شنبه تا پنجشنبه : 17 - 8
تهران - شهرک صنعتی باباسلمان
شهریار، شهرک صنعتی باباسلمان، خیابان صنعت

برنز

  • برنز سفید، آلیاژ سه تایی مس، قلع روی

    معرفی کوتاه برنز سفید، آلیاژ سه تایی مس- قلع روی

    A short introduction to White Bronze, Copper-Tin-Zinc Tri-metal:

    آبکاری آلیاژهای مس-قلع سالهاست که به منظور کاربردهای مختلف بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. معمولترین آنها فرایندها آبکاری برنج تزئینی و  آبکاری مس-قلعپوششی برای قطعات الکترونیکی است. به تازگی یک نیاز فزاینده برای لایه های آبکاری شده با کارایی بالا و ویژه بوجود آمده است. به عنوان مثال، پوشش هایی که به منظور لایه های تزئینی و کاربردهای الکترونیکی تهیه می شوند در حال حاضر باید شرایط فنی بالاتری را برای مقاومت در برابر خوردگی، سختی پوشش و مقاومت در برابر سایش داشته باشند.

     در شرکت جلاپردازان پرشیا خدمات آبکاری برنز سفید ( آبکاری آلیاژی مس قلع و  روی) ارایه میشود

    با واحد فروش تماس بگیرید

     

    The plating of copper-tin alloys has been done for many years and is widely used for a variety of applications. The most common processes are the plating of brass for decorative purposes and the plating of copper-tin deposits for electronic components. Recently there has been an increasing requirement for high performance and specialty electrolytic deposited layers. For example, decorative layers and electronics applications now must fulfill higher technical requirements for corrosion resistance, deposit hardness and wear resistance.

    آبکاری آلیاژهای مس-قلع سالهاست که به منظور کاربردهای مختلف بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. معمولترین آنها فرایندها آبکاری برنج تزئینی و آبکاری پوششهای مس-قلع برای قطعات الکترونیکی است. به تازگی یک نیاز فزاینده برای لایه های آبکاری شده با کارایی بالا و ویژه بوجود آمده است. به عنوان مثال، پوشش هایی که به منظور لایه های تزئینی و کاربردهای الکترونیکی تهیه می شوند در حال حاضر باید شرایط فنی بالاتری را برای مقاومت در برابر خوردگی، سختی پوشش و مقاومت در برابر سایش داشته باشند.

    The properties of single-metal deposits are fairly stable and can only be slightly enhanced. Process enhancement emphasis is restricted to improved brightener and leveling additives which improve metallurgical properties such as ductility, elongation and overall process stability. By depositing two or more metals simultaneously to form an alloy coating, we can produce properties that are not possible with single metal systems. The properties and performance can be varied by considering an unlimited number of alloying elements and alloy compositions. Therefore, the properties of the deposits can be tailored to fulfill specific requirements and customized applications.

    خصوصیات پوشش حاصل از تنها یک فلز، نسبتا پایدار است و تنها می تواند کمی افزایش یابد. در اینجا افزایش بهبود ناشی از براق کننده ها و افزودنیهایی است که باعث بهبود خواص متالورژیکی مانند انعطاف پذیری، کشش و ثبات کلی فرایند می شوند. با ترسیب همزمان دو یا تعداد بیشتری فلز برای تشکیل یک پوشش آلیاژی ما می توانیم خواصی را که با سیستم های تک فلزی امکان پذیر نیست تولید کنیم. خواص و عملکرد پوشش با توجه به تعداد نامحدودی از عناصر سازنده آلیاژ و ترکیب آلیاژ میتواند بسیار متنوع باشد. بنابراین، خواص پوششها می تواند متناسب با نیازها و کاربردهای خاص طراحی شوند.

    A perfect example of this approach is the plating of tin alloys, copper-tin alloys and specifically copper-tin-zinc alloys. Copper-tin alloys invented over 40 years ago are now being refined and used in a wide variety of applications from jewelry and architecture to medical and electronic connector parts. In most manufacturing process sequences, copper-tin alloys are plated over acid copper deposits, which tend to level the underlying deposit and increase the alloy coating adhesion.

    یک مثال کامل از این روش، ترسیب آلیاژهای قلع، آلیاژهای مس-قلع و به خصوص فلزات مس-قلع-روی است. آلیاژهای مس-قلع که بیش از 40 سال پیش اختراع شده اند در حال حاضر تکمیل شده و در انواع کاربردها از جمله جواهرسازی و ساخت قطعات پزشکی و الکترونیکی استفاده می شوند. در بسیاری از توالی های فرآیند تولید، آلیاژهای مس-روی بر روی پوشش مس اسیدی آبکاری می شوند، که تمایل دارند سطح پوشش زیرین را بالا ببرند و چسبندگی پوشش آلیاژی را افزایش دهند.

    White bronze is not actually bronze. It is an alloy consisting of a combination of copper, tin and zinc. Tri-metal alloys are white in color, similar to bright nickel, silver or rhodium and are extremely resistant to tarnish and corrosion. The alloy range is centered around 55% copper, 30% tin and 15% zinc.

    برنز سفید درواقع برنز نیست. بلکه آلیاژی است که شامل مس، روی و قلع می باشد. آلیاژهای سه فلزی به رنگ سفید، شبیه به نیکل روشن، نقره یا رودیوم هستند و بسیار مقاوم در برابر خوردگی و تیره شدن هستند. ترکیب درصد حدودی عبارت است از: 55 درصد مس، 30 درصد قلع و 15 درصد روی.

    The impetus to develop processes for this deposit alloy initially came from the "nickel-free" legislation first introduced about 15 years ago and was intended to address costume jewelry. Nickel-free requirements have now crossed over into clothing fasteners, car interior trim and numerous commercial and consumer electronic applications. With nickel being banned from any potential skin contact application in the European Union, tri-metal is considered the preferred, practical and safe alternative for items that can come into contact with the skin. Staggeringly, 15% of the population today is estimated to have an allergic reaction to nickel as opposed to only 10% in the 1980s suggesting nickel-related allergies appear to be on the rise. Tri-metal white bronze eliminates this problem and has been proven to be a cost effective and safe alternative.

    انگیزه اصلی برای توسعه فرآیندهای این آلیاژ مربوط به وضع قانونی است که 15 سال پیش جهت استفاده از پوششهای عاری از نیکل مطرح شد. عمده مصرف نیکل در حال حاضر مربوط به استفاده در دکمه های لباس،  تزئینات داخلی اتومبیل و بسیاری از کاربردهای تجاری و کاربردهای الکترونیکی است. از آنجایی که استفاده از نیکل در هر گونه کاربردی که احتمال تماس با پوست داشته باشد در اتحادیه اروپا ممنوع است، ترجیح داده می شود از پوشش آلیاژی سه فلزی بعنوان جایگزین کاربردی و بی خطر در مواردی که می تواند با پوست برخورد داشته باشند استفاده شود. به تدریج، برآورد شده است که 15٪ جمعیت کنونی جهان یک واکنش آلرژیک به نیکل دارند، در حالی که در دهه 1980 تنها 10٪ افراد این این رفتار آلرژیک را نشان می دادند که نشان می دهد آلرژی های مرتبط با نیکل در حال افزایش است. مشخص شده است که برنز سفید رنگ سه فلزی این مشکل را برطرف می کند و ثابت شده است که هم از نظر هزینه و هم از نظر ایمنی جایگزین مطمئنی برای نیکل است.

    Because of its appearance and chemical properties - being highly resistant to corrosion and wear, being solderable, non-magnetic, smooth and non-porous - tri-metal is an ideal substitute for nickel and silver for high frequency RF connector and other electronic applications. The bright white finish of tri-metal plating can also be used as an undercoat with palladium, palladium-nickel, silver or gold products or as a topcoat with those finishes. Tri-metal plating creates a non-toxic, non-magnetic deposit that is highly resistant to corrosion. This metal finishing application and deposit has low porosity and a low coefficient of friction. Lead-free tri-metal plating is outstanding for solder applications.

    این آلیاژ به علت ظاهر و خواص شیمیایی که دارد مقاومت بالایی در برابر خوردگی و سایش دارد، لحیم پذیر، غیر مغناطیس، صاف و غیر متخلخل است – آلیاژ سه فلزی یک جایگزین ایده آل برای نیکل و نقره برای اتصال به RF فرکانس بالا و دیگر کاربردهای الکترونیکی است. جلای سفید براق پوشش آبکاری شده سه فلزی می تواند به عنوان پوشش آستری با پوششهای پالادیوم، پالادیوم-نیکل، نقره یا طلا استفاده شود. پوشش سه تایی فلزی باعث ایجاد یک رسوب غیر سمی و غیر مغناطیس می شود که بسیار مقاوم در برابر خوردگی است. این پوشش آبکاری شده دارای تخلخل کم و ضریب اصطکاک پایین است. از آنجایی که این پوشش سه تایی بدون سرب است برای کاربردهای لحیم کاری مطلوب است.

    Reference

    https://www.pfonline.com/articles/white-bronze-copper-tin-zinc-tri-metal-expanding-applications-and-new-developments-in-a-changing-landscape

    Prepared by research and development unit of jalapardazan (JP)

    October 2018

     

    تهیه شده در واحد پژوهش و گسترش جلاپردازان پرشیا (JP)

    مهر97

  • روش آنالیز وان آبکاری برنز

    روش آنالیز وان آبکاری برنز

    روش آنالیز وان آبکاری برنز

    محاسبات:

    (ml,N, M تیترانت،)

    تغییر رنگ تیترانت معرفها (به ترتیبی که آورده شده است باید اضافه شوند) اندازه نمونه اجزای مورد آنالیز حمام برنز

    Cu (oz/gal) = ‎ml*4.236*M

    Cu (oz/gal) = ‎ml*4.236*N

    از صورتی به سبز

    EDTA 0.1 مولار

    15 سی سی ‏HNO3‏ غلیظ را ‏تا زمانیکه آبی رنگ شود ‏حرارت داده، 100 سی سی آب ‏و ‏NH4OH‏ غلیظ را اضافه ‏کرده و تا 140 درجه ‏فارنهایت حرارت داده و نهایتا ‏PVA را اضافه کنید.‏

    2ml

    Cu روش1

    Cu (oz/gal) = ‎ml*1.583*N

    از آبی به بیرنگ

    Na2S2O3 0.1 نرمال

    100 سی سی آب، 15 سی سی ‏HNO3‏ غلیظ،  حرارت ‏دهید تا زمانیکه رنگ آبی ‏ظاهر شود و دود قهوه ای ‏رنگ از بین برود. ‏NH4OH‏ ‏را به حدی اضافه کنید تا ‏رنگ محلول آبی تیره شود. ‏استیک اسید را تارسیدن به ‏یک آبی کم رنگ اضافه کنید. ‏پس از اضافه کردن 5 گرم ‏KI‏ ‏توسط ‏Na2S2O3‏ تیتر کنید تا ‏رنگ محلول زرد ملایم شود. ‏‏5 سی سی از محلول نشاسته‏اضافه کنید و تیتراسیون را تا ‏بی رنگ شدن محلول ادامه ‏دهید.‏

    2ml

    Cu روش 2

    از محلول شفاف به آبی

    KI-KIO30.1 نرمال

    100 سی سی آب، 50 سی سی ‏HCl‏ غلیظ، 3 گرم پودر آهن ‏را دریک ظرف 500 سی سی  ‏بریزید. در محلول اشباع ‏بیکربنات فروببرید.به ارامی ‏حرارت دهید تا آهن حل شود. ‏تا دمای محیط خنک کنید. ‏مطمئن شوید که لوله بیرونی ‏کاملا داخل محلول بیکربنات ‏باشد. 10 سی سی محلول ‏نشاسته و بیکربنات در طول ‏تیتراسیون اضافه کنید.

    5ml

    Sn

    NaCN (oz/gal) = ‎ml*2.614*N

    KCN (oz/gal) = ‎ml*3.743*N

    از محلول شفاف به محلول کدر

    AgNO3 .0.1 نرمال

    100 سی سی آب و 10 سی سی ‏KI 10%

    5ml

    NaCN یا KCN

    NaOH (oz/gal) = ‎ml*1.067*N

    KOH (oz/gal) = ‎ml*1.496*N

    از نارنجی به زرد

    HCl 1.0 نرمال 25 سی سی آب و 5 سی سی ‏سولفواورانژ

    5ml

    NaOH یا KOH

    Na2CO3 (oz/gal) ‎‎= ml*0.707*N

    K2CO3 (oz/gal) = ‎ml*0.921*N

    از نارنجی به صورتی

    100 سی سی آب، 35 سی سی محلول 10%Ba(NO3)2، اجازه بدهید تا ‏ته نشین شود، فیلتر کنید، دوبار ‏با آب داغ شستشو دهید ، ‏رسوبات روی کاغذ صافی را ‏به یک بشر منتقل کنید و 100 ‏سی سی آب به همراه متیل ‏اورانژ به آن اضافه کنید.‏ 10ml

    Na2CO3یا K2CO3

    KNaC4H4O6.4H2‎O (oz/gal) = ‎ml*1.250*N از بیرنگ به صورتی 25 سی سی سولفوریک اسید ‏‏20%، صاف کنید، کاغذ صافی ‏و ظرفتان را دوبار با آب ‏بشویید همه را روی هم ریخته ‏و مجموعه را به مدت 5 دقیقه ‏بجوشانید 5ml KNaC4H4O6.4H2O

    توجه: جهت تبدیل واحد ‏(oz/gal)‏ به ‏ml/L‏ عدد بدست آمده را در 7.8125 ضرب نمایید.‏

    توجه: جهت تبدیل واحد ‏(oz/gal)‏ به ‏g/L‏ عدد بدست آمده را در 7.5 ضرب نمایید.‏

    1.برای تهیه محلول 0.1 مولار EDTA37.0 گرم، Na2EDTA.2H2O در یک لیتر آب حل کنید.

    2.برای تهیه Na2S2O3 1.0 نرمال،25 گرم Na2S2O3.5H2O در یک لیتر آب حل کنید.

    3.برای تهیه KI-KIO3 0.1 نرمال، 3.6 گرم KIO3، 1.0گرم NaOH، KI 10.0 گرم در یک لیتر آب حل کنید.

    4.برای تهیهAgNO3 0.1 نرمال،17.0 گرم AgNO3 در یک لیتر آب حل کنید.

    5.برای تهیه HCl 1.0 نرمال،89 سی سی HCl 36% در یک لیتر آب حل کنید.

    6. محلول نشاسته ، 10 گرم نشاسته، 1000 سی سی آب داغ، 0.5 سی سی فرم آلدهید حل کنید.

    7. برای تهیه سولفوریک اسید 20%، 20 سی سی اسید را با 80 سی سی آب مخلوط کنید.‏

    8. برای تهیه محلول ‏‏10% ‏‏Ba(NO3)2، 10 گرم ‏‏Ba(NO3)2 را در 100 سی سی آب حل کنید.

     

     

    روش آنالیز وان آبکاری برنز

    آنالیز Cu روش 1 :

    1. ml 2 نمونه از وان بردارید
    2. 15 سی سی ‏HNO3 ‎‏ غلیظ را ‏تا زمانیکه آبی رنگ شود ‏حرارت دهید
    3.  100 سی سی آب مقطر  را به نمونه اضافه کنید
    4.  ‏NH4OH‏ غلیظ را اضافه ‏کنید
    5. تا 140 درجه ‏فارنهایت حرارت داده و نهایتا ‏PVA‏ را اضافه کنید
    6. محلول را با EDTA 0.1 مولار تیتر کنید
    7. تا از صورتی به رنگ سبز تغییر رنگ دهد
    8. سپس برای بدست آوردن غلظت Cu روش 1  از فرمول زیر استفاده کنید:

    Cu (oz/gal) = ‎ml*4.236*M

    Cu (oz/gal) = ‎ml*4.236*N

    آنالیز Cu روش 2 :

    1. ml 2 نمونه از وان بردارید
    2. 100 سی سی آب مقطر به آن اضافه کنی
    3. ، 15 سی سی ‏HNO3 ‎‏ غلیظ به آن اضافه کنید
    4.  حرارت ‏دهید تا زمانیکه رنگ آبی ‏ظاهر شود و دود قهوه ای ‏رنگ از بین برود
    5. ‏NH4OH ‎‏ ‏را به حدی اضافه کنید تا ‏رنگ محلول آبی تیره شود
    6.  ‏استیک اسید را تارسیدن به ‏یک آبی کم رنگ اضافه کنید
    7. ‏پس از اضافه کردن 5 گرم ‏KI‏ ‏توسط ‏Na2S2O3‎‏ تیتر کنید تا ‏رنگ محلول زرد ملایم شود
    8. ‏‏5 سی سی از محلول نشاسته ‏اضافه کنید
    9. تیتراسیون را تا ‏بی رنگ شدن محلول ادامه ‏دهید
    10.  با استفاده از فرمول زیر غلظت Cu روش 2  را محاسبه کنید:

    Cu (oz/gal) = ‎ml*1.583*N

    آنالیز Sn :

    1. ml 5 نمونه از وان بردارید
    2. 100 سی سی آب مقطر به آن اضافه کنید
    3. 50 سی سی ‏HCl‏ غلیظ به آن اضافه کنید
    4. 3 گرم پودر آهن ‏را دریک ظرف 500 سی سی  ‏بریزید و در محلول اشباع ‏بیکربنات فروببرید
    5. به ارامی ‏حرارت دهید تا آهن حل شود
    6. سپس تا دمای محیط خنک کنید
    7.  ‏مطمئن شوید که لوله بیرونی ‏کاملا داخل محلول بیکربنات ‏باشد
    8.  10 سی سی محلول ‏نشاسته و بیکربنات در طول ‏تیتراسیون اضافه کنید
    9. محلول را با KI-KIO3 0.1 نرمال تیتر کنید
    10. تا زمانی که محلول شفاف به آبی تغییر رنگ دهد، ادامه دهید

    آنالیز NaCN یا   KCN:

    1. ml 5 نمونه از وان بردارید
    2. 100 سی سی آب مقطر  به آن اضافه کنید
    3. 10 سی سی KI 10% به آن اضافه کنید
    4. محلول  را با AgNO3 0.1 مولار تیتر کنید
    5. تا از یک ‏محلول ‏شفاف به ‏یک ‏محلول ‏کدر تغییر رنگ دهد
    6. سپس برای بدست آوردن غلظت NaCN یا   KCN از فرمول زیر استفاده کنید:

    NaCN (oz/gal) = ml*2.614*N

    KCN (oz/gal) = ml*3.743*N

     

    آنالیز NaOH یا KOH :

    1. ml 5 نمونه از وان بردارید
    2. 25 سی سی آب مقطر را به نمونه اضافه کنید
    3. 5 سی سی سولفو اروانژ را به آن اضافه کنید
    4. محلول را با HCl 1.0 نرمال تیتر کنید
    5. تا از نارنجی ‏به زرد تغییر رنگ دهد
    6. سپس برای بدست آوردن غلظت NaOH یا KOH  از فرمول زیر استفاده کنید:

    NaOH (oz/gal) = ml*1.067*N

    KOH (oz/gal) = ml*1.496*N

     

    آنالیز Na2CO3 یا K2CO3 :

    1. ml 10 نمونه از وان بردارید
    2. 100 سی سی آب مقطر به آن اضافه کنید
    3. 35 سی سی محلول 10% Ba(NO3)2 به آن اضافه کنید
    4. اجازه بدهید تا ته نشین شود سپس فیلتر کنید
    5. دوبار با آب داغ شستشو دهید
    6. رسوبات روی کاغذ صافی را به یک بشر منتقل کنید
    7. 100 سی سی آب مقطر به همراه متیل اورانژ به آن اضافه کنید
    8. محلول را با HCl 1.0 نرمال تیتر کنید
    9. تا از نارنجی ‏به صورتی تغییر رنگ دهد
    10. سپس برای بدست آوردن غلظت Na2CO3 یا K2CO3  از فرمول زیر استفاده کنید:

    Na2CO3 (oz/gal) = ml*0.707*N

    K2CO3 (oz/gal) = ml*0.921*N

     

    آنالیز KNaC4H4O6.4H2O :

    1. ml 5 نمونه از وان بردارید
    2. 25 سی سی سولفوریک اسید 20%، صاف کنید
    3. کاغذ صافی و ظرفتان را دوبار با آب بشویید
    4. همه را روی هم ریخته و مجموعه را به مدت 5 دقیقه بجوشانید
    5. با KMNO 0.1 نرمال محلول را تیتر کنید
    6. تا محلول از بیرنگ ‏به صورتی تغییر رنگ دهد
    7. سپس برای بدست آوردن غلظت KNaC4H4O6.4H2O از فرمول زیر استفاده کنید:

    KNaC4H4O6.4H2O (oz/gal) = ml*1.250*N

     

    نکات آنالیز:

    • ü توجه: در فرمولهای فوق پارامترهای ml ,N, M به ترتیب عبارتند از:
    • ü حجم مصرفی تیترانت= ml،
    • ü مولاریته تیترانت= M
    • ü نرمالیته تیترانت= N

     

     

     

     ترجمه : تحقیق و توسعه جلاپردازان

    مراجع و منابع: کتاب متال فنیشینگ 2013Metal finishing

     

     

     

     

  • عتیقه سازی با برنج و مس و برنز

    عتیقه سازی با برنج و مس و برنز

    ما انسان‌ها با چشمانمان زیبایی‌ها را تشخیص داده و از آن‌ها بسیار لذت می‌بریم. نمونه‌ای از این زیبایی‌ها که موجب شادمانی ما می‌شود عبارتند از: دیدن یراق‌آلات و سایر قطعات فلزی که عتیقه( پاتینه) شده‌اند.مدتی است که عتیقه‌کردن(پاتینه کردن) به عنوان انتخاب متداول و شایع سازندگان درآمده است، که انواع مختلف یراق‌آلات تزیینی از جمله وسایل روشنایی، قفل‌ها، دستگیره‌های کابینت، انواع گیره‌ها، اتصالات و بسیاری از اقلام تزیینی از آن جمله‌اند.
    در سال‌های ۱۹۷۰ تقاضای بازار برای این نوع پوشش به طور چشمگیری فزونی یافت که به توسعه فرآیندهای تکنیکی در تولید کارآمد آن منجر شد. از آن تاریخ با توجه به نوسانات بازار، افزایش و تقاضا برای این نوع پوشش، صرف نظر از سلیقه‌های متداول همواره وجود داشته، به طوری‌که برای یراق‌آلاتی که با کیفیت بالا عتیقه شده‌اند تقاضا رو به افزایش بوده است.
    قطعات فلزی پایه، که به صورت متداول عتیقه می‌شود، در سه گروه از فلزات مورد استفاده قرار می‌گیرند “برنج سخت، برنز و مس که در اشکال مختلف وجود دارد. این مواد اولیه بیشتر در مصرف قطعاتی که در محیط باز قرار می‌گیرند یا در مصارف داخلی که نیاز به کیفیت بالا دارد استفاده می‌شوند. چون این آلیاژها لایه اکسید محافظ تشکیل می‌دهند، لذا این مواد، انتخاب مناسبی برای اقلامی مانند: قسمت‌های بیرونی قطعات روشنایی، قفل‌ها، قطعات مورد استفاده در صنایع دریایی، قطعاتی که در زیباسازی نمای ساختمان به کار می‌رود، همچنین پیچ و مهره و اتصالات و سایر قطعات تزیینی است.
    این لایه اکسید، محافظ دو نوع انتخاب در اختیار آبکار یا طراح در رابطه با پوشش این نوع قطعات قرار می‌گیرد. قطعه را می‌توان به طور مصنوعی عتیقه کرد. سپس برای محافظت در فضاهای بیرونی با لاک مخصوص پوشش داد و یا این‌که قطعه را یک مرحله عتیقه‌سازی سریع کرد(در زمان بسیار کم). سپس فرصت داده شود تا سطح قطعه به مرور و در زمان مناسب، خود به خود به یک عتیقه تبدیل شود. این اکسید طبیعی یا پاتینه، بسیار جذاب‌تر از آن‌هایی است که به صورت مصنوعی عتیقه می‌شوند و در بسیاری از کالاها مانند مجسمه‌سازی، یراق‌آلات ساختمانی و بعضی از قطعات چراغ روشنایی مورد استفاده قرار می‌گیرند. البته فلزات پایه درجه‌بندی‌های مختلفی دارد که در ساخت اقلام مذکور فوق به کار گرفته می‌شود. انواع ورق‌های برنجی و مسی سخت (SOLID ) و آلیاژهای مختلف آن در ساخت قطعات و لوازم روشنایی، صفحات پانل، سقف‌های تاسیسات ساختمانی، قطعات اتصالات نوردکاری تا خم‌کاری شده و همچنین سایر اقلامی که نیاز به چکش‌کاری برای آسان شدن شکل‌دهی و قالب‌گیری دارند از آن‌ها استفاده می‌شود.
    در مورد مجسمه‌سازی و پلاک‌ها PLAQUES یا یراق‌آلات با کیفیت بالا، از انواع مختلف برنج و برنز ریخته شده استفاده می‌شود. بسیاری از این قطعات هم‌زمان ماشین‌کاری (تراش‌کاری) و پرداخت (سمباده‌زنی) می‌شود، تا سطح نهایی و مطلوب مورد نظر به دست آید سپس پوشش عتیقه‌ای(پاتینه) به آن داده می‌شود. قطعات فولادی پرس‌کاری، خم‌کاری یا تراش‌کاری شده فولاد بیشتر در مواقعی به کار گرفته می‌شود که در مقایسه با آلیاژهای خالص مسی، نیاز به قدرت تحمل بار بیشتر دارد. مانند: پیچ و مهره، اتصالات یا سایر اهرم‌های ساختمانی که باید قدرت تحمل وزن مورد نظر را داشته باشد. علاوه بر آن، فولاد به‌طور معمول نسبت به مس، برنج و برنز سخت، ارزان‌تر است و هزینه کمتری دارد و به همین دلیل، استفاده از فولاد ترجیح داده می‌شود. متاسفانه برخلاف آلیاژهای مسی، فولاد به منظور حفاظت در مقابل عناصر هوا لایه اکسید ایجاد نمی‌کند. لذا در بیشتر مواقع، قطعه فولادی را آبکاری مس یا برنج می‌دهند تا قطعه از خوردگی محافظت شود و بتوان سطح به دست آمده را عتیقه‌ای کرد.
    فولاد به طور عام برای ساخت ابزارهایی مانند: لوله‌ها، اتصالات، جعبه ابزار و سایر اقلام کاربردی استفاده می‌شود. علاوه بر آن به دلیل پایین بودن هزینه فولاد، بیشتر آن را برای ساخت بسیاری از قطعات داخلی تزیینی مانند: لوازم روشنایی و وسایل کابینت به‌کار می‌برند.

    بسیاری از این قطعات از ورق‌های فولادی پرس‌کاری شده تولید می‌شود. قطعات مدور را می‌توان در یک فرآیند خم‌کاری تولید کرد. این فرآیند با یک ورق فولاد که به صورت صفحه گرد و مسطح بوده، انجام می‌شود سپس به یک الگوی مورد نظر بسته شده و به سرعت چرخانده می‌شود. قطعاتی که مصرف عمومی دارند از قبیل: کاسه چراغ، زه ساعت و اقلام مشابه را به این روش(خم‌کاری) تولید کرده سپس آبکاری برنج یا مس داده می‌شوند و آن را عتیقه (پاتینه) می‌کنند.
    قطعات روی ریختگی، تحت فشار این گروه سوم فلزات برای قطعات تزیینی که اشکال پیچیده دارد و در آن نیاز به تحمل بار کمتری است استفاده می‌شود. بسیاری از این قطعات، دارای اشکال هندسی پیچیده هستند که به راحتی از طریق تراش‌کاری و پرس‌کاری، آن‌ها را به شکل مورد نظر نمی‌توان تولید کرد یا آن‌که، ارزش آن‌ها آنقدر بالا نیست تا بتوان آن قطعات را از طریق برنز ریختگی تولید کرد.
    در مورد این قطعات کم‌ارزش، تولید قطعه از طریق ریختگی تحت فشار، مناسب‌ترین پیشنهاد به عنوان فلز پایه بوده چون به دلیل آسان بودن ریختگی قطعات به اشکال پیچیده با کمترین هزینه آن را ایده‌آل برای تولید یراق‌آلات کابینت، قطعات وسایل چراغ‌های روشنایی و سایر اقلام تزیینی می‌کند.
    از آنجایی که فولاد و روی، تمایل به خوردگی سریع دارند، لذا باید به منظور مقاومت در برابر خوردگی یا انجام عتیقه‌سازی ابتدا آن را آبکاری مس یا برنج کرد.
    متاسفانه بر خلاف فولاد، روی ریخته شده اغلب دارای سطوح منفذدار هستند، لذا لازم است آبکاری مس به منظور پر کردن این منافذ را قبل از انجام عملیات آنتیک‌کاری(پاتینه کردن) استفاده کرد.
    تمیزکاری، اولین گام در فرآیند عتیقه‌سازی است. قبل از شروع مرحله شیمیایی عتیقه‌سازی(پاتینه) سطح پایه فلزی آن باید عاری از روغن، اکسیدها، باقی‌مانده‌های واکس، گریس، مواد لحیم‌کاری، اثر انگشت یا سایر مواد خارجی مانده از ساخت قطعه باشد.

    پس از برداشتن مواد مذکور از روی سطح ماده شیمیایی فعال شده، عتیقه‌سازی، آبکاری و سایر عملیات آماده خواهد شد. موارد متعددی برای عملیات تمیزکاری وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
    در انتخاب فرآیند تمیزکاری فلزات، عوامل مختلفی وجود دارد از جمله: شناخت وضعیت سطح قطعه و ساختار آن به منظور حداکثر استفاده از قطعه، همچنین شناسایی آلودگی‌هایی که باید برداشته شود، اثرگذاری روش‌های تمیزکاری بر محیط، هزینه عملیات آبکاری و همچنین توجه به تمام مراحل شیمیایی، بعد از تمیزکاری انتخاب روش مورد نظر باید با دقت انجام پذیرد.
    به طورکلی روش‌های تمیزکاری را با توجه به میزان تمیزکاری مورد نظر به شرح زیر می‌توان درجه‌بندی کرد که با در نظر گرفتن نوع و اندازه آلودگی‌های سطح فلز، روش مورد نظر باید انتخاب شود. تمیزکاری حلالی سرد، چربی‌گیری با بخار، تمیزکاری امولسیون غوطه‌وری، تمیزکاری قلیایی الکتریکی، تمیزکاری قلیایی غوطه‌ای به دنبال آن تمیزکاری اسیدی و در نهایت تمیزکاری التراسونیک(فرا صوتی).هریک از روش‌های فوق، مزایا و معایب خود را دارد که باید مناسب پاک کردن هر یک از آلودگی‌ها باشد. به هر حال یک روش عمومی که بتواند هر نوع آلودگی‌ها را از بین ببرد وجود ندارد. برای مثال: قطعات برنجی و مسی سخت، که لحیم‌کاری شده‌اند روی سطح آن مواد لحیم‌کاری یا روغن با کدری جزیی ایجاد خواهد شد. برای از بین بردن مواد روان از لحیم‌کاری FLUX، استفاده از محلول‌های قلیایی ملایم ممکن است به خوبی جواب داده و یا به تکان دادن مکانیکی و یا مالش قطعه در محلول نیاز باشد. قطعات برنجی یا برنزی ریخته‌گری شده در بیشتر مواقع لایه اکسید ضخیمی از عملیات ریخته‌گری خواهند داشت اما آلودگی روغنی بسیار کمی دارند. قطعاتی که در صورت وجود زبری سطح مشکل ظاهری نخواهد داشت، “ذره‌پاشیBead BLAST” می‌توانند با موفقیت انجام شوند. سایر قطعات ریختگی که در نهایت نیاز به سطح براق و صافی دارند ممکن است مواد به‌جا مانده از پرداخت‌کاری(نمدکاری و گلانس‌کاری) بر روی آن‌ها ایجاد شده که به راحتی زدوده نشود. در این مورد تمیزکاری الکتریکی یا فراصوتی الترامونیک خیلی خوب و مطلوب عمل خواهد کرد. این روش‌ها ترکیبی از امولسیفیکاسیون قلیایی به همراه هم‌زدن مکانیکی به وسیله جریان صوتی ارائه می‌دهد که سبب حذف آلودگی از قطعه می‌شود.
    قطعات فولادی پرس‌کاری یا تابیده شده لایه‌ای از مواد روان‌ساز روغنی بر روی خود دارند. از آنجایی که فولاد می‌تواند در مقابل تمیزکننده‌های قوی قلیایی مقاومت کند، بنابراین بهترین روش، همان استفاده از یک محلول تمیزکننده قلیایی غوطه‌ای داغ و یا تمیزکاری الکتریکی است که پس از آن استفاده از یک تمیزکننده قلیایی ضعیف‌تر، مراحل آبکشی بعدی را آسان می‌کند.

    از طرفی، دیگر قطعات ساخته شده از روی ریختگی در قالبی از مواد روان‌ساز مومی استفاده می‌شود که به سختی از روی قطعه پاک می‌شود. به علاوه، “روی” یک فلز فعال است که در مقابل محلول‌های تمیزکننده حاوی سود سوزآور غلیظ نمی‌تواند مقاومت کند.
    به طورکلی با اطمینان می‌توان گفت که، تمیزکاری از مهم‌ترین مراحل فرآیند آبکاری یا پاتینه‌کاری بوده و پیش شرط لازم برای یک پوشش چسبنده و یکنواخت در آبکاری، عملیات عتیقه‌سازی و لاک‌کاری است.
    نه تنها تمیزکاری عامل بسیار مهمی است، بلکه یکی از نازل‌ترین هزینه‌های عملیات در فرآیند آبکاری است. بنابراین باید به اندازه کافی در طراحی قسمت تمیزکاری در فرآیند آبکاری دقت لازم مبذول شود و برای نگهداری محلول‌های تمیزکاری، توصیه‌های داده شده را به شدت رعایت کرد. بخشی از نتایج حائز اهمیت و کم‌هزینه عملیات تمیزکاری، دستیابی به اکسیدزدایی درپی تمیزکاری اسیدی و کاهش PH سطح قطعه است که نتایج قابل توجهی را در نهایت ارائه می‌دهد.
    در این مرحله، از مواد متنوع و اسید سولفوریک، اسید کلریدریک، اسیدهای فلوبوریک، یا نمک‌های اسید سولفوریک با توجه به جنس فلز پایه و نحوه فعالیت مطلوب اسیدها استفاده خواهد شد.

    آزمون تمیزکاری

    ارزیابی نهایی اثربخشی فرایند تمیزکاری، در یک آزمون عملی انجام می‌شود که آزمون “آب گسستBREAK TEST WATER” از ساده‌ترین و عمومی‌ترین آن‌ها است. این روش شامل طی کردن عملیات تست قطعه یا انجام تست متعارف صفحه آزمون “‌استاندارد STANDARD TEST PANEL” می‌باشد که از طریق تمیزکاری متوالی در حالت عادی، سپس فرو بردن قطعه در آب تمیز و مشاهده چگونگی روان شدن آب روی سطح قطعه به دست می‌آید. چنانچه هنوز پس مانده روغن روی سطح قطعه باقی باشد آب به صورت یک فیلم غیرپیوسته روی آن صفحه ظاهر می‌شود و آب گسست تشکیل می‌گردد ولی برای قطعه‌ای که به شکل یکنواخت روغن‌زدایی شده باشد اجازه می‌دهد آب بر روی سطح قطعه جریان یابد و بدون هیچ گسستی، به صورت یک فیلم پیوسته روی سطح جریان خواهد داشت. به طور معمول سطح قطعه که روغن‌زدایی و پاک شده است به طور یکنواخت مرطوب و تر می‌ماند و آب به آسانی روی سطح جریان می‌یابد.
    روش دیگری که فقط روی قطعات فولادی قابل استفاده است، به‌کارگیری محلول آبکاری شیمیایی مس اسیدی می‌باشد. در این روش سطح فلزی تمیز و پاک شده را در محلول رقیق مس اسیدی قرار می‌دهیم در صورتی که سطح فلز عاری از مواد روغنی باشد مس از این محلول بر سطح قطعه قرار گرفته بدون آن‌که قسمت‌هایی از سطح قطعه لخت یا آب نگرفته باشد.
    اگر قسمت‌هایی پوشش آبکاری نگرفته باشند نشانه وجود پس‌ مانده‌های مواد روغنی روی سطح است. پس از آن‌که قطعه به طور مطلوب و عاری از هرگونه مواد خارجی پاک و تمیز شده برای مرحله بعدی آبکاری و عتیقه‌سازی آماده خواهد بود.

    آبکاری

    همان طور که در گذشته اشاره شد، بسیاری از قطعات برای عتیقه‌سازی نیاز به آبکاری ندارند. بدیهی است که قطعات پایه مس، برنج سخت و برنز به طور حتم نیاز به آبکاری برنج و مس ندارند. پس از تمیزکاری سطح فلز، قطعه آماده رنگ‌کاری یا پاتینه‌کاری در محلول مناسبی می‌باشد. سایر قطعات مانند سطوح فولادی و یا ریخته‌گری روی (روی تزریقی) قبل از پاتینه‌کاری (رنگ‌کاری و عتیقه‌کاری) نیاز به لایه آبکاری الکتریکی دارند. در این مرحله انجام روش‌های آبکاری متداول ضروری و قابل استفاده است. مناسب‌ترین و مرغوب‌ترین پوشش‌های آبکاری شده را به طور معمول با لایه استری مس شروع می‌کنند که به دنبال آن یک پوشش برنج یا برنز با ضخامتی حدود دو یا سه هزارم اینچ (۵ تا ۸ میکرون) داده می‌شود. این لایه استری مسی روش بسیار مناسبی برای آب‌بندی هرگونه تخلخلی موجود در فلز پایه می‌باشد و قطعه را برای پوشش برنج با قابلیت چسبندگی مناسب و با تخلخل کم آماده می‌کند. بسیاری از وان‌های آبکاری تجارتی برنج، محتوی سیانور است. به طور معمول در وان‌های فاقد مواد سیانور چون ثبات محلول کمتر است و ایجاد رسوبات می‌کند استفاده از آن‌ها محدود است. لایه آبکاری حاصل از این محلول، تیره رنگ‌تر و زبرتر از وان‌های متداول سیانوری می‌باشد. علاوه بر آن از آنجایی که در این محلول از مواد آلی کی‌لیت‌ساز استفاده می‌شود، تصفیه پساب‌های آن‌ها نیز دشوار است. وان‌های متداول سیانوری را هم باید تصفیه و خنثی‌سازی کرد در صورتی‌که روی و مس به آسانی ته‌نشین می‌شوند. در این راستا فروشندگان مواد شیمیایی مساعدت و راهنمایی فنی برای انجام عملیات صحیح و نگهداری مناسب از وان‌های آبکاری برنجی ارائه می‌دهند. لذا باید تحت سرویس منظم و نگهداری مداوم باشند تا بتوان آن‌ها را در شرایط و کارایی مطلوبی حفظ کرد.رنگ‌کاری و عتیقه‌سازی سطح

    پس از آبکاری برنج بر سطح قطعه آن را آماده رنگ‌کاری و عتیقه‌سازی با یکی از انواع محلول‌های موجود عتیقه‌سازی (پاتینه) می‌کنند.

    محلول‌هایی با پایه سولفور و آرسنیک

    روش سنتی برای رنگ‌کاری سطوح برنجی اکسید کردن آن‌ها به وسیله یکی از محلول‌های مشروحه زیر است. روش اکسید کردن با پایه سولفور به نام جگری یا گوگردی LIVER OF SULFUR  معروف است و از ترکیب نمک پلی سولفید برای ایجاد لایه سولفور مس سیاه یا قهوه‌ای روی سطح استفاده می‌شود. این روش بر روی مس بهتر از برنج جواب می‌دهد. ولی عامل ذاتی منفی آن داشتن سولفور قوی می‌باشد. علاوه بر آن، سولفور دارای حالت‌های اکسید متعددی است و می‌تواند ترکیب‌های پلی سولفید (غیرفعال) تشکیل دهد که به نسبت زیادی کارایی و عمر مفید وان را کاهش می‌دهد. در واقع در یک عملیات پاتینه‌کاری در این وان‌ها به دلیل قدرت اکسیدکنندگی آن‌ها و تغییرات نامنتظره‌ای که از یک محموله تولید به محموله دیگر ایجاد می‌شود، همیشه مقداری محلول را به عنوان ذخیره نگهداری می‌کنند چون محلول قبلی دیگر قابل استفاده نیست (با تقویت محلول قبلی نیز استفاده از آن میسر نمی‌باشد) به طور کلی این روش برای تولید انبوه مناسب نبود و توصیه نمی‌شود. محلول‌هایی با پایه آرسنیک، اکسید سیاه آرسنیکی روی قطعه ایجاد کرده و به طور معمول در دمای اتاق عمل می‌کند. به هر حال خطر مسمومیت قابل توجهی برای مصرف‌کننده دربردارد، لذا لازم است با احتیاط زیادی با آن برخورد کرد. علاوه بر دو روش مذکور، محلول‌های دیگری وجود دارند که برای رنگ‌کاری برنج و برنز می‌توان از آن‌ها در سطح محدود و کوچکتری استفاده کرد . در این روش‌ها از مواد متعدد شیمیایی برای ایجاد رنگ‌های مختلف روی فلزات پایه استفاده می‌شود و طوری طراحی شده‌اند که برای کارهای نمونه‌ای توسط افراد صنعتگر مورد استفاده قرار می‌گیرد و به صورت انبوه قابلیت کاربردی ندارد.

  • ویژگیهای برنز طلایی و برنز سفید و کاربرهای آن

    ویژگیهای برنز و کاربرهای آن تزیینی

    Bronze Characteristics and Uses

     برنز آلیاژی از مس است که ترکیب آن می تواند به طور گسترده ای متفاوت باشد. عموما در مواردی که به فلزی سخت تر از مس نیاز باشد، استحکام و مقاومت در برابر خوردگی مطرح باشد و همچنین برای اهداف زینتی از برنز استفاده می شود. تغییرات در برنز (هم در نسبت عناصر و هم ترکیب آنها) می تواند به طور قابل توجهی بر خواص خوردگی آن تاثیر بگذارد. برنز "واقعی" ترکیبی از حدود 90٪ مس (Cu) و 10٪ قلع (Sn) است، با این حال سه نوع یا سه دسته اصلی "برنز" در مجسمه سازی و ساخت و ساز وجود دارد.

     

    آنها عبارتند از:

    1. برنز مجسمه سازی- تقریبا 97٪ مس (Cu)، 2٪ قلع (Sn) و 1٪ روی (Zn)؛ این نزدیکترین ترکیب به برنز "واقعی" است.

    2. برنز معماری - در واقع "برنج حاوی سرب" است، معمولا از حدود 57٪ مس (Cu)، 40٪ روی (Zn) و 3٪ سرب (Pb) تشکیل شده است.

    3. برنز تجاری - متشکل از حدود 90٪ مس (Cu) و 10٪ روی (Zn).

     

     

    Bronze Characteristics and Uses

     

    Bronze is an alloy of copper which can vary widely in its composition.  It is often used where a material harder than copper is required, where strength and corrosion resistance is required and for ornamental purposes.  The variations in bronze (both in proportion and elemental composition) can significantly affect its weathering characteristics.  “True” bronze is a combination of approximately 90% copper (Cu) and 10% tin (Sn), however there are three major classes or types of  “bronzes” used in sculpture and construction.

    ویژگیهای برنز و کاربرهای آن

     

    برنز آلیاژی از مس است که ترکیب آن می تواند به طور گسترده ای متفاوت باشد. عموما در مواردی که به فلزی سخت تر از مس نیاز باشد، استحکام و مقاومت در برابر خوردگی مطرح باشد و همچنین برای اهداف زینتی از برنز استفاده می شود. تغییرات در برنز (هم در نسبت عناصر و هم ترکیب آنها) می تواند به طور قابل توجهی بر خواص خوردگی آن تاثیر بگذارد. برنز "واقعی" ترکیبی از حدود 90٪ مس (Cu) و 10٪ قلع (Sn) است، با این حال سه نوع یا سه دسته اصلی "برنز" در مجسمه سازی و ساخت و ساز وجود دارد.

    They are:

    1.   Statuary Bronze – approximately 97% copper (Cu), 2% tin (Sn) and 1% zinc (Zn); this composition is the closest to “true” bronze.

    2.   Architectural Bronze – actually more of a “leaded brass”, is commonly composed of approximately 57% copper (Cu), 40% zinc (Zn) and 3% lead (Pb).

    3.   Commercial Bronze – composed of approximately 90%  copper (Cu) and 10% zinc (Zn).

    آنها عبارتند از:

    1. برنز مجسمه سازی- تقریبا 97٪ مس (Cu)، 2٪ قلع (Sn) و 1٪ روی (Zn)؛ این نزدیکترین ترکیب به برنز "واقعی" است.

    2. برنز معماری - در واقع "برنج حاوی سرب" است، معمولا از حدود 57٪ مس (Cu)، 40٪ روی (Zn) و 3٪ سرب (Pb) تشکیل شده است.

    3. برنز تجاری - متشکل از حدود 90٪ مس (Cu) و 10٪ روی (Zn).

    Traditionally, a copper alloy which contains zinc is a “brass”; a copper alloy which contains tin (not exceeding 11%) is a “bronze”. Bronze composition may vary significantly however, and contemporary bronzes are typically copper alloys which may contain silicon (Si), manganese (Mn), aluminum (Al), zinc (Zn) and other elements, with or without tin (Sn).

    به طور سنتی، آلیاژ مس و روی " برنج" است؛ آلیاژ مس حاوی قلع (کمتر از 11٪) برنز است. با این حال ترکیب برنز به طور قابل توجهی متفاوت است، و برنز امروزی به طور معمول آلیاژهای مس است که ممکن است حاوی سیلیکون (Si)، منگنز (Mn)، آلومینیوم (َAl)، روی (Zn) و دیگر عناصر با و یا بدون قلع (Sn) باشند.

    Bronze in its “raw” state is a “pinkish”, salmon colored metal, however it is rarely seen in its pure state.  Bronze usually exhibits some patination or corrosion so that its color normally ranges from lime green to dark brown.  Exposed bronze undergoes continuous change and progresses through several predictable “stages” of oxidation and corrosion.  The stages of bronze corrosion vary in duration and time of onset, based on many factors, including:

    برنز در حالت "خام" یک فلز رنگی "صورتی" است (به رنگ ماهی سالمون)، اما به ندرت در حالت خالص آن دیده می شود. برنز معمولا کمی پتینه شدن یا خوردگی را نشان می دهد که باعث می شود رنگ آن معمولا از سبز فسفری تا قهوه ای تیره باشد. برنز در معرض آسیب تحت تغییر مداوم و پیشرفت در چند مرحله "اکسیداسیون و خوردگی" قابل پیش بینی قرار دارد. این مراحل خوردگی برنز در طول زمان و زمان شروع آن با توجه به عوامل متعددی متغیر است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

    1.   composition of the bronze

    2.   patination or other protective treatments applied at the foundry

    3.   weather

    4.   location and exposure to rain, sun, and other climatic conditions

    5.   atmospheric pollutants

    6.   scheduled maintenance/cleaning, and

    7.   adjacent materials including residual core materials.

    1- ترکیب برنز

    2- پتینه کردن یا سایر روشهای حفاظتی که در ریخته گری بکار گرفته می شود.

    3- آب وهوا

    4- محل و قرار گرفتن در معرض باران، خورشید و دیگر شرایط آب و هوایی

    5- آلودگیهای جوی

    6- تمیز کردن و نگهداری برنامه ریزی شده

    7- همجواری با موادی مانند باقی مانده مواد هسته

    TYPICAL USES

     

    Statuary bronze is typically used in outdoor sculpture.  Its forms are almost limitless since it may be cast in any shape for which a mold can be devised.  The most common types of forms include the human figure, landscapes, battle scenes, animals, weapons, decorative elements such as stars, rosettes, etc., and plaques.

    کاربردهای متداول

    برنز مجسمه سازی معمولا در مجسمه سازی و برای نصب در فضای باز استفاده می شود. اشکال آن تقریبا بدون محدودیت هستند، زیرا ممکن است در هر شکلی که بتوان قالب طراحی کرد ریخته گری شود. معمولترین انواع اشکال آن پیکره انسان، مناظر، صحنه های نبرد، حیوانات، سلاح ها، عناصر تزئینی مانند ستارگان، گل و بوته و پلاک ها  و غیره است.

    Architectural bronze is typically used for:

    1.   door and window frames

    2.   door and window hardware

    3.   mail boxes and chutes

    4.   trim or rails, and

    5.   furniture hardware.

    برنز معماری به طور معمول برای موارد زیر استفاده می شود:

    1. قاب درب و پنجره

    2. قسمتهای سخت درب و پنجره

    3. صندوق های پستی و ناودانها

    4. ریلها و

    5. قسمتهای سخت مبلمان.

    As a general rule, architectural applications seek to preserve the natural, highly polished “pinkish” finish of raw bronze, in contrast to the patination of outdoor sculpture/ornament.  This is achieved by the frequent polishing and oiling of bronze/brass decorative and structural elements, or their protection by the application of clear lacquers which must be renewed on a periodic basis.

    به عنوان یک قاعده کلی، کاربردهای معماری برخلاف پتینه شدن مجسمه های فضای باز به دنبال حفظ طبیعت، جلای "صورتی" برنز خام است. این امر به وسیله شستشوی مکرر و روغنکاری عناصر تزئینی و ساختاری برنز / برنج و یا حفاظت آنها از طریق استفاده از لاک های روشن کننده که باید به صورت دوره ای تمدید شود، به دست می آید.

    Problems and Deterioration

    Bronze has good resistance to:

    1. Industrial, rural and marine atmospheres
    2. Weak acids if suitably shielded with appropriate protective coatings.

    Bronze has poor resistance to:

    1. Ammonia
    2. Ferric and ammonia compounds
    3. Cyanides
    4. Urban pollution
    5. Acid rains
    6. Bird droppings

    Problems may be classified into two broad categories: 1) Natural or inherent problems based on the characteristics of the material and the conditions of the exposure, and 2) Vandalism and human- induced problems.

    Although there is some overlap between the two categories, the inherent material deterioration problems generally occur gradually over long periods of time, at predictable rates and require appropriate routine or preventive maintenance to control. Conversely, many human induced problems, (especially vandalism), are random in occurrence; can produce catastrophic results; are difficult to prevent, and require emergency action to mitigate. Some human induced problems, however, are predictable and occur routinely.

    مشکلات و بدتر شدن

    برنز دارای مقاومت خوبی در برابر:

    1. آب و هوای صنعتی، روستایی و دریایی

    2. اسیدهای ضعیف اگر بخوبی با پوشش های محافظ مناسب پوشانده شده باشند، دارد.

    برنز مقاومت ضعیفی در برابر موارد زیر دارد:

    1. آمونیاک

    2. ترکیبات آهن و آمونیاک

    3. سیانیدها

    4. آلودگی شهری

    5. بارانهای اسیدی

    6. فضولات پرندگان

    مشکلات مربوط به برنز ممکن است به دو دسته گسترده تقسیم بندی شوند: 1) مشکلات طبیعی یا ذاتی که مبتنی بر خصوصیات ماده و شرایط قرار گرفتن در معرض آسیب های احتمالی  2) مشکلات ناشی از خربکاری انسان.

    هرچند که بعضا همپوشانیهایی بین دو دسته وجود دارد، مشکلات حاد ذاتی مواد معمولا به طور تدریجی در مدت زمان طولانی و با سرعتهای قابل پیش بینی رخ می دهد و نیاز به نگهداری روزمره یا فرایندهای پیشگیرانه مناسب برای کنترل دارند. برعکس، بسیاری از مشکلات ناشی از رفتارهای انسانی (به ویژه خرابکاری)، تصادفی هستند؛ که می تواند نتایج فاجعه بار ایجاد کند؛ و جلوگیری از آن دشوار است و برای مقابله با اقدامات اضطراری نیاز است. با این حال، برخی از مشکلات ناشی از رفتارهای انسانی قابل پیش بینی هستند و به طور مرتب رخ می دهند.

    Natural or Inherent Problems

    Bronze, like cast iron, is a manufactured product. Copper is extracted from natural ores and alloyed with tin to create a metal which does not exist in nature. Many of the inherent problems relate to the normal physical process of the bronze "returning to nature", i.e. to the most stable states of its components.

    Additionally, most outdoor bronze is erected with a foundry applied patina of some type. The actual surface patina could be one of dozens of different composites as a result of the foundry applied finishes. Each of these finishes may react differently with the environment and result in different corrosion types and rates.

    Regardless of which finish exists, the bronze will begin the deterioration process described below, where the surface will be subjected to the alteration of the patina through oxidation and sulfurization. Patinated and protected surfaces will resist the effects of exposure more than bare metal; therefore, such pieces will maintain their original appearance longer and exhibit changes more slowly.

    مشکلات طبیعی یا ذاتی

    برنز، مثل چدن، یک محصول تولید شده است (بصورت طبیعی وجو ندارد). مس از سنگ های طبیعی استخراج شده و با قلع آلیاژ می شود تا فلزی ایجاد کند که در طبیعت وجود ندارد. بسیاری از مشکلات ذاتی مربوط به فرآیند فیزیکی طبیعی برنز «بازگشت به طبیعت»  یعنی به حالت پایدارترین اجزای آن است.

    علاوه بر این، بیشتر برنزی که در فضای باز استفاده می شود با استفاده از پاتیناژ ریخته گری ساخته شده است. پتینه سطح می تواند یکی از هزاران ترکیبی باشد که توسط ریخته گری ایجاد می شود. هر یک از این ساختارها ممکن است با محیط زیست واکنش نشان دهند و باعث ایجاد نوع و میزان خوردگی مختلف شوند.

    صرفنظر از اینکه چه پوششی روی سطح باشد، فرآیند تخریب برنز که در زیر توضیح داده شده است آغاز خواهد شد، جایی که سطح آن از طریق اکسیداسیون و سولفوریزاسیون تغییر می یابد. سطوح پتینه شده و محافظت شده نسبت به فلز بدون لایه هنگامی که در معرض آسیب قرار می گیرند مقاومت بیشتری خواهند کرد. بنابراین، چنین قطعه ای ظاهر اصلی خود را حفظ خواهد کرد و تغییرات آهسته تر را نشان می دهد.

    Corrosion

    Corrosion of one form or another is the chief cause of the deterioration of metals, including statuary and architectural bronze. The degree of corrosion which occurs, and the corrosion by-products which result, are affected by several factors including bronze composition or formulation, environmental conditions and adjacent materials.

    While the composition of bronze does affect the rate of corrosion, it has been generally recognized that composition is one of the least significant factors in bronze deterioration. The existence of chemicals in the atmosphere, such as chlorine, sulfur, and nitrogen oxides, in the presence of moisture, is the most significant cause of bronze deterioration.

    There are numerous causes and symptoms of corrosion, including:

    1. Uniform Oxidation or Corrosion: Corrosion attacks the metal surface evenly.
    2. Pitting: Attacks the metal surface in localized areas.
    3. Selective Attack: When a metal is not homogenous throughout, certain areas may be attacked in preference to others.
    4. Erosion: When a corrosion-resistant oxide layer is removed and the bare metal beneath corrodes.
    5. Oxygen Cell Corrosion (or Atmospheric Corrosion): The most common form of corrosion; Moisture containing environmental gases (carbon dioxide, oxygen, sulfur compounds, soot, fly ash, etc.) produces chemical corrosion on the metal.
    6. Galvanic Corrosion: The increased corrosion of a metal due to its contact with another metal, or in some cases, the same metal.
      1. Galvanic corrosion causes extensive deterioration to the attacked metal(s), and in turn the corrosion products stain and streak the adjacent surfaces.
      2. It is an electrolytic reaction. For this to occur, there must be an anode (negatively charged area), a cathode (positively charged area), and an electrolyte (conducting medium). The electrolyte can be rainwater, condensation, acid, alkali, or a salt. The formation of an anode and a cathode may occur due to the presence of impurities, difference in work hardening, or local differences of oxygen concentration on the surface.
    7. Stress Corrosion Cracking: Attacks areas in a metal which were stressed during metal working.
    8. Humidity, temperature and condensation: Affect the rate of corrosion; in a marine environment, aerosols can deposit chloride and other salts which will accelerate the rate of atmospheric corrosion.

    خوردگی آبکاری برنزطلایی و برنز سفید خدمات شرکت جلاپردازان است

    خوردگی یک یا چند نوع از علل اصلی خراب شدن فلزات، از جمله برنز مجسمه سازی و معماری است. درجه خوردگی که رخ می دهد و محصولات جانبی خوردگی که ایجاد می شوند، تحت تاثیر عوامل متعددی از قبیل ترکیبات یا فرمولاسیون برنز ، شرایط محیطی و مواد مجاور قرار می گیرد.

    در حالی که ترکیب برنز بر میزان خوردگی تاثیر می گذارد، به طور کلی مشخص شده است که ترکیب آلیاژ یکی از کم اهمیت ترین عوامل در حادتر شدن تخریب برنز است. وجود مواد شیمیایی در جو، مانند کلر، گوگرد و اکسید نیتروژن، در حضور رطوبت، مهمترین علت تخریب برنز است.

    دلایل و نشانه های مختلفی از خوردگی وجود دارد، از جمله:

    1.      اکسیداسیون یا خوردگی یکنواخت: خوردگی بطور یکنواخت به سطح فلز حمله می کند.

    2.      حفره دار شدن: حمله به سطح فلز بصورت موضعی است.

    3.      حمله انتخابی: هنگامی که یک فلز ساختار همگنی را در سرتاسر ساختار خود ندارد، ممکن است مناطق خاصی به سایر مناطق حمله کنند.

    4.      سایش: هنگامی که لایه اکسیدی مقاوم در برابر خوردگی برداشته شود و فلز فاقد پوشش شود تحت سایش قرار می گیرد.

    5.      خوردگی سل اکسیژن (یا خوردگی جوی): شایعترین شکل خوردگی است؛ رطوبت حاوی گازهای محیطی (دی اکسید کربن، اکسیژن، ترکیبات گوگرد، دوده، خاکستر و غیره) است که باعث خوردگی شیمیایی روی فلز می شود.

    6.      خوردگی گالوانیکی: افزایش خوردگی فلز به علت تماس با فلز دیگر، و یا در برخی موارد، همان فلز است.

    a.       خوردگی گالوانیك باعث تخریب شدید فلز مورد حمله می شود و به این ترتیب محصولات خوردگی مانند لكه و خط و خطوط در مجاورت سطوح خورده شده برجای میگذارد

    b.      این یک واکنش الکترولیتی است. برای این که رخ دهد، باید یک آند (منطقه با بار منفی)، یک کاتد (ناحیه با بار مثبت) و یک الکترولیت (محیط هدایت کننده) باشد. الکترولیت می تواند آب باران، اسید، قلیا یا نمک باشد. شکل گیری یک آند و یک کاتد ممکن است به علت وجود ناخالصی ها، تفاوت در سخت کاری و یا اختلاف های محلی غلظت اکسیژن در سطح رخ دهد.

    7.      خوردگی ترکهای تحت تنش: حمله به مناطق فلزی که در طول کارهای فلزی تحت تنش قرار گرفته اند.

    8.      رطوبت، دما و تراکم: بر روی سرعت خوردگی تاثیر می گذارد. در محیط دریایی، آئروسل ها می توانند کلریدها و سایر نمک ها را که باعث افزایش میزان خوردگی اتمسفر می شوند را روی سطح رسوب دهند.

    The bronze corrosion process goes through five predictable stages. The specific results of each stage can differ due to combinations of atmospheric elements, bronze composition, patination, and other protective treatments such as waxing, oiling or lacquering.The five stages are:

    1.      Induction is when normal oxidation takes place, normally producing the dark brown copper oxide film which can be a protective barrier against future pollutants. The actual film composition is dependent upon the type and concentration of pollutants in the atmosphere, upon the duration of exposure, and upon the relative degree and duration of wetness on the surface. High concentrations of sulfides in the atmosphere can dramatically alter the result of stage 1, producing less protective, even potentially damaging films. The rate of oxidation can also have an effect on long term durability of the surface finish; oxides formed over longer time periods seem much more resistant to deterioration.

    2.      The conversion of the topmost metallic surface to copper sulfate normally begins to occur on surfaces with the most severe exposure, such as horizontal surfaces. Oxygen deprivation and deposition of particulates and moisture create a catalytic situation where electrolytic reactions occur. (This is the same principle as a battery, where the charged ions move from a positive to a negative pole.) The visual symptom of this phase is the formation of thin, light green patches on the more exposed areas.

    3.      Run-off streaking and scab formation occurs at a slower rate than the two previous stages but the consequences are significant. Copper sulfates and sulfides may have been formed during the earlier stages, yet the degree of solubility of these compounds may vary widely. It is during Stage 3 that the familiar streaking and uneven discoloration may occur due to differential weathering of the corrosion by-products. This erosion can continue until uneven blackish areas or island- like scabs are present on the surface.

    4.      Pitting may spread around the black scab formation; the pitting can also continue to spread below what appears to be a stable surface. Pitting is generally caused and accelerated by microscopic particles of chlorides deposited from the air, and if chlorides are present below a crust or a barrier coating, the corrosion can continue unchecked and invisible to casual observation.

    5.      Complete conversion of all exposed surfaces to the bright blue-green copper sulfate is the final stage of corrosion. The result is the familiar solid green bronze with the lime- green color and a matte texture. This condition is sometimes misperceived as the desirable end condition, but it is actually a phase of active corrosion.

    روند خوردگی برنز از طریق پنج مرحله قابل پیش بینی می باشد. نتایج خاص هر مرحله می تواند به علت ترکیب عناصر اتمسفر، ترکیب برنز، پاتیناژ و سایر روش های حفاظتی نظیر چسبندگی، روغنکاری و لعاب باشد. پنج مرحله عبارتند از:

    1.      القا زمانی است که اکسیداسیون طبیعی اتفاق می افتد، به طور معمول فیلم اکسید مس قهوه ای تیره که می تواند مانع محافظتی در برابر آلودگی های بیشتر باشد روی سطح تشکیل می شود. ترکیب فیلم واقعی بستگی به نوع و غلظت آلاینده ها در جو، بر حسب مدت زمان قرار گرفتن در معرض الاینده، و درجه و مدت زمان رطوبت روی سطح دارد. غلظت بالای سولفید ها در اتمسفر می تواند به طور چشمگیری نتیجه مرحله 1 را تغییر دهد، یعنی ایجاد لایه محافظتی کمتر و حتی فیلم هایی که به طور بالقوه به سطح آسیب می رسانند. میزان اکسیداسیون همچنین می تواند بر دوام طولانی مدت پوشش سطح تاثیر بگذارد؛ به نظر می رسد اکسیدهای تشکیل شده در طول دوره های زمانی طولانی در برابر زنگ زدگی بسیار مقاوم هستند.

    2.      تبدیل سطح بالای فلز به سولفات مس معمولا روی سطوحی که در معرض آسیبهای سخت هستند مانند سطوح افقی شروع می شود. کمبود اکسیژن و رسوب ذرات و رطوبت باعث ایجاد شرایط کاتالیزوری می شود که واکنش الکترولیتی رخ می دهد. (این اصل همانند یک باتری است، جایی که یون های با بار مثبت به قطب منفی منتقل می شوند.) نشانه ظاهری این مرحله تشکیل لکه های کوچک سبز روشن در مناطقی است که بیشتر درمعرض آسیب هستند.

    3.      رگه دار شدن و تشکیل خراش در سرعت های پایین تر از دو مرحله قبلی اتفاق می افتد اما عواقب آن قابل توجه است. سولفات های مس و سولفید ها ممکن است در مراحل اولیه تشکیل شده باشند، اما میزان حلالیت این ترکیبات به طور گسترده ای متفاوت است. این فرایند در مرحله 3 اتفاق می افتد که تغییر رنگ ناگهانی ممکن است به علت اختلاف فرسایش مواد جانبی خوردگی رخ دهد. این فرسایش می تواند تا زمانی مناطق ناهموار سیاه و سفید یا جزایر مانند در سطح وجود داشته باشد ادامه پیدا کند.

    4.      پیتینگ می تواند در اطراف تشکیل حفرات سیاه گسترش یابد؛ همچنین می تواند در زیر سطحی که بنظر می رسد پایدار است گسترش یابد. پیتینگ به طور کلی توسط ذرات میکروسکوپی کلراید که از هوا ایجاد شده و شتاب می گیرند روی سطح رسوب میکنند و اگر کلرید ها در زیر پوسته یا پوشش حفاظتی نفوذ کنند، خوردگی می تواند بدون اینکه قابل مشاهده باشد از زیر سطح ادامه پیدا کند.

    5.      تبدیل کامل سطوح در معرض آسیب به سولفات مس سبز-آبی روشن مرحله نهایی خوردگی است. نتیجه آن برنز سبز جامد با رنگ سبز فسفری و بافت مات است. بوجود آمدن این وضعیت بعضا یک پایان نامطلوب است، اما در واقع این یک مرحله از خوردگی فعال است.

    Oxidation

    Unprotected areas of raw bronze will oxidize, or combine with oxygen present in the air, resulting in a thin film of copper oxide along the surface of the exposed bronze. The resulting appearance is a flat, dark brown surface. The most common example to which most users can relate is the process of oxidation of a copper penny. The specular (shiny) finish of a new penny is familiar, as is the shift to the dark, red-brown finish as the surfaces oxidize over time.

    This normal process of oxidation is a form of corrosion. The resultant oxide film is less reactive than raw bronze and forms a stable, protective barrier with a greatly reduced rate of oxidation.

    اکسیداسیون برنز

    مناطق محافظت نشده برنز خام اکسید می شوند و یا با اکسیژن موجود در هوا ترکیب می شوند و در نتیجه یک ورقه نازک از اکسید مس در امتداد سطح برنزی که در معرض آسیب قرار دارد تشکیل می شود. سطح حاصل ظاهری مسطح  و قهوه ای تیره دارد. رایجترین نمونه که بیشتر کاربران می توانند آن را درک کنند، فرآیند اکسیداسیون یک سکه مسی پنی است. تغییر رنگ درخشان سکه مسی که به مرور قرمز-قهوه ای می شود برای اکثریت آشناست که یک مثال از اکسید شدن سطوح در طول زمان است.

    این فرآیند طبیعی اکسیداسیون یک نوع از خوردگی است. فیلم اکسیدی حاصل واکنش پذیری کمتری نسبت به برنز خالص دارد و یک مانع پایدار و محافظ با کاهش سرعت زیاد اکسیداسیون ایجاد می کند.

    Sulfurization

    Bronze also reacts with many atmospheric pollutants, especially sulfur compounds, which are normally found in the atmosphere as sulfur dioxide and hydrogen sulfide. Both are produced in industrial manufacturing processes. Concentrations of these gasses are generally greater in or near urban and industrial areas; therefore, higher rates of corrosion can normally be expected in such areas. The initial symptom of sulfurization is the appearance of patches of light green primarily on exposed surfaces. This usually begins on horizontal surfaces which receive the greatest exposure to rains and water run-off.

    A general layer of surface corrosion can eventually spread over the entire metallic surface, resulting in an overall bright green surface. The uniform green surface is often accepted by the general public, and others, as protective and the normal state of bronze. This is a misconception. The sulfides and sulfates will continue to form in the presence of moisture and atmospheric sulfur compounds. The presence of green corrosion products on the bronze is always an indication of active corrosion. The pattern and result of this process will vary based upon several environmental factors such as wind, rain, pollutants, patina, and the nature of previous corrosion.

    Differential weathering due to winds, rain and surface orientation can result in uneven corrosion with patterns of green streaking on a dark blackish surface.

    The process of sulfurization is complicated by two factors, both of which result in aesthetically unacceptable appearances. Uneven black and green streaking of bronzes is one of the most disfiguring problems which can occur with bronze. Random dark (black) and light (green) streaks follow the contours downward, resulting in distracting visual patterns with no relationship to the form or texture of the surface of the work. The artistic details which give form and definition to the bronze become extremely obscured by streaking which results from two phenomena:

    1. Differential solubility of the corrosion products, and
    2. Electrochemical processes between the dark (black) and light (green) areas.

    The streaking of bronze indicates a differential corrosion of the bronze which will be permanently disfiguring. Two different surface corrosion products are dissolving at significantly different rates. The geological analogy is the formation of canyons by the erosion of the land surface. Where such corrosion has already occurred, conservation techniques are likely to be required. Early indications of streaking should be given serious attention in the inspection process, and called to the attention of the Regional Historic Preservation Officer (RHPO) at the earliest possible time.

    سولفوریزاسیون برنز

    برنز همچنین با بسیاری از آلودگی های جو، به ویژه ترکیبات گوگرد واکنش نشان می دهد که معمولا در جو به عنوان دی اکسید گوگرد و سولفید هیدروژن یافت می شوند. هر دو در فرآیند تولیدات صنعتی تولید می شوند. غلظت این گازها در مناطق شهری یا مناطق مجاور آنها و مناطق صنعتی به طور کلی بیشتر است. بنابراین در این مناطق به طور معمول انتظار ما از میزان خوردگی بیشتر است. نشانه اولیه سولفوناسیون ظاهر شدن لکه های سبز روشن ابتدایی در سطوح در معرض اسیب است. این پدیده معمولا روی سطوح افقی شروع می شود که بیشترین تاثیر را از باران و آب می گیرند.

    لایه ی عمومی خوردگی سطح می تواند در نهایت بر روی سطح کل فلز گسترش یابد و یک سطح تماما سبز را به وجود آورد. این سطح سبز یکنواخت معمولا توسط عموم مردم و دیگران به عنوان یک لایه محافظ برنز پذیرفته می شود. درحالیکه این یک تصور غلط است. تشکیل سولفید ها و سولفات ها در حضور رطوبت و ترکیبات گوگرد دار اتمسفر ادامه می یابد.. حضور محصولات خوردگی سبز برنز همیشه نشانه ای از خوردگی فعال است. الگو و نتیجه این فرآیند بر اساس عوامل محیطی مختلف مانند باد، باران، آلاینده ها، پاتینا و ماهیت خوردگی قبلی متفاوت خواهد بود.

    تفاوت در فرسایش در هوا بدلیل جهت وزش باد، بارندگی و جهت گیری سطح می تواند باعث ناهمگونی خوردگی با الگوهای سبز شدن در یک سطح سیاه و سفید شود.

    فرآیند سولفوریزاسيون توسط دو عامل پیچیده می شود، که هر دوی آنها از نظر زیباشناختی باعث ظهور سطوح غیر قابل قبول می شوند. بوجود آمدن طرحهای مشکی و سبز روی برنز یکی از بد شکلترین مشکلاتی است که می تواند برای برنز رخ دهد. جزئیات هنری که به برنز نسبت داده می شود، شدیدا توسط رگه دار شدن تحت الشعاع قرار می گیرد که ناشی از دو پدیده زیر است:

    1-     تفاوت در انحلال پذیری محصولات حاصل از فرایند خوردگی

    2-     فرایندهای الکتروشیمیایی بین نواحی تیره (سیاه) و روشن (سبز).

    رگه دار شدن برنز نشان دهنده تفاوت در خوردگی برنز است که بطور دائم درحال تخریب شدن است. دو محصول مختلف خوردگی سطحی به طور مشخصی با سرعتهای متفاوتی حل می شوند. قیاس زمین شناسی شکل گیری کاني ها توسط فرسایش سطح زمین است. از آنجا که چنین خوردگی پیش از این رخ داده است، احتمالا به تکنیک های حفاظتی نیاز باشد. در مراحل اولیه بازرسی، اولین نشانه های رگه دار شدن باید مورد توجه جدی قرار بگیرد و در اولین فرصت ممکن به مسئولین حفاظت منطقه ای (RHPO) اطلاع داده شود.

    Bronze Disease

    Bronze disease is the result of exposure to chlorine compounds which can come from any saline source, such as contact with saline soils, atmospheric pollutants or airborne salt spray near bodies of salt water. The chlorine reacts with the copper in bronze to form copper chloride. The primary symptom is pitting, and the process can proceed unchecked below apparently sound patinas, or protective coatings.

    The copper chloride is relatively unstable and the only way to arrest the continuing corrosion is the complete removal of the chlorides using electrochemical methods. All such methods of chloride removal are advanced conservation techniques requiring the employment of a skilled professional.

    بیماری برنز

    بیماری برنز در نتیجه قرار گرفتن در معرض ترکیبات کلردار است که می تواند از هر منبع شور، از جمله تماس با خاک های نمکین، آلودگی های جو و یا اسپری نمک هوا در نزدیکی آب شور، حاصل شود. کلر با مس موجود در برنز واکنش می دهد تا کلرید مس را تشکیل دهد. علائم اولیه این واکنش حفره دار شدن سطح است و فرآیند می تواند بدون اینکه کنترل شود از زیر پتینه یا پوشش های محافظتی ادامه یابد.

    کلرید مس نسبتا ناپایدار است و تنها راه برای متوقف شدن روند خوردگی، حذف کامل کلرید ها با استفاده از روش های الکتروشیمیایی است. تمامی روش های حذف کلرید، تکنیک های حفاظتی پیشرفته ای هستند که نیاز به یک نیروی کار حرفه ای ماهر دارد.

    Core Migration

    Bronze is cast in a foundry process which consists of the pouring of molten bronze into a mould containing a central core. Frequently this core material is gypsum or plaster of Paris, and occasionally portions of the core are left inside the casting. It is possible for the core material to migrate through the casting wall over time and appear on the exterior surface of the bronze.

    هسته مهاجرت

    برنز در فرایند ریخته گری قالب گیری می شود که شامل ریختن برنز مذاب در قالب حاوی هسته مرکزی است. اغلب این مواد هسته از جنس گچ یا گچ پاریس است، و گاهی اوقات بخش هایی از هسته در داخل برنز ریخته گری شده باقی می ماند. ماده هسته می تواند با گذر زمان از طریق دیوار ریخته گری مهاجرت و در سطح بیرونی برنز ظاهر شود.

    The removal and repair of core migration problems is not a maintenance procedure and will require an "existing conditions analysis" supporting a proposed conservation treatment. The RHPO should be notified of the problem following its identification. The most common symptom is the appearance of whitish spots, which gradually enlarge, in the bronze surface.

     

    حذف و تعمیر مشکلات مهاجرت هسته ای یک روش تعمیر و نگهداری نیست و به آنالیز شرایط موجود برای فراهم کردن یک عملیات نگهداری پیشنهاد شده نیاز است.  بعد از شناسایی مشکل باید RHPO از وجود آن مطلع شود. شایعترین علامت ظهور لکه های سفید است که به تدریج در سطح برنز بزرگ می شود.

    Pitting

    Corrosion of bronze, unlike that of natural stones, is in part an electro-chemical phenomenon. Points of negative electrical potential called cathodes and points of positive potential called anodes form on the bronze. In the presence of moisture, the corrosion process is driven by an electrical differential between the two points. This process can occur at a highly accelerated rate.

     

    پیتینگ

    خوردگی برنز، بر خلاف سنگ های طبیعی، بخشی از یک پدیده الکترو شیمیایی است. نقاط پتانسیل الکتریکی منفی به نام کاتد و نقاط پتانسیل مثبت به نام آندها بر روی برنز شکل می گیرد. در حضور رطوبت، فرایند خوردگی توسط یک اختلاف الکتریکی بین دو نقطه رانده می شود. این فرآیند می تواند با سرعت بسیار زیادی انجام شود.

    An electric potential can develop between both large and small areas. Atmospheric pollutants, especially chlorides, can be deposited on the surface of bronze. Tiny "islands" of corrosion can form, rapidly eroding/converting away the bronze metal and resulting in tiny voids or pits in the surface of the bronze. Pits may begin small and increase in size due to the continued electrochemical action and deposition within the pits. This may continue as long as moisture is present.

     

    پتانسیل الکتریکی می تواند بین مناطق بزرگ و کوچک ایجاد شود. آلاينده هاي اتمسفر، به خصوص کلريد ها، مي توانند روي سطح برنز ذخيره شوند. "جزایر" کوچک حاصل از فرایند  خوردگی می تواند تشکیل شود، به سرعت فرسایش / تبدیل فلز برنزی را به وجود می آورد و به ناحیه سطحی برنز منجر می شود. سایز چاله ها چاله ها ممکن است به دلیل ادامه فرایندهای  الکتروشیمیایی و رسوب درون چاله ها شروع به کوچک شدن یا بزرگ شدن بکنند. این پدیده ممکن است تا زمانی که رطوبت وجود داشته باشد ادامه یابد.

    Pitting may be pinpoint or broad, as in patterns of deep etching created by differential erosion. (Also see: Bronze Disease)

     

    پیتینگ ممکن است همانطور که در الگوهای اچینگ عمیق توسط فرسایش اختلافی ایجاد می شود در یک نقطه یا بصورت گسترده روی سطح. (همچنین ببینید: بیماری برنز)

    Bird Droppings

    Bird, or other animal, droppings may collect on the surface of bronze and (because of the acidic nature) may accelerate localized corrosion and deterioration. Droppings can also build up in sheltered areas, providing concentrations of damaging chemical agents of deterioration.

     

    فضولات پرندگان

    فضولات پرندگان یا حیوانات دیگر ممکن است بر روی سطح برنز جمع شوند و (به علت طبیعت اسیدی) ممکن است خوردگی و تخریب موضعی را تسریع کنند. این فضولات همچنین می توانند در ناحیه های محافظت شده ایجاد شوند و باعث ایجاد کنسانتره ای از مواد شیمیایی مضر شوند که فرایند تخریب را بدتر می کنند.

    Galvanic Corrosion

    Galvanic corrosion, also known as dissimilar metal corrosion, occurs when two dissimilar metals are brought into contact with one another. One of the metals will corrode, and the other will remain intact. As an example, if bronze is brought into contact with iron, the iron will frequently begin to corrode. Galvanic corrosion is caused by an electric potential between two dissimilar metals in the presence of water or moisture, where the water's electrolytes allow the flow of metallic ions from the more active metal, or the anode, to the more noble metal, or the cathode. The movement of these metallic ions represents a physical loss of metal from the metal being corroded. It can continue until the source metal is completely gone.

     

    خوردگی گالوانیکی برنز

    خوردگی گالوانیکی که به عنوان خوردگی ناهمگونی فلز نیز نامیده می شود، هنگامی رخ می دهد که دو فلز متمایز به یکدیگر متصل می شوند. یکی از فلزات خورده می شود و دیگری باقی خواهد ماند. به عنوان مثال، اگر برنز در تماس با آهن قرار گیرد، آهن اغلب شروع به خوردن می کند. خوردگی گالوانیک بوسیله یک اختلاف پتانسیل الکتریکی بین دو فلز متفاوت در حضور آب یا رطوبت اتفاق می افتد، جایی که آب بعنوان الکترولیت به یونهای فلزی اجازه می دهد تا از سمت فلز فعال تر یا آند به سمت فلز نجیب یا کاتد جریان پیدا کنند. حرکت این یونهای فلزی نشان دهنده از دست رفتن فیزیکی فلز درحال خورده شدن است. این فرایند می تواند تا زمانی که کل فلز به طور کامل از بین برود ادامه یابد.

    Below, thirteen construction metals are ranked according to their susceptibility to corrosion, from most to least susceptible, or from active to noble. This type of ordered list is called a Galvanic Series chart.

    در زیر، سیزده فلز ساختاری بر اساس حساسیت آنها به خوردگی، از فعالترین فلز تا نجیبترین آنها در مقابل خوردگی لیست شده است. به این نوع فهرست سری گالوانیکی گفته می شود.

    The rate of the transfer of iron from the passive to the active metal is determined by the difference in electrode potential between the two metals. Therefore, the farther apart two metals are in the list below, the more likely the active metal (higher on the list) is to corrode.

    1. Zinc
    2. Aluminum
    3. Galvanized streel
    4. Cast iron, mild steel
    5. Lead
    6. Tin
    7. Brass, bronze
    8. Copper
    9. Silver solder
    10. Stainless steel
    11. Silver
    12. Graphite
    13. Gold

     

    میزان انتقال آهن از فلز پسیو  به فلز فعال توسط اختلاف پتانسیل الکترود بین دو فلز تعیین می شود. بنابراین، هرچه در لیست زیر دو فلز از هم دورتر باشند، بیشتر احتمال دارد که فلز فعال (فلزی که در قسمتهای بالاتر لیست است) خورده شود.

    1. روی

    2. آلومینیوم

    3. ریخته گری گالوانیزه

    4. چدن، فولاد متوسط

    5. سرب

    6. قلع

    7. برنج، برنز

    8. مس

    9. نقره لحیم کاری

    10. فولاد ضد زنگ

    11. نقره

    12. گرافیت

    13. طلا

    Galvanic corrosion typically occurs where dissimilar metals are used as connectors or parts of a building's armature. It can be stopped by replacing the more active metal with a more noble metal such as stainless steel. When two dissimilar metals must be in contact with one another, the risk of corrosion can be substantially reduced by applying a coating to both of the materials but especially to the noble metal, or applying a sacrificial metallic coating that is more active than both of the metals.

    The relative mass or sizes of the two metals in contact will also determine the rate at which galvanic corrosion occurs. As an example, in a bronze plaque with iron bolts, the bolts would corrode rapidly, but an iron plaque with bronze or copper bolts would exhibit a much lower, almost negligible, amount of galvanic corrosion as a result of its contact with the bolts. Therefore, bolts and other fasteners should be made of more noble metals where possible.

     

    خوردگی گالوانیک به طور معمول زمانی رخ می دهد که در آن فلزات غیر مشابه به عنوان اتصالات یا بخش هایی از آرمیچر استفاده می شوند. این فرایند می تواند توسط جایگزینی فلز فعال تر با یک فلز نجیب تر مانند فولاد ضد زنگ متوقف شود. هنگامی که دو فلز متمایز با یکدیگر در تماس باشند، خطر خوردگی را می توان با استفاده از پوشش به هر دو ماده، بویژه فلز نجیب، و یا استفاده از یک پوشش فلزی ضعیف که فعال تر از هر دو فلز است کاهش داد.

    علاوه بر این، میزان خوردگی توسط جرم یا اندازه نسبی دو فلزی که در تماس باهم هستند نیز تعیین می شود. به عنوان مثال، در یک پلاک برنزی با پیچ و مهره های آهن، پیچ و مهره ها به سرعت خورده می شوند، اما یک پلاک آهن با پیچ و مهره های برنز یا مس مقدار تماس های گالوانیکی بسیار پایین تر و تقریبا ناچیز را در نتیجه تماس با پیچ ها نشان می دهد. بنابراین، حتی الامکان پیچ و مهره ها و دیگر اتصالات باید از فلزات نجیب تر ساخته شوند.

    Erosion

    Erosion or "wearing away" of metal from the surface may be due to natural or environmental factors, or due to man-induced factors such as excessive handling or rubbing. Erosion due to human contact is by far the most serious problem, but erosion can occur due to the abrasive action of wind-driven pollutants.

    Natural erosion will be a slow process and one which is, therefore, difficult to detect. It will be most obvious on outdoor bronze or in exposed locations. Industrial settings and areas where there are higher concentrations of airborne particulates, which can act as abrasives, also offer the possibility for higher rates of erosion. Natural, wind-driven abrasion will be generally so slow that it will be most apparent when comparing different exposures/orientations of bronze which has been in service for long periods. The differential loss of detail between protected and exposed surfaces will begin to be apparent over many years. Examination for this differential weathering should be part of any inspection.

    فرسایش برنز

    فرسایش یا "برداشته شدن پوشش" فلز از سطح ممکن است به علت عوامل طبیعی یا محیطی یا به علت عوامل انسانی مانند دستمالی کردن یا سابیدن بیش از حد باشد. فرسایش ناشی از تماس انسان، جدی ترین مسئله است، اما فرسایش می تواند به دلیل فعالیت سایشی آلاينده های تحت فشار باد نیز باشد.

    فرسایش طبیعی یک روند آهسته است و بنابراین، کشف آن دشوار است. این امر درمورد سازه های برنزی که در فضای باز استفاده می شوند بسیار واضح خواهد بود. همچنین در مراکز صنعتی و مناطقی که در آنها غلظت بالای ذرات معلق در هوا وجود دارد که می توانند به عنوان عوامل ساینده عمل کنند، امکان افزایش میزان فرسایش وجود دارد. ساییدگی طبيعی، با باد معمولا به آرامی صورت می گیرد که در مقایسه با جهتهای مختلف وزش باد جهت هایی از پیکره برنزی که برای دوره های طولانی در جهت وزش باد هستند، بیشتر دیده می شود. از بین رفتن تفاوت جزئیات بین سطوح محافظت شده و سطوح در معرض آسیب در طول سال ها آشکار خواهد شد. بررسی برای این تفاوت فرسایش در اثر هوا باید بخشی از هر بازرسی باشد.

    Mechanical Deterioration (Purely Physical Processes)

    1. Abrasion: Causes removal of the protective metal surface. Some metals such as zinc are relatively soft and therefore vulnerable to abrasion damage, especially in areas similar to roof valleys where the metal can be worn paper-thin.
    2. Fatigue: Failure of metal that has been repeatedly stressed beyond its elastic limit, due to failure to provide necessary allowances for thermal expansion and contraction caused by temperature differences.
    3. Creep: The permanent distortion of a soft metal which has been stretched due to its own weight. Thin areas of the metal will be among the first to fail. Can be found in lead sculptures which have inadequate or corroded internal armature.
    4. Heat: Usually in the form of fire, will cause many metals to become plastic, distort, and fail.
    5. Distortion: Permanent deformation or failure may occur when a metal is overloaded beyond its yield point because of increased live or dead loads, thermal stresses, or structural modifications altering a stress regime.

     

    تخریب مکانیکی (فرآیندهای خالص فیزیکی)

    1. سایش: باعث حذف سطح فلز محافظ می شود. بعضی از فلزات مانند روی، نسبتا نرم هستند و بنابراین نسبت به خسارات ناشی از سایش آسیب پذیر هستند ، به ویژه در مناطقی شبیه به پوشش شیارها که در آن فلز می تواند مانند یک ورق کاغذ نازک ساییده شود.

    2. خستگی: شکست فلز در اثر قرار گرفتن مکرر تحت تنشی بیش از حد الاستیک خود، بدلیل عدم فرصت کافی برای رهایش تنش بعد از انبساط و انقباض های حرارتی ناشی از اختلاف دما.

    3. خزش: تخریب دائمی فلز نرم که به دلیل وزن خود کشیده شود. اولین قسمتهایی که تحت آسیب قرار می گیرند نواحی نازک فلز هستند. این پدیده را در مجسمه های سربی که آرمیچر داخلی ناکافی یا خورده شده دارند می توان پیدا کرد.

    4. گرما: معمولا به شکل آتش، باعث می شود بسیاری از فلزات  پلاستیکی، تخریب و یا نابود شوند.

    5. تخریب: تغییر شکل یا شکست دائمی ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که فلز به دلیل افزایش بارها (فشارهای) زنده یا مرده، تنش های حرارتی یا بهبود ساختاری با تغییر اعمال تنش، تحت بارگذاری بیش از حد ظرفیت خود قرار بگیرد.

    Connection Failure

    1. Chemical and mechanical processes can cause the breakdown or reduced effectiveness of structural metal fixings such as bolts, rivets, and pins. Stress failure is often a contributor to breakdown situations. Iron connections which are water traps are particularly susceptible.
    2. Most bronze corrosion can be characterized as "general" or "uniform" and "pitting", with occasional signs of selective attack. Galvanic corrosion appears mostly in connection with pins, bolts, and replacement parts in different metal. Erosion is apparent most often in bronzes in fountains. Stress corrosion is less apparent in bronze than in brass, but could be a factor in some cases in bronze sculptures.

    شکست اتصال برنز

    1.      فرآیندهای شیمیایی و مکانیکی می توانند باعث تخریب یا کاهش اثربخشی سازه های فلزی مانند پیچ و مهره ها، پرچ ها و پین ها شوند. شکست تنش اغلب به وضعیت ناپایداری منجر میشود. بویژه اتصالات آهنی که تله آب هستند، بسیار حساس هستند.

    2.      بیشتر خوردگی برنز بصورت "عمومی" و یا "یکنواخت" و "حفره دار شدن" و بعضا با نشانه هایی از حمله انتخابی شناخته می شود. خوردگی گالوانیک عمدتا در ارتباط با پین ها، پیچ ها و قطعات جایگزینی در فلزات مختلف ظاهر می شود. فرسایش اغلب در برنز در چشمه مشهود است. خوردگی تنش در برنز کمتر از برنج است، اما در بعضی موارد در مجسمه های برنز می تواند عامل دیگری باشد.

    Reference

    https://www.gsa.gov/real-estate/historic-preservation/historic-preservation-policy-tools/preservation-tools-resources/technical-documents?Form_Load=88354

    Prepared by research and development unit of jalapardazan (JP)

    October 2018

     

    تهیه شده در واحد پژوهش و گسترش جلاپردازان پرشیا JP)

    مهر97

jala-logo4.png
شرکت جلاپردازان پرشیا
تولیدکننده محصولات و تجهیزات آبکاری
خدمات آبکاری، پوشش دهی و مشاوره
تهران - شهرک صنعتی باباسلمان
02165734701 - 02165734702
ایمیل: service@jalapardazan.com

جستجو