هموارتر نسبت به سطح جسم پايه را گويند.

(ي )

2-192- يكسو كننده Rectifier

دستگاهي است كه براي تبديل جريان الكتريكي متناوب به جريان مستقيم بكار برده مي  شود.

2-193- يون  زدائي Deionization

حذف يونها از محلول  ، به طريق تعويض يوني مي  باشد.

 

Prepared by research and development unit of jalapardazan (JP)

تهیه شده در واحد پژوهش و گسترش جلاپردازان پرشیا (JP)

Collecting and editing: Engineer T.E

Bachelor of Chemistry, Azad University

گرد آوری و تدوین : مهندس ت. ا 

لیسانس شیمی دانشگاه آزاد

نویسنده این مطلب

کارشناس واحد مدیریت کیفیت

کارشناس واحد مدیریت کیفیت

 

 کارشناس شیمی دانشگاه شهید صدوقی 

همکار در واحد تحقیق و توسعه جلاپردازان از سال 1395

 

مانده تا آبکاریران 1402

نمایشگاه صنعت آبکاری 1402

مانده تا روز آبکار 10 مهر ماه

روز آبکار 10 مهر ماه 142 Days
jala-logo4.png
شرکت جلاپردازان پرشیا
تولیدکننده محصولات و تجهیزات آبکاری
خدمات آبکاری، پوشش دهی و مشاوره
تهران - شهرک صنعتی باباسلمان
02165734701 - 02165734702
ایمیل: service@jalapardazan.com

جستجو